دکتر مسعود پزشکیان افزود: ادعا میکنیم پیرو راه حضرت علی هستیم، ادعا که هزینه ندارد، اما در جامعه این همه ظلم و مظلوم وجود دارد، جامعهی خودمان را نمیبینیم. اما میبینیم در آمریکا کسی را خفه کردند. در دو قدمی ما پدر مردم را در میآورند اما آن آمریکایی را میبینیم. دکتر شریعتی میگوید: من یک پسر عمو داشتم، میدانستم نان شب ندارند، پسرعمویم گفت من یک مشکلی دارم و نمیتوانم آن را حل کنم، گفتم «چه مشکلی؟» گفت «اینکه ماهیت بر وجود مقدم است یا وجود بر ماهیت؟» گفتم «اول با شهردار محله حرف بزن تا کوچه گلی را درست کند و زمستانها در گل گیر نکنید. این هم بر ماهیت مقدم است و هم بر وجود.» ما واقعاً از خود بیگانه شدیم و از جامعه خودمان دور شدیم و تصور میکنیم که دنیا را میخواهیم درست کنیم. ما هنوز در درست کردن کوچه خود ماندهایم، حالا دنیا پیشکش. از نظر اعتقادی نمیتوانم بپذیرم که این مشکلات وجود داشته باشد و ما باشیم و ادعای مسلمانی کنیم. یک عده را محدود کنیم و زور بگوییم.پزشکیان درباره وجود قومیتهای مختلف در ایران گفت: ایران یعنی قومیت. اگر قومیت نباشد ایران اصلاً معنی ندارد. اگر قومیت را حذف کنید، ایران را باید حذف کنید. قومها حق دارند، حق خود را بگیرند و باید حق آنها را بدهیم. نمیتوان حق آنها را نداد، اما ثبات و پشتوانه از آنها بخواهیم. او افزود: میتوانم به شما قول بدهم این است که جز راست نگویم. الان از روحانی و ایکس کلیپ درست میکنند که در اینجا این را گفت و در جای دیگر چیز دیگری گفت. از من هم کلیپ درست کنند که الان یک چیزی را میگویم و بعد چیز دیگری میگویم. من همانی هستیم که از اول انقلاب بودم. از این رنج میبریم که چرا نتوانستیم کارهایی را که ادعا میکردیم، در جامعه پیاده کنیم. اگر اینکارها را میکردیم، مردم با ما اینجوری نبودند، امکان ندارد راه خدا و امامها را میرفتیم و وضعیت اینطوری میشد. چه کردیم که امروز مردم از ما عاصی هستند؟ چه کسی گفته است حق من هستم و دیگران ناحق هستند. کجای کتاب و کدام امام و پیامبر این را گفته است؟ خدا در قرآن گفته است اهل کتاب باید سر چیزی که قبول دارند، با هم وحدت کنند. یعنی تمام ادیان الهی با هم وحدت کنند اما در این مملکت دعوای شیعه و سنی داریم. حتی دعوای درون شیعه داریم. مسخره است. اگر خدا و پیغمبر و کتاب یکی است، دعوا بر سر چیست؟ وحدت در جامعه اسلامی تنها عاملی است که میتواند ما را در مقابل دشمن بیمه کند؛ عدالت هم در جامعه باعث میشود، اعتماد و سرمایه اجتماعی به خودمان برگردد. برای هر قومی پیامبر فرستاده است، بر اساس هویت به هیچ کسی ظلم نشده است.این آیات و روایات را بالای منبر به ما گفتهاند اما کاری که میکنند، ۱۸۰ درجه با اینها تفاوت دارد. با تمام وجود از این مسائل دفاع خواهم کرد، تصور میکنم قادر هستیم کاری کنیم که مردم ما از گرسنگی نمیرند، خودفروشی نکنند و در زندان نمانند و از دیوار مردم بالا نروند، با این همه سرمایه نسبت به جمعیت از آمریکا بیشتر زندانی داریم. اینها قابل حل است اگر شماها کمک کنید. چون من در همه چیز تخصص ندارم و باید عقلا و کارشناسها را جمع کنم. وی گفت:یکبار در مجلس از من پرسیدند FATF چیست، آن زمانی که نایب رئیس مجلس بودم. گفتم که نمیدانم باید از کارشناس بپرسید. مدام اصرار کردند و من هم گفتم من این را میدانم FATF میگوید پول چه زمانی به دنیا میآید و چه مسیری را طی میکند و چه زمانی آن را خاک میکنند. از آغاز تا انتها رصد میکنند. امام جمعه یک شهر گفته بود، این چه نمایندهای است که نمیداند FATF چیست. در حالی که او خودش حتی FATF را نمیتوانست تلفظ کند. حداقل من میدانم که نمیدانم. او حتی نمیداند که نمیداند. این وزیر بهداشت دولت اصلاحات درباره استفاده از کارشناسها در مسائل کشور اضافه کرد: من فوق تخصص جراحی قلب هستم. در طول تحصیلم جزو نفرات برتر کلاس بودم. در یک قسمت از قلب تخصص دارم و ۱۷ سال هم دانشگاه درس خواندم. باید کار را به متخصص بسپریم تا این