کد خبر: ۱۳۲۱۲۱
افزایش احساسات ضدایرانی در واشنگتن؛

احیای برجام؛ تا اطلاع ثانوی تعطیل

نشریه آمریکایی «فارن پالیسی» در گزارشی به قلم ارون دیوید میلر مقام سابق امریکایی و استیو سیمون پژوهشگر نوشت: بایدن نباید انتظار خبر‌های خوبی از خاورمیانه در سال جدید داشته باشد، ظرفیت واشنگتن در مورد این دو چالش محدود است: چگونه از انفجار درگیری‌ها بین اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها جلوگیری کند و چگونه ترمز برنامه هسته‌ای ایران را بکشد؛ گزینه‌های بایدن بین بد و بدتر است.

در ادامه این مطلب آمده است: هرچند ممکن است بایدن در سال ۲۰۲۳ و پس از آن به سختی بتواند از خاورمیانه دوری کند. اولویت‌های اصلی دولت در سیاست خارجی، جنگ روسیه علیه اوکراین و چین در حال ظهور است. با این حال، بایدن به زودی احتمالا درگیر قدرت‌های منطقه‌ای کوچک‌تر و در عین حال مصمم‌تر می‌شود که مشتاق پیشبرد منافع خود هستند و تمایلی به بازی تحت قواعد ایالات متحده ندارند.
با وجود پنج کشور سوریه، عراق، لبنان، یمن و لیبی که در مراحل مختلف ناکارآمدی هستند، جهان عرب منبع بی‌ثباتی باقی خواهد ماند، به استثنای کشور‌های ثروتمند خلیج‌فارس (عربستان سعودی و امارات متحده عربی) که به سمت و سوی استقلال بیشتر از واشنگتن می‌روند، هر چند در عین حال همچنان مصر به دریافت پشتیبانی ایالات متحده هستند؛اما در واقع این دو قدرت غیرعربی یعنی ایران و اسرائیل « یکی، دشمن اصلی منطقه‌ای ایالات متحده و دیگری نزدیک‌ترین دوست منطقه‌ای آن» هستند که ممکن است در دستور کار دو سال آینده بایدن باشند و پیامد‌های آن البته دلگرم‌کننده هم نیست.با بازگشت بنیامین نتانیاهو به قدرت در اسرائیل، دولت بایدن اکنون با افراطی‌ترین دولت در تاریخ اسرائیل روبه‌رو شده است، دولتی که احتمالاً باعث افزایش جدی تنش‌ها (اگر نگوییم انفجار) بر سر مسئله فلسطین و برنامه هسته‌ای ایران خواهد شد. اگر سخنان وزرای افراطی این دولت را باور کنید و دلیلی هم وجود ندارد که باور نکنید، این ائتلاف مصمم است تا سیستم سیاسی اسرائیل را دگرگون کند، جامعه را در امتداد خطوط انحصارگرایانه یهودی دستخوش تغییر کند، با شهروندان عرب اسرائیل ایجاد تنش کند و الحاق عمده‌ی کرانه غربی رود اردن و بیت‌المقدس به اسرائیل، سنگ قبری بر سر امید مدفون تشکیل یک کشور فلسطینی برپا کند.اینکه وضعیت در کرانه باختری چقدر بد می‌شود ممکن است به میزان نفوذ نتانیاهو بر شرکای ائتلافی مرتبط باشد که به شدت به آن نیاز دارد تا قانونی را تصویب کند که محاکمه جاری او را به تعویق بیاندازد، اگر نگوییم متوقف کند. نتانیاهو از آنجایی که به اندازه سایر اعضای حزبش، راست افراطی نیست، ائتلافی بدون افراط گرایان را ترجیح می‌دهد و ممکن است از همین الان به فراگیر‌تر کردن دولت خود در مقطعی فکر کند؛اما دردسر‌های حقوقی او موجودیتی است، چراکه تقریباً به طور حتم در صورت محکومیت با زندان مواجه خواهد شد یا به احتمال زیاد، توافق می‌کند و از میدان سیاست خارج می‌شود؛ بنابراین او نمی‌تواند افراط گرایان را کنار بگذارد. در حال حاضر، او باید آن‌ها را مدیریت کند. دورنمای احیای برجام در این مقطع بعید به نظر می‌رسد. بایدن حتی ماه گذشته اعتراف کرد که این توافق مرده است، اگرچه او نمی‌خواست آن را علنی بگوید. برخورد با اعتراضات در ایران، همراه با دورنمای احیای برجام، احساسات ضد ایرانی را در واشنگتن افزایش داده است. با توجه به مخالفت کنگره، این بحث هم وجود دارد که اساسا دولت بایدن قادر به توافق با ایران هست یا نه، زیرا این امر شامل کاهش تحریم‌ها در زمانی است که تهران با شهروندان خود اینطور رفتار می‌کند و همزمان به ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه در اوکراین کمک می‌کند.