عبدالرضا هاشمزایی در نطق میان دستور خود اظهار کرد: نسل اول انقلاب از ابتدای ورود امام خمینی(ره) به ایران تا به همین امروز مسئولیت داشتند. سئوالاتی بی پاسخ برای خودم وجود دارد. امیدوارم که در آینده دوستان یا صاحب نظران پاسخ سئوالات این جانب را بدهند. ما جوانانی بودیم که ۴۰ سال پیش با هزار امید و آرزو سکان حکومت را در دست گرفتیم اما درک درستی از مفهوم دولت مدرن نداشتیم. این ناآگاهی با گذشت زمان رو به واگرایی رفته و هم اکنون مبدل فاصله شده است. چرا سعی نکردیم این شکافها را پر کنیم؟ وی ضمن تاکید به حریم شخصی و زندگی خصوص مردم معتقد است: ما در عرصه خصوصی زندگی و کسب و کار مردم حضوری پر رنگ داریم و در پوشش، معاشرت، الگوبرداری و هنجارسازیها و کسب و کار مردم مداخله میکنیم. عقب نشینی موضعی و موسومی ما نیز ناشی از پیشرویهای نسل جدید است؛ چرا تا این حد به زندگی و کسب و کار مردم دخالت میکنیم؟ نظام ما طی چهار دهه، هم و غم خود را صرف مبارزه پیگیر با فساد کرده است ولی چرا با وجود این همه برخورد قضائی و امنیتی موفق نبودهایم؟ انباشت مشکلات کشور در شماری از حوزهها از آستانه بحران گذشته است.
این عضو فراکسیون امید مجلس با اعتقاد به تضاد میان دغدغه و اولویت اصلی تصمیم گیران با دغدغه و اولویت اصلی مردم پرسید: مردم کجای تصمیم گیریهای ما قرار دارند؟ گروههای سیاسی مدام از مردم مایه گذاشته و نظر خودشان را به عنوان نظر مردم عنوان میکنند به راستی چگونه میتوان نظر مردم را در مورد سیاستهای کلان کشور دریافت کرد؟ آیا رفراندم راه حل خوبی است؟ نماینده تهران در مجلس در ادامه نطق خود همچنین ابراز عقیده کرد: سیاستمداران ما به علوم پایه احترام گذاشته و با تفوق دانش غرب در این عرصه مشکلی ندارند. اما همین گروه در علم بودن علوم اجتماعی تشکیک میکنند و اصول اولیه اقتصاد را برنمیتابند و از چنگ زدن به آموزههای علمی سرباز میزنند. چرا از علوم اجتماعی گریزان هستیم؟ وی گفت: جریان مخالف دولت تلاش میکنند که بخشهای مخاطره آمیز تصمیمهای بزرگ به دولت واگذار شود تا در صورت عدم موفقیت دولت، تبرئه شوند. مخالفان دولت در صدد ساقط کردن دولت به روشهای خطرناک هستند. باید از آنها پرسید که چرا فکر میکنید زمین خوردن دولت آسیبی به نظام نمیرساند؟ وی با اشاره به وابستگی رشد و اشتغال تاکید کرد: اگر رشد اقتصادی اتفاق بیفتد اشتغال هم حاصل میشود، اشتغال بدون رشد اما به معنای اتلاف منابع است. چرا اصرار بر ادامه این مسیر داریم؟ هاشمزایی با اشاره به تحریم و تأثیرات آن تصریح کرد: تحریم بنیه اقتصادی کشور را نحیف و سفره مردم را کوچک میکند تا مردم را به ستوه آورد چاره کار در دست سیاستمداران است تا برای این فرسایش سیاسی چاره بیندیشند برای گرفتن تصمیمات مهم هیچ زمانی بهتر از روزهای سخت نیست. چرا درباره باز تعریف منافع ملی اقدام نمیکنید؟ نماینده مردم تهران در مجلس ضمن تاکید به بازنگری قانون اساسی و با بیان اینکه شکی نیست که قانون اساسی ما، حفرههایی دارد در این زمینه بحثهای زیادی مطرح شده است، پیشنهاد داد: بهترین زمان برای بازنگری در قانون اساسی انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ است تا نامزدها از لحاظ ملی در یک رفراندم واقعی بتوانند راهکارهای خود را به مردم ارائه کنند. این عضو فراکسیون امید مجلس در پایان نطق خود با اشاره به انتخابات سال ۸۷ و اثرات ناشی از حوادث پس از آن پرسید: آیا وقت آن نرسیده که از خود بپرسیم ۱۰ سال حصر موسوی، کروبی و رهنورد چه منافعی برای نظام داشته است و یا چرا سید محمد خاتمی ممنوعالتصویر است؟
هر کجا میرویم میبینیم مردم در زندگیشان مانده اند!