مشکلات را حل کنند. همین که انسان نداند کوپن او چقدر است، دلیلی بر جهالت انسان است. باید بتوانیم فرهنگ نمیدانم را در جامعه جا بیاندازیم. اینهایی که میگویند همه چیز را میدانند و نظر میدهند، در حقیقت نمیدانند و سر شما را کلاه میگذارند. ۴۰ سال است در این مملکت مجلس برای همه چیز قانون نوشته است، وضعیت بدتر شده اما بهتر نشده است. خدا مومنان را با قول ثابت در دنیا و آخرت پشتیبانی میکند. آن وقت ما حرف میزنیم، شش ماه بعد دبه میکنیم. اگر بپذیریم که عقل کل همه هستند. میگوید همه چیز را همگان دادنند و همگان نیز هنوز به دنیا نیامدهاند. خدا قدرت مطلق است و ما در جهت او حرکت میکنیم. باید به همدیگر کمک کنیم. باید برای حل مشکل از کارشناسها کمک بگیریم. نه اینکه بگویم چون من رئیس هستم باید دستور بدهم و شما اطاعت کنید، این مملکت را به بدبختی میکشد. آنکه ادعا میکند میفهمد این بلا را چه کسی بر سر مملکت آورده است. برخی بلد نیستند زندگی را بچرخانند و برای جامعه نسخه میپیچند. اگر الان در این جایگاه نبودی برای نان شب خودت هم نمیتوانستی کاری کنی. پزشکیان در پاسخ به این پرسش «ایران از معدود کشورهایی است که سازمان حفظ منابع طبیعی آن ذیل جهاد کشاورزی است»، گفت: از نظر علم مدیریت اول باید فرایندهایی که اختیار آن را دارید را اصلاح کنید. فرآیندهای در اختیار دولت مگر کم بود؟ این را هم اضافه کردند. چرا این را درست نمیکنند؟ مثلاً وزارت صمت نتوانست کاری کند که مردم برای مرغ در صف نایستادند و همدیگر را بزنند. جاهای دیگر آپولو هوا میکنند و اینجا دولت درباره مرغ حرف میزند. این اصلاً به قانون اساسی ربطی دارد که فکر کنیم آن را باید درست کنیم؟ خیلی از مشکلات ما به قانون اساسی ربط ندارد و مشکل ما نحوه مدیریت است. هر وقت اینها را درست کردیم، بقیه را حل میکنیم. کارهای بسیاری در اختیار دولت است و میتواند آن را حل کند. دولت هم پول دارد و هم خرج میکند و هم فحش میخورد، دولت اگر سی درصد مسئولیتی که برعهده داشت را درست مدیریت میکرد، مردم ناراضی نمیشدند. ما در تخصیص و توزیع منابع مشکل داریم و دولت میتوانست این مسائل را حل کند. اگر صادقانه با کارمندم صحبت کنم از من ناراضی نخواهد بود. وقتی وزیر بودم، یک روز در وزارتخانه سر و صدا شد، از حراست پرسیدم چه شده است و گفت میگویند پول ما را ندادهاید. گفتم حق با اینهاست. یک سال هم پول مرا ندهند، زندگی من میچرخد اما اگر سر ماه به کارمندان پول ندهید، نمیتوانند ادامه بدهند.
در نمازخانه آنها را جمع کردم و گفتم ببخشید ما بیعرضه بودیم که حقوق شما را پیگیری نکردیم. طرف کار کرده و پول نگرفته است و بعد آنها را بزنیم؟ تازه حراست میخواست اسم آنها را بنویسد و اخراج کند، بیخود میکرد که اصلاً کسی را اخراج میکرد. در زمان شاه پشت کارگری که حقش را ندادند، میایستادیم. مثلا همین چند سال پیش بانکها پول مردم را خورده بودند و آنها را کتک هم میزدند. در مجلس به آنها رسیدگی کردیم. وقتی من و خانوادهام راحت هستیم و آنها نان شب ندارند، معلوم است که به من فحش میدهند، حالا برای آنها حدیث بخوان. انقلاب کردیم و شهید دادیم که به مردم خدمت کنیم. مردم هم گروه چپ و راست نیستند. عرق خور و قمار باز هم به اصطلاح مسئول معیشت شان ما هستیم و باید به آنها خدمت بدهیم. اگر به جایی هم رسیدیم باید تلاش کنیم که پای حرف خود بایستیم و پیگیری کنیم.دولت روحانی در این بیپولی بسیاری از پروژهها را پیش برد، به یکی از آدمهای روحانی گفتم روی یکی از این پروژهها کار نمیکرد و به محرومین میداد، آن زمان مردم ناراضی نبودند، صدتا پروژه پیش ببر اما مردم وقتی گرسنه باشند، فایدهای ندارد. رشد اقتصادی که نباید به هرقیمتی بدست آید. نباید بگذاریم یک عده زیر دست و پای ما له شوند. یک تا دو درصد رشد اقتصادی را قبول دارم به شرط اینکه مردم از بیخانمانی و بیپولی خود را نکشند. این مسائل با امکانات دولتها ممکن است. امیدوارم بتوانیم درد مردم را فریاد بکشیم.