اسرائیل که بیشترین زیان را از یک ایران مجهز به سلاح هسته‌ای می‌برد، به طور فزآینده‌ای در مورد انباشت اورانیوم ایران مضطرب می‌شود. از تابستان گذشته بنی گانتز، وزیر دفاع وقت اسرائیل، ایال هولاتا، مشاور امنیت ملی وقت اسرائیل و دیوید بارنیا، رئیس موساد به واشنگتن سفر کرده‌اند تا از دولت بایدن بخواهند برای حمله به ایران برنامه‌ریزی کند و دور دیگری از رزمایش‌های مشترک را انجام و هماهنگی‌های دوجانبه را تنظیم کند. در ۲۵ اکتبر ۲۰۲۲، جیک سالیوان مشاور امنیت ملی ایالات متحده از برنامه‌های نظامی ایالات متحده مطلع شد و رزمایش پیشنهادی برنامه ریزی شد.در حالی که گانتز آماده ترک وزارت با روی کار آمدن دولت جدید اسرائیل بود، گفت که نیاز به مسدود کردن مسیر برنامه هسته‌ای ایران از طریق حمله نظامی چیزی است که اکثر اسرائیلی‌ها با آن موافق هستند. او خطاب به خلبانان جدید نیروی هوایی اسرائیل، گفت که برای برخی از اسرائیلی ها، حمله به ایران در آینده آنهاست.مقامات آمریکایی از پیش‌بینی اجتناب کرده‌اند، اما هیچ‌یک از کارشناسان، اطلاعات درز داده شده از سوی اسرائیل درباره برنامه‌ریزی جدی‌تر واشنگتن و تل آویو برای نوعی حمله به ایران را رد نکرده‌اند.سئوال این است: چه نوع حمله‌ای؟ فقط ایالات متحده این توانایی را دارد که سانتریفیوژ‌های مدفون شده در زیر کوه را بدون پیاده کردن نیرو در ایران، نابود کند. فقط ایالات متحده هواپیما‌هایی دارد که قادر به حمل به اصطلاح bunker buster است. برنامه‌هایی برای انجام این اقدام در دولت اوباما تدارک دیده شد و اکنون به خوبی بسط پیدا کرده است، البته اسرائیل می‌تواند با پرتاب موشک از زیردریایی‌هایش، پیوستن به ایالات متحده در حملات هوایی، اشتراک‌گذاری اطلاعات و انجام خرابکاری‌ها و ترور، به حمله ملحق شود، بنابراین، جهان در حال حاضر با ایرانی مواجه است که انگیزه‌های قوی برای ادامه غنی‌سازی دارد. از طرفی، اعتبار بین‌المللی کنونی ایران، هزینه دیپلماتیک را برای حمله‌کننده کاهش می‌دهد. فاکتور‌های دیگری نیز وجود دارد، از جمله یک دشمن استراتژیک منطقه‌ای - اسرائیل - که قصد خود را برای استفاده از گزینه نظامی اعلام کرده و اجماع ملی در این رابطه را ثابت کرده است.دولت ایالات متحده هم که علیرغم روابط پرتنش با اسرائیل، حمایت خود را از عملیات ترکیبی علیه ایران کاملاً واضح اعلام کرده است. ارتش ایالات متحده هم ظرفیت تخریب زیرساخت‌های هسته‌ای ایران را دارد. این تحولات نشان می‌دهد ایالات متحده وارد مرحله جدید و مملو از خطر می‌شود، البته باید پرسید که چقدر از این موارد جزئی از یک نمایش است. حمایت ایالات متحده می‌تواند بیشتر برای اطمینان بخشی به اسرائیل از حضور واشنگتن باشد و در عین حال این پیام را منتقل کند که اسرائیل به تنهایی نمی‌تواند موفق شود.