احمدینژاد: یارانه نقدی باید یک میلیون باشد
محمود احمدینژاد در جمع مردم روستای رودبست بابلسر گفت: تمام مشکلات تاریخ را میگویند بخاطر مسکن مهر و یارانه و بنگاههای کوچک است!
در حالیکه قرار بود احمدینژاد در ایوان خانهای در روستای رودبست بابلسر برای مردم این منطقه سخنرانی کند، رییس اوقاف و بخشدار در ورودی مسجد جامع را بستند و احمدینژاد در بیرون این مسجد سخنرانی کرد. مهدی محمدی، مدیرکل سیاسی استانداری مازندران گفته است شورای تامین استان تصویب کرد که احمدینژاد حق سخنرانی را در رودبست بابلسر ندارد! حجت الاسلام قلیپور، امام جمعه بابلسر اما گفته است:... بنده نه در جریان بستن مسجد بودم و نه موافق. اتفاقا آقایان مسئول را مورد عتاب قرار دادم که چرا این کار را انجام داده اند. گفتند مصوبه شورای تامین بود که اگر مطلع باشید امام جمعه عضو شورای تامین نیست.
احمدینژاد گفته است: یک مسکن مهر بود که ۴ و نیم میلیون رفتند توش، چه حرفهایی که نزدند، ما دست شما را البته نمیبوسیم ولی در این ۶ سال ۴ و نیم میلیون هم شما میساختید تا جوانها بروند در خانه. هدفمندی یارانهها! آقا این پول مال ملت است. اگر بخواهند بدهند به هر ایرانی باید ماهی یک میلیون تومان یارانه بدهند، ۴۵۵۰۰ تومان داده شده، چقدر سر ملت منت گذاشتند، چقدر توهین کردند، آقا این مال ملت است. حقوقی که شما میگیرید، پولی که خرج میکنید مال ملت است، مال خودتان نیست که منت میگذارید، توهین میکنید جوری که انگار از ملک پدرشان دارند میدهند. آقا این مسکن مهر را قبول نداری؟ درستش کن، تکمیلش کن، بهترش را بساز، اینهمه زمین در کشور هست. ما هر کجا میرویم میبینیم مردم در زندگیشان مانده اند! تمام مشکلات تاریخ را میگویند بخاطر مسکن مهر و یارانه و بنگاههای کوچک است! وی افزود: برخی معتقدند که مردم نباید دررفاه باشند و برخی معتقدند که اصولا در این دنیا باید زجر کشید و رفاه ضد کمال انسانها است. البته عدهای از مدیران نیز ناتوانی خود را ازاین طریق توجیه میکنند چرا که این افراد معمولا خودشان در رفاه کامل زندگی میکنند. احمدینژادگفت: حق نیست که ملت بزرگ ایران به دلیل ضعف مدیران ارشد در سختی زندگی کنند. این فقط ناشی از ضعف مدیریت و دورشدن از مسیر حقیقی انقلاب است وبس. بخش اصلی مشکلات ناشی از انحصار و احتکار ثروت در دست عدهای خاص است. این مساله باید حل شود و با برخوردهای قضایی هم درست نخواهد شد. وی افزود: وقتی با انجام چند کار مشکلات برطرف وشرایط زندگی برای مردم مناسب میشود معلوم نیست چرا عدهای نمیخواهند وضع درست شود؟ سئوال اساسی این است که آیا اصولا مقامات کشور حق دارند کشور را اینگونه اداره کنند و مردم را اینطور در ضعف و فشار قرار دهند. احمدی نژاد گفت: مدیران کشور طرح ها را اجرا کنند و مردم را از سختی نجات دهند ، بنده نه تنها هیچ ادعایی نداشته و ندارم بلکه در راه خدمت به مردم و کشور حاضرم همه موجودیت خودم را تقدیم کنم. آیا راهی برای حل مشکلات جز توزیع ثروت طبیعی بین مردم و تامین نظر مردم و کسب همراهی آنان در اداره کشور وجود دارد؟