کد خبر: ۱۱۷۸۰۰
از تیراندازی در دوپیران تا قطع پا در تهران؛

روایت حمله به محیط‌بان خوزستانی

یکی از وظایف محیط‌بانان، جلوگیری از تعرض متخلفان به محيط‌زيست است اما گاه خود آنها نیز در معرض خطر هستند.ماجرای محیط‌بان جوان خوزستانی،مورد اخیر این حملات است. این محیط‌بان در شب حمله صیادان متخلف به پاسگاه محیط‌بانی گتوند، شیفت می‌داد.

سیدامین هادی‌پور، محیط‌بان ۳۷ ساله پاسگاه محیط‌بانی اداره حفاظت محيط‌زيست گتوند در نزدیکی روستای دو پیران در بخش مرکزی این شهرستان است که پس از طی دوره درمان یک ماهه در اهواز و تهران، سرانجام پزشکان هفته گذشته تصمیم به قطع پای مجروح وی گرفتند و اکنون در بیمارستان دوره نقاهت را می‌گذراند.این محیط‌بان خوزستانی در گفت‌وگو با ایسنا، درباره چگونگی حادثه پاسگاه محیط‌بانی روستای دو پیران اظهار کرد: در مجاورت دو کانکس محیط‌بانی، یک چادر زنبورداری و محلی برای پرورش زنبور عسل وجود دارد. ساعت ۲۳:۳۰ شب ۲۶ فروردین‌ماه بود که چند نفر ناشناس پس از ضرب و شتم و بستن دست و پای افراد حاضر در آن چادر، به سمت کانکس محیط‌بانی آمدند.در کانکس محیط‌بانی بودم که ناگهان در باز شد. بلند شدم که ببینم چه کسی وارد کانکس شده که با فردی نقاب‌دار روبه‌رو شدم که اسلحه شکاری و دستکش داشت. او گفت بخواب زمین . همین که پرسیدم چرا بخوابم؟ تیری به پای راستم شلیک کرد.وقتی به من شلیک کردند، هیچ کاری از دستم بر نمی‌آمد و زمین‌گیر شدم اما من آدمی هستم که در شرایط سخت خودم را نمی‌بازم. آنها سراغ میلاد کاظمی هم شیفتی مرا می‌گرفتند.من چهار نفر را دیدم اما نمی‌دانم تعدادشان بیشتر بود یا نه. آنها پیاپی با پا به بدن من می‌کوبیدند و می‌خواستند هر طور شده، میلاد را به پاسگاه بکشانم اما من تن به خواسته آنها ندادم.وی افزود: وقتی دیدند که خون زیادی از من رفته است، هفت نفری که در چادر زنبورداری بودند را هم به کانکس آوردند و گاوصندوق را در خودروی یکی از مهمانان چادر زنبوردار بار زدند و رفتند اما چون راه‌ها را بلد نبودند و در طول مسیر هم به دلیل کرونا، از قبل برای جلوگیری از ورود گردشگر به منطقه، خاکریزی شده بود؛ ماشین و گاوصندوق را رها کردند و رفتند. یکی از آن افراد در کانکس ماند تا دیگر همراهانش از منطقه خارج شوند. پس از خارج شدن او از کانکس توانستم با اورژانس و ارگان‌های ذیربط تماس بگیرم. پس از حدود ۵۰ دقیقه آمبولانس رسید. ابتدا به بیمارستان خاتم‌الانبیاء شوشتر اعزام شدم اما گروه خونی مناسب من برای تزریق وجود نداشت. سپس به بیمارستان گلستان اهواز منتقل شدم.وی بیان کرد: زمانی که خون به بیمارستان رسید، فشار خونم به ۵.۵ رسیده بود و حالت اغما داشتم.چون خون به پای من نرسیده بود، عصب پای‌ام از بین رفت. به دلیل عدم انجام پرواز از اهواز به تهران در پی شیوع کرونا و همچنین وضعیت جسمانی‌ام، سه چهار روز طول کشید تا بلیط پرواز تهران را تهیه کردیم و من به بیمارستان پارس تهران منتقل شدم. پزشکان بیمارستان پارس به من گفتند میله‌ها اشتباه کار گذاشته شده‌اند و مجبور به عمل مجدد و تعویض میله‌ها شدند و گفتند از زمان بستری در اهواز تا آن روز، پایم عفونت دارد. در نهایت گفتند عفونت زیاد است و باید پا از بالای زانو قطع شود. این در حالی بود که اگر در ابتدا و به موقع خون تزریق می‌شد و جراحی می‌شدم، احتمال داشت به این مرحله نرسم. صبح سه‌شنبه ۲۳ اردیبهشت‌ماه پس از حدود یک ماه، پزشکان به من گفتند که باید پایم را قطع کنند. از صبح تا شب فکر کردم. تصمیم سختی بود اما در نهایت به برادرم گفتم به مسئولان بیمارستان بگوید فردا عمل می‌کنم. چهارشنبه هفته گذشته پایم را از دست دادم.وقتی عمل قطع پا انجام شد اول سعی کردم به آن فکر نکنم اما جزیی از بدنم بود. در دوران محیط‌بانی و در همه حال روی پایم ایستاده بودم. در نوجوانی فوتبال بازی می‌کردم، در چمن و خاک. این‌ها به راحتی فراموش نمی‌شود. سعی کردم به این چیزها فکر نکنم تا فشار روحی به من وارد نشود. دیگر چاره‌ای نیست.

