دولت ابراهیم رئیسی و شخص او ماه هاست که اصرار دارند وعدههای خود خصوصا در حوزه اقتصاد را عملیاتی کرده اند. حالا رئیسجمهوری در سالگرد یک سالگی دولتش گفته «آمار نشان میدهد از ابتدای کار دولت تا امروز آنچه وعده کردیم برای ایجاد اشتغال و رفع بیکاری در سال اول تحقق پیدا کرده است.» او این حرفها را در دیدار با اقشار مختلف مردم استان کرمان مطرح کرده است؛ اما وعده دولت در خصوص اشتغال چه بود و آمارها درباره تحقق آن چه میگویند؟ به عبارتی آنچه که ابراهیم رئیسی از تحقق این وعده در سال اول دولتش گفته چقدر صحت دارد؟ وعده ایجاد سالانه یک میلیون شغل توسط ابراهیم رئیسی البته فقط مربوط به انتخابات ۱۴۰۰ نمی شود. او سال ۱۳۹۶هم با چنین وعده ای در برنامههای اقتصادی اش به میدان آمده بود. روز ۲۶ اریبهشت سال ۱۳۹۶ در بزرگترین همایش طرفداران رئیسی در تهران که در مصلای امام خمینی برگزار میشد، او در کنار محمدباقر قالیباف، نامزد انصرافی آن زمان و رئیس فعلی مجلس چنین به مردم وعده داد: «ما اعلام کردیم باید به لحاظ کمی و عددی هر سال یک میلیون شغل در کشور ایجاد شود. ما و آقای قالیباف اعلام کردیم امکان ایجاد اشتغال برای حداقل یک میلیون نفر وجود دارد.» اما آمارهای رسمی درباره این وعدهها و تحقق آن چه میگویند؛ بر اساس گزارش روز ۱۵ تیرماه مرکز آمار ایران، نرخ بیکاری جمعیت بالای ۱۵ سال در بهار امسال نسبت به سال گذشته چهار دهم درصد (۰.۴ درصد) افزایش یافته است. این آمار یعنی آنکه نه تنها در دولت ابراهیم رئیسی شغل جدیدی به اقتصاد ایران افزوده نشده بلکه تعداد شاغلان ظرف چیزی نزدیک به ۱۰۰ هزار نفر کاهش یافته است.
همچنین آمارهای همین مرکز از کاهش نرخ مشارکت نیروی کار طی یک سال اخیر حکایت دارد. در نرخ مشارکت نیروی کار، تعداد کسانی که خواهان کار کردن هستند، آنهایی که کار دارند و آنها که ندارند اما جویای کارند، نسبت به جمعیت اندازهگیری میشود.نمونه اش شاید اصرار احمدینژاد بر رشد اقتصادی ده درصدی کشور در سال ۱۳۹۰ بود. همان سالی که آمارهای رسمی کشور از آغاز سقوط رشد اقتصادی ایران به اعداد زیر صفر و منفی خبر میدادند.با این اوصاف امیدی به دولت سیزدهم نیست. دولت سیزدهم به دلیل اینکه باورها و اعتقاداتی همچون دولت احمدینژاد دارد، با یک پرش به عقب وابستگی مسیر را به آن زمان بازگردانده و عدم قطعیت در زمینههای اقتصادی و اجتماعی را افزایش داده است.حالا به نظر میرسد که ابراهیم رئیسی در بیان واقعیتهای اقتصادی کشور به همان راهی میرود که محمود احمدی نژاد رفته بود؛ راه انکار واقعیت، عدم پاسخگویی درباره آمارهای رسمی و گیر افتادن در شعارهای انتخاباتی.