این استاد دانشگاه و از فعالان سیاسی اصولگرایی در مجلس هفتم در گفتوگو با خبرآنلاین گفت: در شرایط بحران و غیرعادی همواره تاریخ ایران، چه تاریخ بعید، چه تاریخ قریب ثابت کرده که انسجام ما که میتواند مقدمهای برای کارهای بزرگ باشد افزایش پیدا کرده و من اصلا این فضای نومیدانه را نه حس میکنم نه حدس میزنم. اتفاقا برعکس، حس میکنم آن چیزی که در مقاطع مختلف تاریخی ایران خودش را نشان داده بار دیگر رخ میدهد. مثل انقلاب اسلامی، مثل دوران دفاع مقدس و... این یک گزاره جامعه شناسی است که هرگاه یک گروهی با تهدید بیرونی روبه رو میشود انسجام درونی آن افزایش پیدا میکند و این به طور خاص درباره ایران صادق است.
وی در خصوص اینکه بعد از خروج آمریکا از برجام، نقدها علیه دولت شدت بیشتری گرفت؛ برخی معتقدند شکل گیری چنین فضایی بر میزان مشارکت آتی مردم در انتخابات نیز اثر دارد، گفت: البته من چنین فضای نومیدانهای را حس نکردم و اتفاقا شهودا احساس میکنم که بستر فراهم شده برای یک امید، مقاومت، همبستگی و اعتماد ملی. نکته دوم این است که هنوز برجام فرجام مشخصی ندارد و هنوز معلوم نیست که به کجا میانجامد. رایزنیهای دولت ادامه دارد و نمیشود قضاوت نهایی کرد. باید با طرف اروپایی و طرفهای دیگر صحبت کرد، ببینیم در نهایت چه میشود و بعد ببینیم بعد از فرجام این برجام چه فضای اجتماعیای ایجاد میشود. ما حافظه خوبی نداریم. یکباره کسی که تا دیروز سلب کننده آزادی بوده علمدار آزادی میشود. بارها این برای کشور ما اتفاق افتاده. تا دیروز طرف عادت کرده بوده نبیند و نشنود، دیگران نبینند و نشنوند، بعد یک باره فضا عوض میشود، علمدار آزادی میشود! اما حتی اگر ما بالاترین سطح را نگاه کنیم؛ یعنی نهاییترین حالت که خروج ایران از برجام باشد، من اتفاقا برعکس شما پیش بینی هم کرده بودم که این مقدمه یک امر مبارک است. مقدمه انسجام ملی است؛ چیزی که ما متاسفانه قدرش را نمیدانیم و در شرایط سخت و دشوار همواره به آن رسیدیم و متاسفانه اینجاست که در شرایط عادی هیچگاه نمیتوانیم به ارزشی به اسم وحدت یا انسجام ملی دست پیدا کنیم و آن را حفظش کنیم و این نیازمند یک آسیب شناسی اجتماعی است. ولی در شرایط بحران و غیرعادی همواره تاریخ ایران، چه تاریخ بعید، چه تاریخ قریب ثابت کرده که انسجام ما که میتواند مقدمهای برای کارهای بزرگ باشد افزایش پیدا کرده و من اصلا این فضای نومیدانه را نه حس میکنم نه حدس میزنم. اتفاقا برعکس، حس میکنم آن چیزی که در مقاطع مختلف تاریخی ایران خودش را نشان داده بار دیگر رخ میدهد. مثل انقلاب اسلامی، مثل دوران دفاع مقدس و... این یک گزاره جامعه شناسی است که هرگاه یک گروهی با تهدید بیرونی روبه رو میشود انسجام درونی آن افزایش پیدا میکند و این به طور خاص درباره ایران صادق است.
این نماینده سابق مجلس درباره اینکه آیا ما همیشه باید منتظر یک امر بیرونی باشیم تا به یک انسجام داخلی برسیم؟، گفت: دقیقا همین است؛ ای کاش آن چیزی که در شرایط غیرعادی و بحرانی اتفاق میافتد، در شرایط عادی هم اتفاق بیفتد. من نمیدانم این به فرهنگ ما برمی گردد یا اخلاق و رفتارمان که چرا ما نمیتوانیم در شرایط عادی قدر فرصت هایمان را بدانیم. من معتقدم فرصتهای زیادی برای ما رقم خورده که ما قدرش را ندانستیم. فقط در مقاطع خاص قدر دانستیم و نتوانستیم در مواقع استقرار، آن طور که شایسته و بایسته است، قدر فرصتهایمان را بدانیم. ما مدام با تهدید روبه رو هستیم. تهدید و تحریم. این تحریمها برای کشوری که انقلاب بزرگی را پشت سر گذاشته برای اینکه بخواهد حرف نو دیگری بزند، فرصت هستند. نه شرقی، نه غربی حرفی برای گفتن داشته باشد. یک توسعه درون زا، را برای خودش تعریف کند که الگوی دیگران شود. چرا از این فرصتها استفاده نمیکند و نکرده؟ تحریم یک فرصت است که ما به خودمان بیاییم. ببینیم اگر قرار است روی پای خودمان بایستیم، چه ملزوماتی لازم داریم. باید برای قدرت مدنی و اعتراض عمومی حساب باز کنیم. وقتی مجاری قانونی برای اعتراضات عمومی تعبیه نمیشود، باید منتظر رفتارهای غیرقانونی باشیم. قانون اساسی میگوید تجمعات آزاد است و دولت باید بسترسازی کند.