 

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سیستم منتشر خواهند شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهند شد
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهند شد
1399/2/31 -  شماره 4655
جستجو
جستجو
بالای صفحه
کد خبر: ۱۱۷۸۰۰
از تیراندازی در دوپیران تا قطع پا در تهران؛

روایت حمله به محیط‌بان خوزستانی

یکی از وظایف محیط‌بانان، جلوگیری از تعرض متخلفان به محيط‌زيست است اما گاه خود آنها نیز در معرض خطر هستند.ماجرای محیط‌بان جوان خوزستانی،مورد اخیر این حملات است. این محیط‌بان در شب حمله صیادان متخلف به پاسگاه محیط‌بانی گتوند، شیفت می‌داد.

سیدامین هادی‌پور، محیط‌بان ۳۷ ساله پاسگاه محیط‌بانی اداره حفاظت محيط‌زيست گتوند در نزدیکی روستای دو پیران در بخش مرکزی این شهرستان است که پس از طی دوره درمان یک ماهه در اهواز و تهران، سرانجام پزشکان هفته گذشته تصمیم به قطع پای مجروح وی گرفتند و اکنون در بیمارستان دوره نقاهت را می‌گذراند.این محیط‌بان خوزستانی در گفت‌وگو با ایسنا، درباره چگونگی حادثه پاسگاه محیط‌بانی روستای دو پیران اظهار کرد: در مجاورت دو کانکس محیط‌بانی، یک چادر زنبورداری و محلی برای پرورش زنبور عسل وجود دارد. ساعت ۲۳:۳۰ شب ۲۶ فروردین‌ماه بود که چند نفر ناشناس پس از ضرب و شتم و بستن دست و پای افراد حاضر در آن چادر، به سمت کانکس محیط‌بانی آمدند.در کانکس محیط‌بانی بودم که ناگهان در باز شد. بلند شدم که ببینم چه کسی وارد کانکس شده که با فردی نقاب‌دار روبه‌رو شدم که اسلحه شکاری و دستکش داشت. او گفت بخواب زمین . همین که پرسیدم چرا بخوابم؟ تیری به پای راستم شلیک کرد.وقتی به من شلیک کردند، هیچ کاری از دستم بر نمی‌آمد و زمین‌گیر شدم اما من آدمی هستم که در شرایط سخت خودم را نمی‌بازم. آنها سراغ میلاد کاظمی هم شیفتی مرا می‌گرفتند.من چهار نفر را دیدم اما نمی‌دانم تعدادشان بیشتر بود یا نه. آنها پیاپی با پا به بدن من می‌کوبیدند و می‌خواستند هر طور شده، میلاد را به پاسگاه بکشانم اما من تن به خواسته آنها ندادم.وی افزود: وقتی دیدند که خون زیادی از من رفته است، هفت نفری که در چادر زنبورداری بودند را هم به کانکس آوردند و گاوصندوق را در خودروی یکی از مهمانان چادر زنبوردار بار زدند و رفتند اما چون راه‌ها را بلد نبودند و در طول مسیر هم به دلیل کرونا، از قبل برای جلوگیری از ورود گردشگر به منطقه، خاکریزی شده بود؛ ماشین و گاوصندوق را رها کردند و رفتند. یکی از آن افراد در کانکس ماند تا دیگر همراهانش از منطقه خارج شوند. پس از خارج شدن او از کانکس توانستم با اورژانس و ارگان‌های ذیربط تماس بگیرم. پس از حدود ۵۰ دقیقه آمبولانس رسید. ابتدا به بیمارستان خاتم‌الانبیاء شوشتر اعزام شدم اما گروه خونی مناسب من برای تزریق وجود نداشت. سپس به بیمارستان گلستان اهواز منتقل شدم.وی بیان کرد: زمانی که خون به بیمارستان رسید، فشار خونم به ۵.۵ رسیده بود و حالت اغما داشتم.چون خون به پای من نرسیده بود، عصب پای‌ام از بین رفت. به دلیل عدم انجام پرواز از اهواز به تهران در پی شیوع کرونا و همچنین وضعیت جسمانی‌ام، سه چهار روز طول کشید تا بلیط پرواز تهران را تهیه کردیم و من به بیمارستان پارس تهران منتقل شدم. پزشکان بیمارستان پارس به من گفتند میله‌ها اشتباه کار گذاشته شده‌اند و مجبور به عمل مجدد و تعویض میله‌ها شدند و گفتند از زمان بستری در اهواز تا آن روز، پایم عفونت دارد. در نهایت گفتند عفونت زیاد است و باید پا از بالای زانو قطع شود. این در حالی بود که اگر در ابتدا و به موقع خون تزریق می‌شد و جراحی می‌شدم، احتمال داشت به این مرحله نرسم. صبح سه‌شنبه ۲۳ اردیبهشت‌ماه پس از حدود یک ماه، پزشکان به من گفتند که باید پایم را قطع کنند. از صبح تا شب فکر کردم. تصمیم سختی بود اما در نهایت به برادرم گفتم به مسئولان بیمارستان بگوید فردا عمل می‌کنم. چهارشنبه هفته گذشته پایم را از دست دادم.وقتی عمل قطع پا انجام شد اول سعی کردم به آن فکر نکنم اما جزیی از بدنم بود. در دوران محیط‌بانی و در همه حال روی پایم ایستاده بودم. در نوجوانی فوتبال بازی می‌کردم، در چمن و خاک. این‌ها به راحتی فراموش نمی‌شود. سعی کردم به این چیزها فکر نکنم تا فشار روحی به من وارد نشود. دیگر چاره‌ای نیست.

 

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سیستم منتشر خواهند شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهند شد
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهند شد