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سیستم منتشر خواهند شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهند شد
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهند شد
1401/11/2 -  شماره 5296
جستجو
جستجو
بالای صفحه
کد خبر: ۱۳۲۱۲۱
افزایش احساسات ضدایرانی در واشنگتن؛

احیای برجام؛ تا اطلاع ثانوی تعطیل

نشریه آمریکایی «فارن پالیسی» در گزارشی به قلم ارون دیوید میلر مقام سابق امریکایی و استیو سیمون پژوهشگر نوشت: بایدن نباید انتظار خبر‌های خوبی از خاورمیانه در سال جدید داشته باشد، ظرفیت واشنگتن در مورد این دو چالش محدود است: چگونه از انفجار درگیری‌ها بین اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها جلوگیری کند و چگونه ترمز برنامه هسته‌ای ایران را بکشد؛ گزینه‌های بایدن بین بد و بدتر است.

در ادامه این مطلب آمده است: هرچند ممکن است بایدن در سال ۲۰۲۳ و پس از آن به سختی بتواند از خاورمیانه دوری کند. اولویت‌های اصلی دولت در سیاست خارجی، جنگ روسیه علیه اوکراین و چین در حال ظهور است. با این حال، بایدن به زودی احتمالا درگیر قدرت‌های منطقه‌ای کوچک‌تر و در عین حال مصمم‌تر می‌شود که مشتاق پیشبرد منافع خود هستند و تمایلی به بازی تحت قواعد ایالات متحده ندارند.
با وجود پنج کشور سوریه، عراق، لبنان، یمن و لیبی که در مراحل مختلف ناکارآمدی هستند، جهان عرب منبع بی‌ثباتی باقی خواهد ماند، به استثنای کشور‌های ثروتمند خلیج‌فارس (عربستان سعودی و امارات متحده عربی) که به سمت و سوی استقلال بیشتر از واشنگتن می‌روند، هر چند در عین حال همچنان مصر به دریافت پشتیبانی ایالات متحده هستند؛اما در واقع این دو قدرت غیرعربی یعنی ایران و اسرائیل « یکی، دشمن اصلی منطقه‌ای ایالات متحده و دیگری نزدیک‌ترین دوست منطقه‌ای آن» هستند که ممکن است در دستور کار دو سال آینده بایدن باشند و پیامد‌های آن البته دلگرم‌کننده هم نیست.با بازگشت بنیامین نتانیاهو به قدرت در اسرائیل، دولت بایدن اکنون با افراطی‌ترین دولت در تاریخ اسرائیل روبه‌رو شده است، دولتی که احتمالاً باعث افزایش جدی تنش‌ها (اگر نگوییم انفجار) بر سر مسئله فلسطین و برنامه هسته‌ای ایران خواهد شد. اگر سخنان وزرای افراطی این دولت را باور کنید و دلیلی هم وجود ندارد که باور نکنید، این ائتلاف مصمم است تا سیستم سیاسی اسرائیل را دگرگون کند، جامعه را در امتداد خطوط انحصارگرایانه یهودی دستخوش تغییر کند، با شهروندان عرب اسرائیل ایجاد تنش کند و الحاق عمده‌ی کرانه غربی رود اردن و بیت‌المقدس به اسرائیل، سنگ قبری بر سر امید مدفون تشکیل یک کشور فلسطینی برپا کند.اینکه وضعیت در کرانه باختری چقدر بد می‌شود ممکن است به میزان نفوذ نتانیاهو بر شرکای ائتلافی مرتبط باشد که به شدت به آن نیاز دارد تا قانونی را تصویب کند که محاکمه جاری او را به تعویق بیاندازد، اگر نگوییم متوقف کند. نتانیاهو از آنجایی که به اندازه سایر اعضای حزبش، راست افراطی نیست، ائتلافی بدون افراط گرایان را ترجیح می‌دهد و ممکن است از همین الان به فراگیر‌تر کردن دولت خود در مقطعی فکر کند؛اما دردسر‌های حقوقی او موجودیتی است، چراکه تقریباً به طور حتم در صورت محکومیت با زندان مواجه خواهد شد یا به احتمال زیاد، توافق می‌کند و از میدان سیاست خارج می‌شود؛ بنابراین او نمی‌تواند افراط گرایان را کنار بگذارد. در حال حاضر، او باید آن‌ها را مدیریت کند. دورنمای احیای برجام در این مقطع بعید به نظر می‌رسد. بایدن حتی ماه گذشته اعتراف کرد که این توافق مرده است، اگرچه او نمی‌خواست آن را علنی بگوید. برخورد با اعتراضات در ایران، همراه با دورنمای احیای برجام، احساسات ضد ایرانی را در واشنگتن افزایش داده است. با توجه به مخالفت کنگره، این بحث هم وجود دارد که اساسا دولت بایدن قادر به توافق با ایران هست یا نه، زیرا این امر شامل کاهش تحریم‌ها در زمانی است که تهران با شهروندان خود اینطور رفتار می‌کند و همزمان به ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه در اوکراین کمک می‌کند.