این استاد دانشگاه در ادامه خاطر نشان کرد: در شرایط بحرانی وحدت بالا میرود ولی فقط نباید به یک وحدت ملی اکتفا کرد. این گام و فاز اول است. زمینه مناسب است. بعدش چه؟ باید از شعار خارج شویم. حرف آخر من این است که من احساس میکنم در کنار این صحبت هایی که کردم و نقدهایی که دارم یک چیزی در این کشور مغفول واقع شده که این هم میشود ریشه یابی شود و باید رویش کار شود و آن بيتوجهی به عمل است.
امروز مشکل ما مشکل تظاهر و ریا است و اینکه توجه به شاخصی به نام عمل نداریم. باید به این سمت برویم که از یک مسئولی این توقع را داشته باشیم که آنچه انجام داده است بگوید نه آنچه انجام خواهد داد. این درست نیست. از آینده نگوید از گذشته بگوید. ما باید فشار رسانهای و گفتمانی و عمومی را به این سمت ببریم که عمل مورد توجه قرار بگیرد. این اتفاقا سیره نبوی و علوی است. شما فقط نیم نگاهی به نهج البلاغه کنید؛ ببینید امام علی چه برخوردی با منافقان دارد. چه برخوردی با کسانی دارد که حرف میزنند و عمل ندارند میکند. در قرآن هم این آیه را داریم: لم تقولون ما لا تفعلون؛ چرا چیزی را که عمل نمیکنید، میگویید. اما یک جا نداریم که آمده باشد چرا کاری را که میکنید، میگویید؟ کار را بکنید، نگفتید هم نگفتید. این خیلی نکته قشنگی است. این باید به عنوان یک گفتمان مطرح شود. این به معنای عمل زدگی و عمل گرایی نیست. عملی که ریشه در بنیانهای ما دارد. شما سیره امام علی را نگاه کنید. یک صحبت ظریفی ایشان در ارتباط با اصحاب جمل و طلحه و زبیر دارد. میگوید: اینها مثل رعد خروشیدند و مثل برق درخشیدند اما باران نداشتند. یعنی فقط حرف زدند. اما من بارانم و قبل از اینکه بارانی نبارم، سیلی جاری نمیکنم. این یعنی تقدم عمل بر حرف.
وی افزود: اعتراضات دی ماه ربطی به برجام ندارد. این اعتراضات یک اعتراض اقتصادی و بحق هم هست. شما آمارها و ارقام را نگاه کنید. به شاخصهای نابرابری اقتصادی و شکاف طبقاتی توجه کنید، اینها به مردم منتقل میشوند و مردم حس میکنند. اینها یک امر صرفا ذهنی نیست و یک امر عینی است و مردم به خیابانها ریختند. من بارها گفتم، در برنامه زنده تلویزیونی هم گفتم، این ربطی به تحریم یا خروجترامپ از برجام ندارد. یک درآمدی در کشور به دست میآید، چرا توزیع ناعادلانه نمیشود؟ چرا این قدر شکاف بین درآمدها هست؟ چرا یک مسئول دولتی باید حداقل ۲۰ میلیون تومان بگیرد و یک کارگر اینقدر بگیرد؟ کجای دنیا با کدام تئوری قابل توجیه است؟ آن هم در انقلاب اسلامی که شعار عدالت داده! به نظر من این تظاهرات موجه بود. قبل از اینکه این تظاهر به یک تظاهر عمومی تبدیل شود، درخواستهای متعددی در قالب مسالمت آمیز مطرح شد، چندین بار تظاهرات مسالمت آمیز روبه روی مجلس انجام شد اما گوش کسی بدهکار نبود. همان سال که این اعتراضات صورت گرفت، یواش یواش داشت زمزمه افزایش حقوق نمایندگان و مسئولان بالای دولتی، افزایش قیمت بنزین، برق و گاز و... مطرح بود. اینها به مردم منتقل میشود. اینها که شعار ساده زیستی میدهند پس چرا ساده زیست نیستند. این نفاق است. بحث من این است که این مسائل را خلط نکنیم؛ تهدید بیرونی ربطی به بيتوجهیهای داخلی ندارد. از تهدید بیرونی میشود فرصت ساخت، برای اینکه موانع را برطرف کنیم. سیاستهای اخلاقی و عدالت محورانه و آزادی خواهانه خودمان را دنبال کنیم. من همیشه میگویم، ضمن اینکه معتقدم درون و برون را باید صرفا در نظر گرفت اما نباید خلط مبحث کرد. اینکه ما در درون خودمان سیاستهای خوبی را دنبال نمیکنیم، رفتارهای ناموجهی داریم ربطی به بیرون ندارد. ما نباید تمام مسائل داخلی خودمان را به خارج از کشور مرتبط کنیم. اتفاقا خارج میتواند یک فرصت باشد. انسانها در شرایط سخت ساخته میشوند، این شرایط سخت برای ما همواره بوده. یک زمانی از آن بهره بردیم و خودمان را ساختیم. مثل انقلاب اسلامی، مثل دفاع مقدس.