کد خبر: ۱۱۵۹۵۹

امدادرسانی پر ابهام

گروه سیاسی: سیل فروردین ماه هم مانند بسیاری دیگر از موضوعات در کشور وجوه سیاسی پیدا کرده است. گروهی این زمان را وقت خوبی برای تبلیغات انتخابات یافتند، برخی به یاد تسویه‌حساب‌های سیاسی با دولت افتادند، برخی خودنمایی را در دستور کار قرار داده‌اند و بعضی نیز به جای یاری رساندن به مردم در حال خرده‌گیری از این و آن هستند.

اگر با دقتی بیشتر به اغلب این قبیل اقدامات و اظهارات حاشیه‌ای بنگریم به این نتیجه خواهیم رسید که ریشه آن به درگیری‌ها و رقابت‌های جناحی بازمی‌گردد. رقابت‌هایی ناچیز برای تکیه زدن به کرسی قدرت؛ بدیهی‌ست که نخستین قربانی این نوع رفتارها نیز مردمی هستند که با تبعات ناشی از سیل ویرانگر دست به گریبان هستند.
اما در کنار همه این حواشی چند روزی است که رخدادی تازه توجه مردم را به خود جلب کرده است و آن حضور شبه نظامیان عراقی در خوزستان است. حشد الشعبی و یا بسیج مردمی عراق نامی است که در این روزها بیشتر از گذشته در شهرهای خوزستان شنیده می‌شود.
 با نگاهی به واکنش‌های مردم شاهد آن هستیم که در کنار اعتراضات و حمایت‌ها نسبت به حضور آنان در مناطق سیل‌زده اغلب مردم نسبت به آنچه در حال رخ دادن است دچار ابهام‌ها و پرسش‌هایی جدی هستند. نخستین سوال آن است که آیا نیروهای دولتی، نظامی و مردمی ‌که به طور گسترده‌ای نیز در حال حاضر در مناطق سیل‌زده حضور دارند برای امدادرسانی کافی نبوده است که نیاز به ورود نیروهای خارجی احساس شده است؟
پرسش دوم از نسبت میان نیروهای حشدالشعبی با دولت عراق است؛ توضیح افزون‌تر آن که به طور معمول کشورها در چنین زمان‌هایی از طریق هلال احمر و یا صلیب سرخ که ذیل روابط دو دولت تعریف می‌شود برای امدادرسانی با هم به همکاری و تعامل می‌‌پردازند، آیا شبه نظامیان عراقی حاضر در خوزستان از طریق دولت این کشور سامان یافته و به ایران اعزام شده‌اند؟
 پرسش دیگر به یک مسئله فرهنگی بازمی‌گردد؛ چه بخواهیم، چه نه درصدی از مردم در جامعه ایرانی تمایلی به تفکیک قائل شدن میان نیروهای سیاسی عراق ندارند و بر این اعتقاد هستند که عراق فعلی هم تفاوتی با عراقی که ارتش آن به خاک ایران حمله کرد ندارد، آیا می‌توان بدون در نظر گرفتن این بخش از جامعه و بدون گدراندن مرحله گفت‌وگو و اقناع آنان به یکباره شاهد حضور این چنینی نیروهایی از عراق باشیم؛ آری، عراق امروز دوست و برادر جمهوری اسلامی است اما آیا این قرائت که مربوط به پس از سقوط صدام و به خصوص سال‌های اخیر است مورد پذیرش تمامی مردم ایران قرار گرفته است؟!
 پرسش و ابهام دیگری که می‌توان از آن گفت نسبت این اقدام با نهادهای تصمیم‌گیر داخلی است، آیا این اقدام با هماهنگی دولت بوده است و یا مانند آنچه در سفر بشار اسد به تهران شاهد بودیم بار دیگر ناهماهنگی‌هایی رخ داده است؟ آیا مجلس مجوز لازم را برای حضور حشد الشعبی که مشخصاً در عراق، نظامی تعریف می‌شود صادر کرده است و یا نمایندگان هم بی خبر هستند؟
با کنار هم قرار دادن این پرسش‌ها و ابهام‌ها که بسیار بیشتر از این در سطح جامعه وجود دارد می‌توان به این نتیجه رسید که این اقدام حداقل یک کج‌سلیقگی مدیریتی بوده است که نتیجه‌ آن افزودن حاشیه‌ای بر حاشیه‌های مدیریت بحران سیل اخیر است و سبب هدر رفتن زمان و انرژی کسانی که حالا باید به جای امدادرسانی، پاسخگوی حواشی این چنینی باشند.

