در همین رابطه فرزانه مهدی زاده، مدیرکل دفتر معاینات بالینی سازمان پزشکی قانونی درباره خشونت خانگی، گفته بود که آمار خشونت خانگی شامل همسرآزاری و کودک آزاری نیز حدود ۷۵ هزار مورد در سال ۱۴۰۰ بوده است. به عبارتی دیگر، با توجه به بالا رفتن آسیبهای اجتماعی از جمله آسیبهای مربوط به زنان، چقدر این مراکز توانسته اند کمک کننده باشند؟ چقدر یک زن که مورد خشونت واقع شده، کتک خورده، تحقیر شده و...میتواند به سرپناههای اورژانس اجتماعی تکیه کند؟ سید حسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی کشور، در این خصوص گفت: از سال ۱۳۷۸ که اورژانس اجتماعی در کشور آغاز به کار کرد، ساختاری که نبود در کشور ایجاد و به مرور زمان تکمیل شد. یکی از گروههای هدف اورژانس اجتماعی، زنانی بودند که در معرض خشونت بودند تا بتوانند از این خدمات شبانه روزی رایگان، سرپایی یا موقت بهره ببرند. وی در ادامه افزود: طبیعتا هر برنامهای نیاز به چند مولفه دارد تا بتواند فراگیر شود. نخست باور به برنامه است که به اندازه اهمیتی که اورژانس اجتماعی دارد، در دولتهای مختلف، توجه به آن فراز و فرود زیادی را تجربه کرده است. مولفه دیگر، تجهیزات و امکانات است. در سالهای ۸۶ و ۸۷ ، ۲۰۰ دستگاه خودرو جدید برای تیم سیار اورژانس اجتماعی تهیه شد. سال ۹۱ هم یک مرحله دیگر خودرو خریداری شد و الان ۱۰ سال میشود که حتی یک خودروی ویژه اورژانس اجتماعی در کشور اضافه نشده است. علی رغم اینکه در قانون برنامه ششم توسعه و ماده ۸۰، توسعه اورژانس در شهرهای با جمعیت بالای ۱۵۰ هزار نفر پیش بینی شده بود و وقتی توسعه پیش بینی میشود، بخشی از آن هم تامین تجهیزات است.
موسوی چلک در ادامه با تاکید بر اینکه مولفه تاثیر گذار دیگر، حفظ نیروی انسانی است، گفت: امنیت شغلی نیروی انسانی بسیار مهم است و به واسطه سیاستهای دولتها در ادوار مختلف، در قالب خرید خدمت یا با واسطه این نیروها جذب شده اند که امنیت شغلی نخواهند داشت. مبحث بعدی موارد مربوط به بودجه است و معمولا بودجه به اندازه کافی برای اورژانس اجتماعی در نظر گرفته نمیشود. وی در ادامه تاکید کرد: موضوع بعدی، عقبه اورژانس اجتماعی است. اگر یک بیمار به بیمارستان مراجعه کند و وارد بخش اورژانس پزشکی شود، اگر بخشهای این اورژانس، تکمیل نباشد قطعا اوضاع به شدت به هم میریزد. در حالی که این مهم برای اورژانس اجتماعی اصلا مهم تلقی نمیشود. طبیعتا اورژانس اجتماعی، محل نگهداری دائم نیست؛ به طور کلی، ماهیت اورژانسها همین است که بیماران را شناسایی میکنند، خدمات اولیه را میدهند و بعد آنها را به مراکز نگهداری درون سازمانی یا برون سازمانی ارجاع میدهند. رئیس انجمن مددکاران اجتماعی کشور در پاسخ به اینکه چرا حوزه اجتماعی و به طور خاص اورژانس اجتماعی در کشور جدی گرفته نمیشود، گفت: در دوران کرونا به واسطه مراجعین زیادی که اورژانسهای پزشکی داشتند، بودجه چند برابری دریافت کردند و برای جذب نزدیک به ۲۰۰ هزار نیروی انسانی مجوز گرفته شد. آیا همین شرایط در حوزه اجتماعی هم وجود دارد؟ جامعه نیاز دارد؛ ولی چنین کاری برای حوزه اجتماعی در نظر گرفته نشده است و اصلا چنین نیازی در نظر مسئولان حس نشده است. چرا که در اورژانس پزشکی، مرگ آنی و در اورژانس اجتماعی، مرگ تدریجی است ولی باید این را دانست که اگر به این مهم رسیدگی نشود، امنیت کشور تهدید میشود.
وی در ادامه افزود: نمیخواهم بگویم سلامت جسم مهم نیست؛ مهم است و این را مسئولان با رویکردهایشان بارها نشان داده اند! در چنین شرایطی، طبیعی است که الان برای وجود اورژانس اجتماعی باید کلاه مان را هم بالا بیندازیم! این در حالی است که محور قانون حمایت از اطفال و نوجوانان که یکی از پیشروترین قوانین در حوزه کودکان به شمار میرود، اورژانس اجتماعی است. موسوی چلک در ادامه تاکید کرد: اگر در یک بیمارستان، تعداد بیماران زیاد شود، تعداد تختها را زیاد میکنند و نیروی انسانی را افزایش میدهند ولی به اندازه گسترش آسیبها و شرایط سختی که زنان دارند، زیرساختها و نرم افزارها فراهم نشده است. مشکل این است که در کشور، حوزه آسیبهای اجتماعی در حاشیه قرار گرفته است. برای خروج از این شرایط، دولت باید برادری اش را ثابت کند. در برنامه هفتم توسعه و بند ۱۸ آمده است که باید به ارتقا سلامت اجتماعی و پیشگیری از آسیبها و...توجه شود. دولت برادری اش را برای کاهش آسیبهای اجتماعی با در نظر گرفتن بودجه ای مشخص، به راحتی میتواند ثابت کند.