در واقع نظامهای سیاسی پیشرفته، مجال نقد را برای منتقدان و مخالفان فراهم میکنند تا بتوانند به اصلاح کارکردهایشان در سطوح مختلف بپردازند و پایداری و ماندگاری خود را تامین کنند. جوامع غرب آسیا نمیتوانند به تجربههای جوامع پیشرفته در شرق آسیا، یا دیگر مناطق جهان بیتوجه باشند. استفاده از درسهای انقلابها و اصلاحات در کشورهای دیگر، میتواند هزینههای تحولات و دگرگونیهای غیرقابل پرهیز را در کشور ما نیز کاهش دهد. این تکلیفی است که بر دوش مسئولان کشور در همه سطوح، قرار گرفته است تا برای رفاه و سعادت ملت بزرگ ایران، وظیفه خود را به خوبی انجام دهند. سید مصطفی تاجزاده فعال سیاسی اصلاحطلب، معاون سیاسی وزیر کشور دولت اصلاحات و زندانی سیاسی سابق، برای بار دوم در روز دوشنبه ۲۰ تیر در منزل شخصی خود توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. به گفته رسانههای نزدیک به دولت سیزدهم، او به اتهام «اجتماع و تبانی جهت اقدام علیه امنیت کشور» دستگیر و مستقیم راهی اوین شده است.
بیشتر اصلاحطلبان، که طیف وسیع و متنوعی از دیدگاهها را دارند، با سخنان تاجزاده موافق هستند و شجاعت او را میستایند. سران جبهه اصلاحات هم در زمینه بازداشت ایشان، نامهای را برای ریاست محترم دستگاه قضاییه تهیه کردهاند که به زودی منتشر میشود.
الهه کولایی درباره اینکه اصلاحطلبان در آشکار و پنهان با مواضع سید مصطفی تاجزاده هم رای و هم نظرند، اما در این رابطه یکدست نیستند و حرفشان را در موضوع اصلاحطلبی و حتی در حمایت از تاجزاده یک کاسه نمیکنند؟ میگوید: بیتردید تاجزاده یکی از اصولگراترین رهبران اصلاحطلبان است. او که به نسل انقلابیهای سال ۵۷ تعلق دارد، مانند بسیاری از همفکرانش شیوهها و ابزارهای اصلاحات را برای تحقق آرمانهای مردم ایران، کارسازتر از روشهای انقلابی یافته است؛ بنابراین او اصلاح نظام را، کمهزینهترین راه برای تحقق اهداف مردم ایران میداند که از انقلاب مشروطه مطرح شد و در انقلاب اسلامی تکرار شد.
او بر این آرمانها پافشاری میکند. به این ترتیب تاجزاده در برابر روشها و هدفهای براندازان قرار میگیرد. او بر اساس تجربههای انباشته شده بیش از چهار دهه گذشته، اجرایی شدن قانون اساسی را، با تمرکز بر اراده و خواسته مردم ایران دنبال میکند. ضمن اینکه این متن بشرساخته (قانون اساسی) را نیز کامل نمیداند و اصلاح آن را ضروری میخواند. تاجزاده تحول در خواستهها و مطالبات مردم ایران را انکار نمیکند و آن را اساس تلاشهای خود قرار داده است. کولایی درباره اینکه سیستم قضایی کشور تا چه میزان با تاجزاده غیرقانونی رفتار کرده است، معتقد است: دستگاه قضایی در دوره ریاست آقای اژهای دگرگونیهای مثبتی را تجربه میکند. متاسفانه اینگونه بازداشتها و رفتارهای خلاف قانون، شائبه ورود گرایشهای سیاسی در عملکرد آن را شدت میبخشد. این نهاد موثر در مسیر کارآمدی نظام، باید بیش از پیش اصرار بر اجرای موازین قانونی را به نمایش بگذارد، تا در مسیر افزایش اعتماد عمومی و کارآمدی آن به نتایج بهتری دست یابد. اجرای موازین قانونی در مورد مخالفان و منتقدان سیاسی، به بهبود کارکردهای عمومی دستگاه قضایی هم کمک میکند. برعکس بیتوجهی به موازین قانونی، سبب به هدر رفتن تلاشهای سازندهای میشود که در دوره جدید مدیریت دستگاه قضایی شکل گرفته است. او درباره تفاوت تاجزاده با دیگر اصلاحطلبان و کنار گذاشتن تعارفات سیاسی از جانب او میگوید: تاجزاده با شجاعت و صراحت کلامش، تفاوت جدی خود با بسیاری از اصلاحطلبان را به نمایش گذاشته است. اصلاحطلبان که طیف وسیعی از طرف داران و هواداران اصلاح و دگرگونی را تشکیل دادهاند، تشکل و سازمان روشنی ندارند. بیشتر آنان افرادی هستند که با بیان مطالبات و دیدگاههای مردم شناخته میشوند؛ بنابراین نبود تشکیلات منسجم و قدرتمند و برنامه مشخص برای اصلاحطلبی، با توجه به سطح توسعه جامعه ما، بسیاری از آنان را در سطح کنشگران فردی قرار داده است، که هر یک میکوشند حاکمان و صاحبان قدرت را متوجه دگرگونیهای عمیق و گسترده داخلی و خارجی و آثار و پیامدهای آن سازند. روشن است که با توجه به فرهنگ سیاسی کشور ما، با کلام صریح و روشن چگونه برخورد میشود. در حالی که ما آموزههای اسلامی مهمی داریم که مردم را به شنیدن بهترین سخنان و دنبال کردن بهترین آنها فرا میخواند. پس باید سازوکارهایی وجود داشته باشد که افراد آگاه و دلسوز با امنیت لازم به بیان دیدگاههایشان بپردازند. بهترین شکل آن احزاب سیاسی هستند که در کشورهای پیشرفته و ثبات سیاسی آنها نقشی مهم دارند.
کولایی در خاتمه اظهار داشت: در شرایط نبود یا ضعف احزاب سیاسی، افرادی، چون سیدمصطفی تاجزاده این وظیفه را برعهده میگیرند، که باید برای بهره مندی جامعه از نیک اندیشی آنان امنیت لازم فراهم شود.