ابراهیم حاجیانی با اشاره به خطرات گسترش اعتراضات به شهرهای حاشیهای به دلیل افزایش خشونتها، افزود: ایجاد کمیتههای حقیقتیاب، آغاز گفتوگو، استفاده از گروههای مرجع و نمایش خوداصلاحی نظام سیاسی میتواند مانع گسترش خشونت شود. خشونت میتواند فرآیند توسعه ملی را دچار چالش کند و زیرساختها را از بین ببرد و این نگران کننده است. خشونت ابزاری نیست که از آن توسعه و پاسخگویی به مطالبات دربیاید. به تدریج با انبوه مطالبات معترضان مواجه میشویم که هم مطالبات سَبک زندگی مخصوص طبقه متوسط وجود دارد و هم مطالبات اقتصادی و معیشتی، مذهبی و قومیتی مطرح است. در سال ۹۶ و ۹۸ پاسخ منسجمی به مشکلات و اعتراضات داده نشد و مشکلات معیشتی هم در این چند سال روند صعودی خود را حفظ کرد و به همین دلیل طبقات پایینتر و حاشیهنشینان از فرصت اعتراضات استفاده کردهاند. این وقایع در فاصله زمانی خیلی کمی به وقوع پیوسته است. هرچند برخی تحولات زمینهای از سال ۹۶ تا الان رخ داده اما این بدان معنا نیست که تفاوت ماهوی رخ داده است زیرا متغیرهای زیرساختی و زیربنایی و تاثیرگذار کشور در این چند سال دچار تغییرات اساسی نشدهاند با این حال تفاوتها وشباهتهایی میان این حوادث بوده است که باید به آنها پرداخته. وی درباره تفاوتهای اعتراضات در سالهای اخیر گفت: اعتراضات ۹۶ و ۹۸ با ۱۴۰۱ تفاوتهایی هم دارد. ماهیت ریشه اعتراضات ۹۶ و ۹۸ در مسائل صنفی، اقتصادی و معیشتی بوده و در حاشیه شهرها رخ داده است نه اینکه اعتراضات در کلان شهرها نبوده است.اعتراضات ۹۶ از مشهد شروع شد، البته بیش از ۷۰ درصد جمعیت کشور در شهرها زندگی میکنند بنابراین همه اعتراضات ماهیت شهری دارند اما آن دو اعتراض بیشتر در حاشیه شهرها رخ داد؛اما در اعتراضات ۱۴۰۱ فضا و گفتمانی دیگر به وقوع پیوست. آن دو اعتراض در شرایط ناامیدی رخ دادند ولی در ۱۴۰۱، معترضان بسیار امیدوار و مشتاق به آینده بوده و قصد دارند با دست خود آینده را بسازند و این یک رخداد اخلاقی است. حاجیانی با بیان اینکه نمیتوان گفت مشکلات اقتصادی و معیشتی ارزش اعتراض ندارد، افزود: به هر حال سفره مردم مهم بوده و نمیشود نسبت به آن بیاعتنا بود ولی در این شرایط، گفتمان معترضان اخلاقی، عاطفی و فراماتریالیستی است و این تفاوت اصلی اعتراضات ۹۶و ۹۸ با ۱۴۰۱ است. وی در ادامه گفت: جوانان بار اصلی اعتراضات را به دوش میکشند. آنها سبک زندگی مختص خود داشته و نگاه متفاوت نسبت به لایههای سنتی جامعه به جهان داشته و جهانگرایی و جهان اندیشی در این نسل وجود دارد. ما در مورد افراد بین ۱۵ تا۲۴ ساله صحبت میکنیم که حدود ۱۲ میلیون نفر هستند. همه آنها در خیابان یا دانشگاه اعتراض نکردهاند اما همه آنها دارای ویژگیهایی مشترکی هستند. عصیان در برابر سبک زندگی و ارزشهای سنتی ویژگی مشترک این نسل است چه در خیابان بیایند چه نیایند. این نسل در کنار امیدواری که دارد، بسیار عصبانی و خشمگین است چون تصور میکند گوش شنوایی برای شنیدن حرفهایش وجود ندارد و احساس طردشدگی میکند. احساس میکند نظام فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و مدیریتی کشور در برابر خواسته او مقاومت میکند و تمایلی برای گوش دادن حرف او ندارد.حاجیانی با بیان اینکه ما اکنون در شرایط فقدان نیروهای میان داری هستیم و نمیتوانیم این نیروها را تولید کنیم گفت: در حوزه دین افرادی داریم که بخشی از جامعه به آنها اعتنا میکند. در دانشگاه اساتیدی داریم که دلسوز کشور هستند.چون در مطالبات معترضان، تنوعات زیادی وجود دارد بنابراین باید از طیفهای مختلفی برای میان داری استفاده کنیم حتی میتوان از ایرانیان خارج از کشور استفاده کنیم. مهم این است که تحمل و تساهل هم در نهادهای حاکمیتی و هم معترضان بیشتر شود تا شرایط برای پاسخگویی به مطالبات فراهم شود و اصلاحات مدنظر آغاز شود.در خلال این گفتوگوها این مسایل قابل بحث است. اگر فضا برای گفتوگو فراهم شود، مطالبات افراطی درباره مسائل مختلف از جمله حجاب کنار میرود و با گفتوگو و چانه زنی، در نقطه نسبتا قابل توافق میایستیم چون چاره دیگری نداریم. این شکافها پر میشود.نظام مبانی مثل مصلحت و اجتهاد دارد که میتواند از آن بهره بگیرد. این سازوکارها وجود دارد. نظام سیاسی الان باید خود را قابل اصلاح در همه حوزهها نشان دهد و بگوید همانطور که قبلا خود اصلاحی کرده ام، الان هم آماده اصلاح هستم. این مهمترین استراتژی است که باید دنبال شده و در قالب آن فرآیندهای گفتوگو آغاز شود.