قائم پناه، معاون اجرایی رئیسجمهور گفته است: «مذاکرات به صورت برد برد با حفظ منافع ایران در اسرع وقت به پایان خواهد رسید و گشایش زیادی برای فعالان اقتصادی باز خواهد شد.»، عبدالله مهاجر، خزانهدار اتاق بازرگانی ایران نیز گفته است: «ممنوعیتی برای فعالیت اقتصادی با آمریکا نداریم و درحال حاضر نیز صادرات به آمریکا داریم. هیچ منعی برای تجارت با هیچ کشوری جز رژیم صهیونیستی نداریم.»با این وجود، این نوع اظهارنظرهای امیدوارانه با مخالفتهایی نیز روبهرو است و برخی میگویند نباید پیش از موعد به آینده مذاکرات دل بست. روحالله نجابت، نماینده شیراز روز ۲۴ فروردین ماه در صحن مجلس شورای اسلامی با اشاره به مذاکره غیر مستقیم ایران و آمریکا در مسقط خطاب به رئیسجمهور گفت: «اقتصاد کشور را شرطی نکنید، وعدههای شما عمل به برنامه هفتم بود، برنامه هفتم ابعاد مختلفی دارد فقط سیاست خارجی نیست، سیاست خارجی هم فقط مذاکره با آمریکا نیست.»
اگر مذاکرات به نتیجه نرسد...
استاد دانشگاه چمران اهواز به فرارو گفت: «بخش زیادی از هیجانات و تحولات فعلی اقتصاد کشور در سایه مذاکرات، با وابستگی به فروش نفت و تامین نیازهای بخش مصرف کشور از خارج مرتبط است که عمدتا با منابع ارزی حاصل از فروش نفت حاصل میشود، بنابراین احتیاج به برقراری روابط سیاسی خارجی که به تبع آن، امکان واردات و صادرات و ادامه حیات اقتصادی کشور فراهم میشود، یک امر واضح است. البته برقراری تجارت خارجی، یک امر ضروری در همه کشورها برای افزایش رفاه جامعه محسوب میشود. هیچ کشوری نمیتواند مدعی شود که قرار است مردم را به رفاه برساند، اما این کار را در انزوا انجام دهد. حتی کرهشمالی به عنوان منزویترین اقتصاد جهان، با برخی کشورها، اندک روابطی دارد. قرار بود پس از انقلاب، وابستگی به نفت کاهش پیدا کند، اما بیکفایتیها و بیتدبیریها مانع از آن شد که وابستگی ما به فروش نفت و واردات کالاهای مورد نیاز بخش تولید و مصرفمان کم شود، حتی بیشتر هم شد. از سال ۱۳۹۷ تا کنون که تشدید تحریمها را داشتیم، چون موفق نشده بودیم وابستگیها را کم کنیم، نتوانستیم روزانه ۲ونیم میلیون بشکه نفت بفروشیم و در سال ۱۳۹۸ فروشمان به ۳۰۰ هزار بشکه رسید، در نهایت، این اواخر توانستیم با دور زدن تحریمها و پرداخت هزینه زیادی از جیب مردم تا یک و نیم میلیون بشکه نفت از جیب مردم بفروشیم.»
مرتضی افقه افزود: «در این شرایط دولت برای جبران کسری فروش نفت، هر آن چه را که در چنته داشت، به کار گرفت، استقراض کرد، اوراق قرضه به فروش رساند، اموال مازاد و شرکتهای دولتی را فروخت و در نهایت اکنون میتوان گفت از ابتدای دوره ریاستجمهوری آقای پزشکیان، دولت دیگر منابعی برای جایگزین شدن ندارد. همزمان با این شرایط، اتفاقات دیگری افتاد که آینده اقتصاد را با خطر جدی مواجه کرد. یکی از این موارد تحولاتی بود که در منطقه رخ داد و اثر بسیار بدی در ذهن تولیدکننده و مصرفکنندگان در کشورمان داشت. تهدیدهای مکرر اسرائیل، تحولات سوریه، حزبالله، عراق و یمن نیز تاثیر روانی شدیدی بر بازارهای ما گذاشت. انتخاب مجدد ترامپ به عنوان رئیسجمهور درواقع تکمیل کننده این زنجیره مشکلات بود. به خصوص که از همان روز نخست، فشار حداکثری خود را شروع کردهمه این تحولات و تغییرات مقامات کشور را به سمت مذاکرات سوق داد و اگر این مذاکرات موفق نشود، نمیتوانم وخامت اوضاع اقتصادی پیشرو را توصیف کنم.»
