کافی است چرخی درون شهر بزنی، صفهای طولانی جلو دفاتر پیشخوان دولت و دفاتر کارگذاری بورس مشاهده میکنید که افراد زیادی شناسنامه به دست منتظرند تا نوبتشان فرا رسد و برای سهامدار شدن در بورس ثبت نام کند.این روزها هم دفاتر پیشخوان دولت روزهایی پر کار دارند و هم شهروندانی که قرار است کد بورسی دریافت کنند. بیشتر دفاتر پیشخوان با رعایت فاصله گذاری اجتماعی تلاش کردند با گذاشتن صندلی در خیابان از حضور گسترده مردم در دفاتر تا حدی جلوگیری کنند.
یکی از دفاتر پیشخوان دولت، عقربههای ساعت ۹ صبح را نشان میدهد، جمعیت زیادی ایستاده و برخی هم نشستهاند. برخی ماسک دارند و برخی دیگر بدون ماسک منتظر هستند تا نوبشان فرا رسد.یکی از شهروندان میگوید: دفاتر پیشخوان ساعت ۸ صبح بازگشایی میشود اما من برای اینکه اولین نفر باشم ساعت۷ صبح در اینجا حاضر بودم اما باز هم نفر ۲۰ بودم و حالا تنها چند نفر جلو من هستند اما سیستم با مشکل مواجه شده و ثبت نام انجام نمیشود. وی ادامه داد: همکاران دفاتر پیشخوان میگویند مشکل کشوری است و برای احراز هویت سامانه سجام قطع و وصلی زیادی دارد. در طول روز ممکن است چند ساعت قطع باشد و این میشود که مردم چندین ساعت از کار و زندگی باز میمانند و در انتظار مینشینند تا نوبتشان شود.در روی میز هم تعدادی شناسنامه بود که صاحبانش شاغل در ادارات و دستگاهها بودند و شماره تماسی از خود گذاشته بودند تا زمانی که نوبتشان فرا رسد خود را برای ادامه کار برسانند.عقربههای ساعت ۱۲ ظهر را نشان میدهد اما هنوز سامانه قطع است و مردم همچنان منتظر هستند. یکی از شهروندان که سن و سال زیادی هم دارد، گفت: فرزندانم مرا ترغیب کردند تا برای اخذ کد بورسی و مراحل احراز هویت اقدام کنم. یکی از متصدیان دفاتر پیشخوان در این باره فت: چند ماهی است حسابی سرمن شلوغ است و همه مردم که برای انجام کارهای کدبورسی مراجعه میکنند عجله دارند و از سویی بیشتر ساعات سامانه قطع و با مشکل مواجه است و مردم هم از این بابت گلایه دارند و اعتراض خود را به ما منتقل میکنند.
این وضعیت تقریبا در تمام نقاط کشور وجود دارد و به دلیل هجوم مردم برای ثبت نام کد بورسی، سیستم قادر به پسخگویی در بسیاری از ساعات اداری نیست. این در حالی است که کارشناسان ورود این حجم از نقدینگی و عطش مردم برای خرید سهام را عامل حبابی شدن بازار سرمایه و بسیر خطرناک میدانند. البته مردمی که هر روز و هر ساعت نظاره گر کاهش دارایهایشان به دلیل افت ارزش پول ملی هستند، چارهای به جز ورود به بازارهای سودده ندارند، زمانی این سود با خرید دلار عایدشان میشد، زمانی با سکهف طلا، خودرو، مسکن و ... این روزها نوبت به بورس رسیده است. باید منتظر بود و دید در ماههای آتی نتیجه این ورود به کجا خواهد انجامید. یکی از بزرگتریننگرانیها این است که این عطش برای بورس، به سرنوشتی شبیه آنچه برای موسسات مالی اتفاق افتاد بیانجامد.