كارشناسان اقتصادی معتقدند که اصولا کارکرد بانک انجام فعالیتهای مالی است نه سرمایهگذاری، اما با توجه به وضعیتی که در اقتصاد ایران وجود دارد، بانکها برای سامان دادن به وضعیت ناترازی خودشان و تامین منابع برای پرداخت سود سپردهگذاران خود، مجبور هستند در بازار ملک سرمایهگذاران کنند تا بتوانند به حیات خودشان ادامه دهند.
این درحالیست که بازده بخش تولید در کشور نیز به هیچ عنوان آنقدر نیست که بانکها بتوانند با سرمایهگذاری در بخش تولید و تامین مالی این بخش به سود قابل توجهی دست پیدا کنند، در چنین شرایطی بانکها با سرمایهگذاری در بازار مسکن، باعث افزایش شدید قیمتها میشوند.از سویی بازار مسکن در حال حاضر با سوداگری گره خورده که بخش بزرگی از این سوداگری را بانکها در بازار مسکن انجام میدهند، زیرا هیچ فعالیتی به غیر از بخش نفت، گاز و انرژی مانند مسکن سودآور نیست و به اصطلاح طی چهار دهه گذشته اقتصاد ایران اقتصاد بساز بفروشی بوده و سودی که این بخش دارد، جای دیگر وجود ندارد.
یک کارشناس مسائل اقتصادی با اشاره به اینکه در شرایط فعلی اقتصاد کشور بانکها به دنبال سود بیشتر هستند، اظهار داشت: «با توجه به اینکه سرمایهگذاری در بخش تولید کشور دارای صرفه نیست، طبیعتا بانکها به سرمایهگذاری در بخشهایی روی میآورند که دارای سود است که در این زمینه عمدتا بخشهای غیرمولد اقتصاد کشور که گرفتار سوداگری و سفتهبازی هستند، مورد نظر بانکها قرار میگیرند. بخش مسکن از جمله بازارهایی است که برای بانکها با سوددهی بسیار بالایی روبرو است.»مرتضی افقه افزود: «بنابراین با توجه به وضعیتی که امروز اقتصاد ایران با آن روبرو است، برخی از بانکها نیز خود منشا برخی از تخلفها هستند و این موضوع اثر مخربی بر روی نظام اقتصادی کشور گذاشته است، از سوی دیگر به دلیل اینکه بانک مرکزی نمیتواند نظارت درستی بر روی نظام بانکی داشته باشد، شاهد آن هستیم که اخبار تخلفات در بخش بانکی به گوش میرسد.»
افقه با اشاره به اینکه بانکها املاک بسیار زیادی در اختیار دارند، گفت: «همانطور که اشاره شد، به دلیل بازدهی بسیار پایین بخش تولید بانکها در کنار بنگاهداری، اقدام به خرید املاک میکنند که این موضوع از یک طرف باعث افزایش قیمت مسکن شده و از سوی دیگر باعث شده منابع بانکها به نوعی قفل شود. بنابراین تا زمانی که وضعیت اقتصاد کلان کشور با تغییر مواجه نشود، بانکها نیز برای کسب سود و بقای خودشان این رویه را ادامه میدهند.»سالهاست که نظام اقتصادی ایران با مشکلات عدیدهای روبرو است و تا زمانی که تفکر اقتصادی حاکم بر کشور تغییر نکند، ما نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که اوضاع بانکها نیز تغییر پیدا کند، در حال حاضر بخش عمدهای از اقتصاد ایران در فضای دلالی قرار دارد و متاسفانه بانکها نیز به این فضا دامن میزنند، این کار نیز از طریق حضور گسترده در بازار ملک و همچنین بنگاه داری بانکها صورت میپذیرد.»
وی ادامه داد: «به نوعی باید ساختارهای اقتصادی در کشور با تحولات بنیادین مواجه شود و تفکر حاکم بر مدیریت کلان اقتصادی کشور متحول شود، طی دهههای گذشته درآمدهای نفتی پوششی بوده بر ناکارآمدیهای اقتصادی، اما طی چند سال گذشته به علت تشدید تحریمها و عدم فروش نفت، کشور گرفتار مشکلات اقتصادی بسیار عدیدهای شده که در این رابطه به طور قطع حجم فسادها نیز افزایش پیدا میکند.»برای کنترل فساد در ساختار اداری کشور، نظام اداری باید با اصلاحات اساسی روبرو شود. در حال حاضر به دلیل بروکراسی عریض و طویل دولتی، عملا بخش مولد اقتصادی نمیتواند کار کند و بسیاری از سرمایهها به بخش تاریک اقتصادی میرود که هیچگونه نظارتی بر روی آن نیست. بنابراین در وهله اول باید یک جراحی عمیق در زمینه ساختارها و بسترها انجام شود و در وهله بعد نیز نظام شایسته سالاری برای در اختیار گرفتن مناصب مدیریتی حاکم شود. در غیر این صورت وضعیتی که امروز حاکم است باز هم ادامه خواهد یافت.»
سفته بازی برای سودده نشان دادن
دیگر کارشناس مسائل اقتصادی در گفتوگو با فرارو با اشاره به اینکه در حال حاضر بازدهی بخشهای مختلف اقتصادی با یکدیگر به هیچ عنوان قابل مقایسه نیست، اظهار داشت: «با توجه به اینکه امروزه سرمایهگذاری در بخش تولید بازدهی بسیار پایینی دارد که حتی به ۱۰درصد نیز نمیرسد، نمیتوان انتظار داشت که بانکها در بخش تسهیلات دهی به بخش تولید دست و دلباز عمل کنند.»
مسعود دانشمند افزود: «بانک فی نفسه ماهیتش این است که به دنبال سود باشد و طبیعتا با توجه به اینکه به دنبال کسب منفعت بیشتر است، در بازار ملک سرمایهگذاری میکند، به نوعی میتوان گفت، بانک از طریق خرید و فروش ملک خود را سودده نشان میدهد، برای همین شاهد آن هستیم که بانکها تنها در سال گذشته حدود ۹۱ هزار میلیارد تومان در بازار مسکن سرمایهگذاری کردهاند. زمانی که بانک به یک بنگاه تولیدی وام میدهد، اگر آن کارخانه موفق نشود که تسهیلات را بازگرداند، بانک نمیتواند کارخانه را تعطیل و کارگران را بیکار کند، بنابراین در اعطای تسهیلات به بخش تولید و صنعت خساست به خرج میدهد، اما در سوی مقابل حضور در بازارهایی نظیر مسکن که در میان مدت برای بانکها سود سرشار و بدون ریسک دارد، یک موقعیت بیدردسر برای کسب بازدهی متناسب با نرخ تورم است. بنابراین به همین خاطر شاهد حضور پر رنگ بانکها در بازار مسکن هستیم.بانکها املاک مسکونی و تجاری را خریداری میکنند و بعد از اینکه پس از دورهای قیمتها با جهش روبرو شد، آن املاک را با سود قابل توجه میفروشند و دوباره با همین منابع در بازار مسکن سرمایهگذاری میکنند، از سوی دیگر این سود را نیز در صورتهای مالی خود انعکاس میدهند که نشان میدهد بانک سودده بوده، اما در عمل این سود زیان بانک را پوشش میدهد، به همین ترتیب این چرخه بانکها در بازار مسکن دائما تکرار میشود.»