نرخ ارز از ابتدای سال وارد فاز نوسانی شده است و در طول این مدت با هر ۳۰۰۰ تومان افزایش نرخ دلار، كاهش ۵۰۰ تومانی اتفاق افتاده است. گرچه برخی رسانهها در زمان افت قیمت، از تیترهایی مبنی بر كاهش استفاده میكنند اما واقعیت این است که در برابر جهشهای چند هزارتومانی با کاهش چند صد تومانی از سوی بانک مرکزی و دولت مواجه میشویم.
اگر نسبت نرخ دلار با چند ماه پیش را مقایسه كنیم مشخص خواهد شد كه نرخ ارز در مدار صعود قرار داشته و تقریبا هر ماه، یك رقم جدید برای دلار كشف شده است. به نظر میرسد دولت برای مدیریت بازار ارز سناریوی خاصی ندارد. البته حتی زمانی هم كه دولت سناریویی داشت، باعث هدررفت منابع ارزی كشور شد.
تغییر اکوسیستم کسب و کار با شیوع ویروس کرونا، و تصمیمات روزانه و خلق الساعه مدیران دولتی از یکسو و همچنین تنشهای بینالمللی از جمله مهترین افزایش نرخ ارز در روزها و هفتههای اخیر بوده است. پیروزی ترامپ یا جو بایدن ، ادامه وضع موجود در ایران ، مصالحه یا شاید هم تنشهای شدیدتر میان ایران و ایالات متحده آمریکا تا حد تنشهای نظامی در ماههای آینده، سناریوهایی هستند که آینده اقتصاد و بازار کشوررا تعیین میکنند.از سوی دیگر،افزایش نرخ ارز به افزایش شدید قیمت کالاهای اساسی انجامیده است که اقشار آسیبپذیر را به شدت متاثر کرده است.
افزایش هزینههای زندگی بهخصوص هزینههای مربوط به تامین مسکن و اقلام خوراکی در یکسال اخیر در حالی بهشدت افزایش یافته که اگر کارگران تمام آیتمهای مزدی خود را بهصورت کامل دریافت کنند ماهانه درآمدی حدود سه میلیون تومان خواهند داشت.این در حالی است که این مبلغ ( ماهانه سه میلیون تومان) در شرایطی که سبد معیشت خانوار چیزی حدود پنج میلیون تومان تخمین زده میشود درنهایت تامینکننده فقط ۵۰ درصد از هزینههای زندگی یک خانوار چهار نفره است. در واقع هر خانوار چهار نفره برای تامین حداقلهای زندگی، نیازمند درآمدی حدود شش میلیون تومان در ماه هستند.
در این میان یک نکته دیگر نیز وجود دارد؛ اینکه برخی از شهروندان نه تنها شغل ثابت و مشخصی نداشته و از همین حداقل حقوق نیز محروم هستند بلکه برخی هم درآمدی بهمراتب کمتر از حداقل حقوق مورد تایید وزارت کار دارند.