اسرائیل که بیشترین زیان را از یک ایران مجهز به سلاح هسته‌ای می‌برد، به طور فزآینده‌ای در مورد انباشت اورانیوم ایران مضطرب می‌شود. از تابستان گذشته بنی گانتز، وزیر دفاع وقت اسرائیل، ایال هولاتا، مشاور امنیت ملی وقت اسرائیل و دیوید بارنیا، رئیس موساد به واشنگتن سفر کرده‌اند تا از دولت بایدن بخواهند برای حمله به ایران برنامه‌ریزی کند و دور دیگری از رزمایش‌های مشترک را انجام و هماهنگی‌های دوجانبه را تنظیم کند. در ۲۵ اکتبر ۲۰۲۲، جیک سالیوان مشاور امنیت ملی ایالات متحده از برنامه‌های نظامی ایالات متحده مطلع شد و رزمایش پیشنهادی برنامه ریزی شد.در حالی که گانتز آماده ترک وزارت با روی کار آمدن دولت جدید اسرائیل بود، گفت که نیاز به مسدود کردن مسیر برنامه هسته‌ای ایران از طریق حمله نظامی چیزی است که اکثر اسرائیلی‌ها با آن موافق هستند. او خطاب به خلبانان جدید نیروی هوایی اسرائیل، گفت که برای برخی از اسرائیلی ها، حمله به ایران در آینده آنهاست.مقامات آمریکایی از پیش‌بینی اجتناب کرده‌اند، اما هیچ‌یک از کارشناسان، اطلاعات درز داده شده از سوی اسرائیل درباره برنامه‌ریزی جدی‌تر واشنگتن و تل آویو برای نوعی حمله به ایران را رد نکرده‌اند.سئوال این است: چه نوع حمله‌ای؟ فقط ایالات متحده این توانایی را دارد که سانتریفیوژ‌های مدفون شده در زیر کوه را بدون پیاده کردن نیرو در ایران، نابود کند. فقط ایالات متحده هواپیما‌هایی دارد که قادر به حمل به اصطلاح bunker buster است. برنامه‌هایی برای انجام این اقدام در دولت اوباما تدارک دیده شد و اکنون به خوبی بسط پیدا کرده است، البته اسرائیل می‌تواند با پرتاب موشک از زیردریایی‌هایش، پیوستن به ایالات متحده در حملات هوایی، اشتراک‌گذاری اطلاعات و انجام خرابکاری‌ها و ترور، به حمله ملحق شود، بنابراین، جهان در حال حاضر با ایرانی مواجه است که انگیزه‌های قوی برای ادامه غنی‌سازی دارد. از طرفی، اعتبار بین‌المللی کنونی ایران، هزینه دیپلماتیک را برای حمله‌کننده کاهش می‌دهد. فاکتور‌های دیگری نیز وجود دارد، از جمله یک دشمن استراتژیک منطقه‌ای - اسرائیل - که قصد خود را برای استفاده از گزینه نظامی اعلام کرده و اجماع ملی در این رابطه را ثابت کرده است.دولت ایالات متحده هم که علیرغم روابط پرتنش با اسرائیل، حمایت خود را از عملیات ترکیبی علیه ایران کاملاً واضح اعلام کرده است. ارتش ایالات متحده هم ظرفیت تخریب زیرساخت‌های هسته‌ای ایران را دارد. این تحولات نشان می‌دهد ایالات متحده وارد مرحله جدید و مملو از خطر می‌شود، البته باید پرسید که چقدر از این موارد جزئی از یک نمایش است. حمایت ایالات متحده می‌تواند بیشتر برای اطمینان بخشی به اسرائیل از حضور واشنگتن باشد و در عین حال این پیام را منتقل کند که اسرائیل به تنهایی نمی‌تواند موفق شود.

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سیستم منتشر خواهند شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهند شد
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهند شد