این استاد دانشگاه در ادامه میگوید: «هم اکنون متغییر فعال و تاثیر گذار بر اقتصاد کشور، متغیر روابط خارجی و رفع یا تداوم تحریم است. به وضوح میبینیم که با یک جمله ترامپ (چه مثبت و چه منفی) قیمت ارز، طلا و سایر متغیرهای اقتصادی، تحت تاثیر قرار میگیرند. به همین ترتیب، یک صحبت مثبت یا منفی مقامات ایرانی نیز میتواند تاثیر قابل توجهی در بازارها داشته باشد. آنهایی که چشم بسته، عامدانه یا سهوا، آگاهانه یا از روی نادانی به دنبال ایجاد اختلال در مذاکراتند یا در مسیر مذاکرات با انتقادات بیمورد سنگاندازی میکنند، یا منافعی از این رفتارهای خود میبرند و کاسب تحریم محسوب میشوند یا از روی جهل و تعصب این رفتارها را انجام میدهند؛ اما در انتهای این روند نباید این تصور ایجاد شود که اگر توافقی شد و تحریمها کامل برداشته شدند، یا مشکل FATF حل شد و روابط تجاری برقرار شد، همه چیز گل و بلبل میشود. همه اینها که رفع شود، برمیگردیم به سالهای قبل از ۱۳۹۷. یعنی ساختارهای ضدتولید و ضدتوسعه هنوز تغییر نکردهاند و مدیریتهای ناکارآمد که منشاء انتصاب و انتخابهای ایدئولوژیک است هنوز ادامه دارد و بنابراین، اگر اقدامی برای تغییر ساختارهای داخلی ایجاد نشود، ما همچنان به درآمدهای نفتی وابسته میمانیم و همچنان در برابر تغییرات درآمد نفتی آسیبپذیر خواهیم بود یعنی چه تحریم مجدد شویم و چه قیمت نفت در بازارهای جهانی کاهش پیدا کند، دوباره کشور به وضعیت موجود باز میگردد.»
اول از ظرفیت سرمایهگذاران داخلی استفاده کنیم
این اقتصاددان در خصوص خوشبینیها درباره سرمایهگذاری ایالات متحده در ایران اظهارکرد: «طبق تجربه برجام، اگر روابط عادی برقرار و همه موانع برداشته شوند، شرایط بسیار متفاوت از اکنون خواهد بود. دیدیم در دورانی که برجام شکل گرفت چه مسابقهای بین سرمایهگذاران خارجی (شرقی و غربی) برای سرمایهگذاری در کشور شکل گرفت و هیاتهای بیش از صد نفره بخش خصوصی از کشورهایی مثل ایتالیا، آلمان، فرانسه، کرهجنوبی، ژاپن و مالزی به کشور آمدند. همین امر نشان میدهد کشورمان به حدی ظرفیت سرمایهگذاری دارد که بسیاری از کشورها تشنه سرمایهگذاری در ایران خواهند بود. ایالات متحده نیز از این وضعیت مستثنی نیست، حتی برخی معتقدند، ممنوعیت روابط تجاری گسترده با آمریکا در دور قبلی باعث شده که ترامپ احساس کند از برجام منافعی به ایالات متحده نمیرسد و بنابراین، انگیزهای شد برای خروج ترامپ از برجام؛ بنابراین اکنون نیز چندان تفاوتی بین ایالات متحده و اروپا وجود ندارد. این موضوع هم که ما تا کنون ممنوعیتی برای روابط با ایالات متحده نداشتیم درست است. بخشی از صادرات و واردات ما چه مستقیم و چه غیر مستقیم به ایالات متحده وجود داشته است، اما اسم این را نمیتوان تجارت و روابط تجاری گذاشت. اگر باب سرمایهگذاری در ایران باز شود، به ویژه در بخشهایی مثل نفت که تا ۲۰۰ میلیارد سرمایهگذاری در بخشهای تک نیاز دارد، میتوان اسم این موضوع را یک رابطه مبتنی سرمایهگذاری گذاشت. من اتفاقا خیلی موافق نیستم که اکنون نیاز به سرمایهگذاری خارجی داریم، نه این که نیاز نداریم، اما وقتی شرایط برای سرمایهگذاران خارجی فراهم نیست و از ظرفیت سرمایهگذاران داخل کشور، چه ایرانیان ساکن ایران و چه ایرانیان خارج از کشور که مایلند در کشور سرمایهگذاری کنند، بیبهرهایم، چه لزومی دارد تا این حد اشتیاق به جذب سرمایهگذاران خارجی داشته باشیم؟ مطمئنا وقتی موانع داخلی برداشته شود، اشتیاق مردم به سرمایهگذاری، توسعه اشتغال و ... بالا خواهد رفت.»