دو بار مرا ردصلاحیت کردید به احترام مردم چیزی نگفتم؛
احمدینژاد: ردصلاحیت شوم هرگز رای نمیدهم
نامزد انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم گفت: برخی از این جمله من که گفتم اگر من را رد کنید در انتخابات شرکت نمیکنم، بدشان آمد و روحیه طاغوتی را از خودشان بیرون ریختند! رای دادن حق هر انسان است. این حق شما نیست که هر کاری کردید، ما هر بار بیاییم و به شما رای بدهیم! آنها به گونهای حرف میزنند که گویی مردم مکلف هستند به هر کسی اینها میگویند، رای بدهند!
محمود احمدینژاد در نشست فعالان استانی در تهران درباره احتمال ردصلاحیتش در انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم گفت: دو بار در سالهای ۹۲ و ۹۶ مرا رد کردید و ما به احترام مردم، انقلاب و نظام چیزی نگفتیم اما اگر این بار بخواهید همان کار را تکرار کنید من شرکت نمی کنم و انتخابات را هم تایید نخواهم کرد. وی ادمه داد: احمدینژاد تصریح کرد: میگویند اگر سرت را لب باغچه گذاشتیم و به ناحق بُریدیم، باید برایمان کف هم بزنید و تشکر هم بکنید! شما از چه زمانی به این روحیه رسیدید!؟ من یک نفر هستم، حق تعیین سرنوشت هم با من است. وقتی شما مسیر کج میروید، من شرکت نمی کنم! داوطلب انتخابات ریاستجمهوری گفت: میگویند این چیزی که شما میگویید ملت قبول دارد! میگوییم پس شما نقطه مقابل ملت ایستاده اید!؟ یعنی خودتان دارید اعتراف میکنید که مقابل ملت هستید! فردا نگویند احمدی نژاد گفته بروید رای سفید بدهید یا اسم من را بنویسید و این کار و آن کار را بکنید یا از کسی دفاع میکند! من حتی از دوستان نزدیک و همکارانم که خیلی به آنها علاقه دارم هرگز حمایت نخواهم کرد. این نظر قطعی من است و تغییری نخواهد کرد. احمدینژاد همچنین گفت: انتخابات متعلق به مردم و رای، حق مردم است. قبلا ما را دو بار رد کردند اما من ملاحظه کردم و به احترام مردم و انقلاب و کشور سکوت کردم اما اعلام کردم اگر این بار هم بخواهند رد کنند، من قطعا شرکت نخواهم کرد و انتخابات را هم تایید نمیکنم. البته تجمع اعتراضی و خشونت را هم تایید نخواهم کرد. همه مراقب باشند که عناصر فاسد لانه کرده در نهادهای امنیتی، ماجرا درست نکنند و بخواهند به حساب مردم یا به حساب ما بگذارند. رای حق مردم است، وقتی دارند بیدلیل دایره انتخاب مردم را محدود میکنند و نمیخواهند اجازه بدهند آن چیزی که مردم میخواهند محقق شود و افراد را رد میکنند، من به چه دلیل باید شرکت کنم؟ رای حق من است، اگر رد کردند هرگز و هرگز، در انتخابات شرکت نمیکنم. فردا نگویند احمدینژاد گفته بروید رای سفید بدهید یا اسم من را بنویسید و این کار و آن کار را بکنید یا از کسی دفاع میکند! من حتی از دوستان نزدیک و همکارانم که خیلی به آنها علاقه دارم هرگز حمایت نخواهم کرد. این نظر قطعی من است و تغییری نخواهد کرد. آن کسانی که تلقی شان محدودیت منابع و ثروت طبیعی است، دائما قوانین محدود کننده برای انسان ها می گذارند اما وقتی که ما معتقد باشیم ثروت طبیعی نامحدود است، قوانین آزادی بخش می گذاریم تا همه مردم استفاده کنند. اینهمه زمین خدا قرار داده است که همه مردم صاحب ویلا و باغ باشند، چه اشکالی دارد؟