برجام از همان ابتدا که برخی مخالفتهای عملی و سیاسی با آن را علنی کردند در شرایط نامساعد قرار گرفت. روابط ایران با غربیها خصوصا بعد از جنگ اوکراین و حاشیههایی که در این جنگ برای ایران به وجود آمد، دچار خدشه شد. همچنین برخی شرایط پدید آمده در داخل ایران باعث شد برخی نگاههای حقوق بشری در مورد ایران تحریک شود. از سوی دیگر برخی کشورهای منطقه نیز عملا به دشمن درجه یک ایران در خاورمیانه نزدیک شدند. تمام این موارد باعث شد که عملا بازگشت به برجام همانند قبل، از حمایت چندانی برخوردار نباشد. از سوی دیگر ایران هم در برابر، دست به اقداماتی زده و سطح غنیسازی خود را افزایش داده است و این افزایش و دیدگاه ایران موجب شده عملا غرب با حساسیت بیشتری به تحرکات هستهای ایران بنگرد. از این منظر به نظر برجام اساسا در شرایط کنونی از موقعیت چندان مطلوبی برخوردار نیست.
اگر گوترش ابراز امیدواری کرده که برجام احیا خواهد شد، به این علت است که او دبیرکل سازمان ملل متحد است و دبیرکل باید از یک روند صلحآفرین برای جهان حمایت کند. سازمان ملل متحد باید شرایطی را به وجود آورد که از تنش پرهیز شود. بسیاری از کشورهای جهان نیز از ایجاد تنش حمایت نمیکنند اما گویا برخی هنوز هستند که علاقه دارند که شرایط بهبود نیابد. در برابر این تفکر که برجام را برنمیتابند، هستند سیاستمدارانی که از رفاه و آسایش و صلح حمایت میکنند. البته باید در انتظار بود و مشاهده کرد که کدام نگرش در آینده غالب خواهد شد. به نظر میرسد باید تصمیمیگرفته شود تا نوعی تعادل بین طرفی که برجام را میخواهد و طرفی که برجام را نفی میکند، ایجاد شود. در این میان سفر گروسی به تهران در صورتی میتواند مفید باشد که تماسهای مستقیم یا غیرمستقیم با وی صورت گرفته و قول و قرارهایی داده شده باشد. در این صورت غرب نیز از هرگونه سفری به ایران که به حل مشکلات حوزه برجام بینجامد، استقبال میکند. از سوی دیگر آمریکا هم علاقه دارد که به جای اینکه درآمدهای خود را صرف صدها پایگاه نظامیدر جهان کند به مشکلات خود رسیدگی نماید. آمریکا نیاز دارد که به سمت نوسازی و بهینهسازی خود حرکت کند زیرا اکنون دوران هوش مصنوعی و توسعه آن است؛ آمریکا تمایل دارد تمام هزینههای خود را کاهش دهد تا در زمینه هوش مصنوعی به نقطه اوج برسد تا جایگاه برتر خود را نسبت به بقیه جهان حفظ کند. این موارد نشان میدهد که ایران باید وارد مرحلهای از ثبات شده و به آسیبشناسی خود بپردازد و در جهت بازسازی و نوسازی و سرمایهگذاری در صنایع خود اقدام کند اما تمام این روند در انتظار عادی شدن شرایط است.
اگر یک بررسی دقیق در مورد روند توسعه کشورهای همسایه داشته باشیم به این مورد خواهیم رسید که کشورهای همسایه بعضا یک شبه راه صد ساله را پیش رفتهاند. ایران هم باید تلاش کند که در ابتدا با ایجاد ثبات در اقتصاد خود و برقراری رابطه با کشورهای همسایه و جهان به سمت یک توسعه همهجانبه گام بردارد. این مورد هم اکنون مورد تاکید مردم ایران است. غربیها هم ضمن اینکه به جنگ گرم با ایران علاقه ندارند برای رسیدن به اهداف شان در برابر ایران روشهایی را برای کنترل تهران در نظر دارند و عملا از این روشها استفاده میکنند. به طوری که برجام را کنار گذاشتهاند و مسیری که مد نظر دارند را آغاز کردهاند. آنها وقتی اقدامیرا در دستور کار قرار میدهند با سر و صدا آن اقدام را آغاز نمیکنند. زمانی که عدم توسعه فازهای پارس جنوبی به گونهای به عقب میافتد که عملا ما در تامین گاز با چالشهایی روبهرو میشویم، صنایع در پی تحریمها با چالشهایی روبهرو میشود، این مشکلات در نهایت در کشور مسائلی به وجود میآورد. در نتیجه غربیها در نظر دارند با روشهای استهلاکی شرایطی را به وجود آورند که کشور با چالشهای عمیق روبهرو شود.