مدیریت پسماند و زباله این روزها به مشکل بزرگ شهرهای کوچک و بزرگ تبدیل شده و حتی به روستاها هم رسیده است. در این میان اغلب زبالههای دپو یا رها شده در مناطق مختلف سر از جویها و رودخانههای فصلی یا دایمیدر میآورد و متاسفانه سوءمدیریت این زبالهها امنیت اجتماعی و سلامت مردم را نشانه گرفته است، چون همه این شیرابهها و آلودگیهای حاصل از زباله در مخازن و منابع آب زیرزمینی و سطحی تخلیه میشود. با این حال رئیس سازمان حفاظت محیط زیست گفت: «دیگر جایی برای محل دفن زباله در کشور نداریم.» و حالا یک سوال: آیا کشورهای دیگر هم برای مدیریت زباله و پسماند مشکل دارند یا روشهای دیگری را برای دپو و امحای زباله در پیش گرفتهاند؟ در مطلب امروزمان، ضمن بررسی تاریخچه مدیریت پسماند در کشورمان از روشهای دیگر کشورها برای دفع زباله نوشته ایم.
از تاسیس اولین شهرداری در کشورمان بیش از ۱۰۰ سال میگذرد و اولین بار در سال ۱۲۸۲ بود که با تصویب قانون، نظافت شهر جزو وظایف شهرداری قرار گرفت و دفع زبالهها به طور مشترک با همکاری مردم و شهرداری انجام شد. در آن زمان دور کردن زباله از محیط زندگی مردم تنها روش مدیریت پسماند بود. تا این که در اوایل دهه ۶۰ مراکز بازیافت زباله در شهرهای بزرگ ایجاد شد و مدیریت پسماند اهمیت بیشتری پیدا کرد. سازمانهای بازیافت مسئولیت تفکیک پسماندها و فرهنگ سازی را به عهده گرفتند و از سال ۶۴ با هدف جلوگیری از پراکنده شدن پسماندها در شهر شیوه جمع آوری زباله تغییر کرد تا این که در سال ۸۱ لایحه قانونی با نام مدیریت مواد زاید جامد به مجلس ارائه شد. در نهایت در سال ۸۳، مجلس شورای اسلامیقانون مدیریت پسماندها را تصویب کرد. سال ۸۴ بود که آیین نامه اجرایی این قانون نیز با تایید هیئت دولت به اجرا درآمد. با این حال هنوز بخش زیادی از زبالههای تولیدی در کشورمان در خارج از شهرها و در لندفیلها (محلی که انواع زباله و پسماند به آن جا منتقل میشود) دپو یا دفن میشود. از سویی دیگر در کشور ما ۸۰ درصد کل مخارج پسماند مربوط به جمع آوری پسماندهاست و ۶۰ درصد آن صرف حقوق و دستمزد کارگرانی میشود که زبالهها را جمع میکنند. بر اساس گزارشها و مطالعاتی که در شهرهای مختلف کشورمان صورت گرفته، میانگین هزینه جمعآوری هر تن زباله در سال حدود ۶۰ دلار محاسبه شده، این در حالی است که در کشورهای در حال توسعه زباله نه تنها هزینهای برای آنها ندارد که از آن سود هم میبرند. طبق گزارش دویچه وله، کشورهای پیشرفته و برخی کشورهای در حال توسعه حدود ۷۰ درصد زبالههای تولیدی خود را بازیافت میکنند که متاسفانه این میزان در کشور ما نزدیک به ۱۷ درصد است. بر خلاف بسیاری از کشورها که در آن زباله حکم طلایی به عنوان منبع درآمد را دارد، در کشور ما به این موضوع توجه چندانی نشده و هنوز بسیاری از ابتداییترین اقدامات مدیریت پسماند که یکی از آنها تفکیک از مبدأ است، به درستی اجرایی نشده؛ این در حالی است که تولید روزانه زباله هم روزبهروز در حال افزایش است.
در ادامه با چهار کشور آیندهنگر که به منظور داشتن جهانی پاکتر و سالمتر از شیوههایی خلاقانه برای دفع زبالهها استفاده کردهاند، آشنا میشویم؛ ابتدا اینکه در شهر مالنگاندونزی از زبالههای شهر استفاده بسیار جالبی میشود. در این شهر زباله نوعی بیمه بالینی محسوب میشود که با استفاده از آن بیماران میتوانند خدمات پزشکی و دارو دریافت کنند. پس از دریافت، زبالههای جمعآوری شده به پول نقد تبدیل و به شبکه بهداشت و درمان منتقل میشود. از سویی دیگر سوئد به خاطر پیشرفتهای زیست محیطی تصاعدی خود مشهور است و سالهای بسیاری است که این کشور انرژی موردنیاز خود را از زبالهها تأمین میکند. سیستم تبدیل زباله به انرژی در این کشور اسکاندیناوی به شیوهای مؤثر گرمایش مستقیم بیش از ۹۵ هزار خانوار و برق مورد نیاز برای ۲۶۰ هزار خانه سوئدی را فراهم میآورد. سطلهای زبالههای بازیافتی این کشور به حدی مؤثر و کارآمد است که تنها یک درصد از زبالههای تولیدی برای دفن به محلهای مدنظر انتقال مییابد. علاوه بر این با داشتن دید کالایی به زباله، سوئد حتی با خرید آن از دیگر کشورهای اروپایی، به تأمین نیازهای انرژی خود میپردازد. همچنین یکی از شیمیدانان برجسته هندی راهی برای جایگزینی بسترهای پلاستیکی رایج با قیر که ماده اصلی آسفالت محسوب میشود، ابداع کرده است. افزایش سطح پسماندهای پلاستیکی در این کشور که به دنبال توسعه سریع اقتصادی هند رخ داده است، در نظر این شیمیدان خوشبین نعمتی برای جایگزینی بسیاری از مواد شیمیایی مصرفی به حساب میآید. وی و علاقه مندان به دیدگاهش، به زباله مانند گنجی از منابع بیاستفاده نگاه میکنند. شیوه اختراعی این شیمیدان علاوه بر رفع معضلات زیستمحیطی، باعث صرفهجویی در هزینهها نیز میشود چرا که جایگزین کردن پلاستیک به جای قیر با تمامیهزینههای جمعآوری و تبدیل، درنهایت با مبلغی حداقل ۱۵ درصد ارزانتر از قیر تمام میشود.
یا اینکه Sai Tso Wan، محل دفن بیش از یک میلیون و ۶۰۰ تن زباله با ارتفاعی معادل ۶۵ متر در هنگکنگ بود. در سال ۱۹۸۱ این مرکز تعطیل و با خاک پر شد. در سال ۲۰۰۴ در این محل تفریحگاهی چند منظوره ایجاد شد که انرژی مورد نیاز آن با استفاده از توربینهای بادی، انرژی خورشیدی و انرژی متان حاصل از تجزیه زبالههای انباشته تأمین میشود.