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سیستم منتشر خواهند شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهند شد
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهند شد
1398/1/27 -  شماره 4416
جستجو
جستجو
بالای صفحه
کد خبر: ۱۱۵۹۵۹

امدادرسانی پر ابهام

گروه سیاسی: سیل فروردین ماه هم مانند بسیاری دیگر از موضوعات در کشور وجوه سیاسی پیدا کرده است. گروهی این زمان را وقت خوبی برای تبلیغات انتخابات یافتند، برخی به یاد تسویه‌حساب‌های سیاسی با دولت افتادند، برخی خودنمایی را در دستور کار قرار داده‌اند و بعضی نیز به جای یاری رساندن به مردم در حال خرده‌گیری از این و آن هستند.

اگر با دقتی بیشتر به اغلب این قبیل اقدامات و اظهارات حاشیه‌ای بنگریم به این نتیجه خواهیم رسید که ریشه آن به درگیری‌ها و رقابت‌های جناحی بازمی‌گردد. رقابت‌هایی ناچیز برای تکیه زدن به کرسی قدرت؛ بدیهی‌ست که نخستین قربانی این نوع رفتارها نیز مردمی هستند که با تبعات ناشی از سیل ویرانگر دست به گریبان هستند.
اما در کنار همه این حواشی چند روزی است که رخدادی تازه توجه مردم را به خود جلب کرده است و آن حضور شبه نظامیان عراقی در خوزستان است. حشد الشعبی و یا بسیج مردمی عراق نامی است که در این روزها بیشتر از گذشته در شهرهای خوزستان شنیده می‌شود.
 با نگاهی به واکنش‌های مردم شاهد آن هستیم که در کنار اعتراضات و حمایت‌ها نسبت به حضور آنان در مناطق سیل‌زده اغلب مردم نسبت به آنچه در حال رخ دادن است دچار ابهام‌ها و پرسش‌هایی جدی هستند. نخستین سوال آن است که آیا نیروهای دولتی، نظامی و مردمی ‌که به طور گسترده‌ای نیز در حال حاضر در مناطق سیل‌زده حضور دارند برای امدادرسانی کافی نبوده است که نیاز به ورود نیروهای خارجی احساس شده است؟
پرسش دوم از نسبت میان نیروهای حشدالشعبی با دولت عراق است؛ توضیح افزون‌تر آن که به طور معمول کشورها در چنین زمان‌هایی از طریق هلال احمر و یا صلیب سرخ که ذیل روابط دو دولت تعریف می‌شود برای امدادرسانی با هم به همکاری و تعامل می‌‌پردازند، آیا شبه نظامیان عراقی حاضر در خوزستان از طریق دولت این کشور سامان یافته و به ایران اعزام شده‌اند؟
 پرسش دیگر به یک مسئله فرهنگی بازمی‌گردد؛ چه بخواهیم، چه نه درصدی از مردم در جامعه ایرانی تمایلی به تفکیک قائل شدن میان نیروهای سیاسی عراق ندارند و بر این اعتقاد هستند که عراق فعلی هم تفاوتی با عراقی که ارتش آن به خاک ایران حمله کرد ندارد، آیا می‌توان بدون در نظر گرفتن این بخش از جامعه و بدون گدراندن مرحله گفت‌وگو و اقناع آنان به یکباره شاهد حضور این چنینی نیروهایی از عراق باشیم؛ آری، عراق امروز دوست و برادر جمهوری اسلامی است اما آیا این قرائت که مربوط به پس از سقوط صدام و به خصوص سال‌های اخیر است مورد پذیرش تمامی مردم ایران قرار گرفته است؟!
 پرسش و ابهام دیگری که می‌توان از آن گفت نسبت این اقدام با نهادهای تصمیم‌گیر داخلی است، آیا این اقدام با هماهنگی دولت بوده است و یا مانند آنچه در سفر بشار اسد به تهران شاهد بودیم بار دیگر ناهماهنگی‌هایی رخ داده است؟ آیا مجلس مجوز لازم را برای حضور حشد الشعبی که مشخصاً در عراق، نظامی تعریف می‌شود صادر کرده است و یا نمایندگان هم بی خبر هستند؟
با کنار هم قرار دادن این پرسش‌ها و ابهام‌ها که بسیار بیشتر از این در سطح جامعه وجود دارد می‌توان به این نتیجه رسید که این اقدام حداقل یک کج‌سلیقگی مدیریتی بوده است که نتیجه‌ آن افزودن حاشیه‌ای بر حاشیه‌های مدیریت بحران سیل اخیر است و سبب هدر رفتن زمان و انرژی کسانی که حالا باید به جای امدادرسانی، پاسخگوی حواشی این چنینی باشند.

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سیستم منتشر خواهند شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهند شد
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهند شد