برای پی بردن به علت اصلی ترس و مخالفت بخش بزرگی از تندروهای محافظه کار از مذاکره مستقیم ایران و آمریکا باید به یک عامل روانی عمیق که میتوان آن را «آمریکا هراسی» نامید، توجه نمود.
اگر در بخشی از جامعه رویکردی وجود دارد، که هر چیز غربی و آمریکایی و هر رفتار غربی و آمریکایی ولو رفتاری غیراخلاقی و قبیح به عنوان نُرم و ارزش شناخته میشود، در میان بخشی از محافظه کاران هم نگاهی وجود دارد که هر چیزی که کوچکترین نسبتی با نام غرب و آمریکا داشته باشد، ترسناک و شیطانی است و باید کنار گذاشته شود. رویکرد اولی اگر ریشه در وادادگی فکری و فرهنگی و مرعوب شدگی رسانه ای دارد، رویکرد دوم ریشه در ترس از آمریکا و غرب دارد. در این نگاه محافظه کارانه، آمریکا از چنان قدرت و هیمنه ای برخوردار است که نتیجه هرگونه مذاکره با آن پیشاپیش شکست و ضرر است. آنها در ناخودآگاه خود، آمریکا را دارای چنان قدرت ماورایی میدانند که تنها راه در امان ماندن از آسیب بیشتر، دوری و فرار بیشتر از آن است؛ بر طبق چنین منطق محافظه کارانه ای بود که این طیف قبل از امضای برجام شروع به مخالفت با آن کرده و برجام را پیشاپیش شکست مفتضحانه ای برای کشور میدانستند، چرا که در ناخوآگاه خود چنان بت قدرتمندی از آمریکا ساخته اند که احتمال گرفتن کوچکترین امتیازی را محال میدانستند. در این میان، حمایت و علاقه بسیاری از محافظه کاران داخلی از پیروزی ترامپ در انتخابات سال دوهزار و شانزده آمریکا هم از چنین منطقی نشات میگرفت. ترامپ به علت سخت گیری و فشار بیش از حد به ایران همان تصویر قدرت زورگوی مطلقی را به نمایش میگذاشت که محافظه کاران دههها به دنبال اثبات آن بودند. آنها در چهار سال گذشته با لبخندی بر گوشه لب به ترامپ نگاه کرده و به منتقدان داخلی خود طعنه میزدند: «دیدید آمریکا همانی بود که ما میگفتیم و ترس ما بی مورد نبود؟» به عبارتی دیگر، رفتار و مواجهه محافظه کاران با آمریکا، شبیه رفتار آن دانش آموزی است که برای اثبات شرور بودن همکلاسی، خود را همیشه در معرض آزار او قرار میدهد، تا این گونه معلمان و مدیر و ناظم را ترغیب به باورِ شرور بودن او بنماید. این طیف هیچ گاه از امکان کوچکترین گفتگو و مذاکره و رابطهای استقبال نخواهند کرد و صرفا به شکستن برخی خطوط قرمز آمریکا و بالطبع دریافت واکنشهای خشن و غیرانسانی آمریکا اکتفا کرده و همین واکنشهای آمریکا را سند حقانیت رویکرد خویش معرفی کرده و بر سر منتقدان داخلی خویش خواهند کوفت.