رییسجمهور روحانی در سخنرانی اخیرشان به مردم فرمودند در سال ۹۸ هم کالاهای اساسی را با نرخ ۴۲۰۰ تومان وارد و محاسبه میکنیم، به نوعی ایشان سعی کردند خیالمان را از این بابت که بر اثر قحطی و تنگنا نخواهیم مرد راحت کنند.
به راستی چرا بعد از چهل سال از انقلاب اولویت یک دولت باید تنها حفظ لوازم اولیه حیات مردمش باشد؟ یعنی ما مردم ایران حق نداریم به داشتن اندکی آمال و آرزو برای خاک سرزمینمان حتی فکر کنیم؟ خیالمان راحت باشد؟ اصلا مگر میشود خیالمان راحت باشد؟
آقای روحانی؛ مردم ایران اگر قرار بود دلشان به این ادبیات خوش باشد، قبلتر از شما هم عدهای به دنبال ترویج اشکنه خوری بودند و وعدههای نسیه فراوان میدادند، هر روز میشنویم که ایران در حالت جنگی است، سخت و نرم و اقتصادی و فرهنگی و ... ، اما تا کی؟ جامعه برای تداوم به روح نیاز دارد، یک روح زنده و متعالی و پویا، آنچنان که باید باشد، جامعه اشکنه خور و بخور و نمیری که وعده خیال راحتی از باب آن را میدهید جامعهای مرده و مفلوک است، آقای روحانی شما صدا و سیما نیستید که تمام دنیا را در حال فروپاشی نشان بدهد و ایران و سوریه و کره شمالی را در حال اعتلا، شما مدیر مسئول روزنامه کیهان نیستید که اصلا نفهمید درد مردم چیست، نیازی نیست لباس مردم بپوشید و در میان مردم باشید آقای روحانی، این کارهای پوپولیستی چاره نیست، چاره کار این است که مردم بدانند قرار است شما برایشان علاوه بر زندگی حداقلی چهل سال پیش کمی هم پا را فراتر بگذارید! مردم حالشان خوب است (به نقل از رسانه ملی)، چگونه؟ مردم به این نیازمندند که جوانی خود را در بیکاری و بی پولی نگذرانند تا به میان سالگی که رسیدند سربار نشوند، مردم نیازمند این هستند که در دوران پیری شرمنده فرزندان و نوههای خود و در پی آن دچار افسردگی ناشی از بی کفایتی نشوند، مردم به این نیازمندند که حسرت این را نخورند که چرا دست در جیب دیگران نبردهاند مثل بسیاری دیگر، تا شرمنده زن و فرزند نباشند، مردم نیازمند مسئول آچار فرانسه نیستند جناب رئيسجمهور، روزی در حوزه صنعت و روزی در حوزه فرهنگ و روزی در حوزه نفت و ورزش و....، مردم نیازمند مسئول متخصصاند با وطنپرستی تام و تمام، مسئولی که به مردم امید واقعی بدهد با عملش نه با گرم چانِگیاش!، مردم گلهمندند از عملکرد مسئولان، برایشان فرقی نمیکند، اوضاع نابهنجار کنونی مسئولیتش متوجه همه هست، خود را از دیگر مسئولان جدا کردن چاره کار نیست، حرفهای دوپهلو برای بهرهبرداری از یک پهلوی آن در آینده چاره نیست، مردم نیازمند شنیدن حرف مستقیم، قبول مسئولیت متناسب با جایگاه هستند، آقای رئيسجمهور مردم را در همانهایی خلاصه نکنید که در راهپیماییها حضور مییابند، مردمان دیگری هم هستند که فهمیدند به عمل کار برآید، مردمان دیگری هستند که به کل بریدهاند، آقای روحانی شما نماینده همه این مردم هستید. خیالمان مشوش است جناب روحانی، سیاهنمایی هم نمیکنیم، آنقدر اوضاع سیاه شده که روشن بینان نیز برای رصد روزنهای نور مایوس شدند، حرفهایی از این جنس، نه از روی خودفروختگی و خود کمبینی که از روی درد است، دردهایی که در جامعه هر روز عیانتر میشوند و اما بازنمایی آن در ذهن مسئولان بسیار بیمقدار است، مسئولینی که تا این پایه توانمند هستند که تاریخ دقیق فروپاشیها را اعلام میکنند لااقل تاریخ دقیق برون رفت از این مشکلات را نیز به ایرانیان بگویند شاید اندک امیدی پدید آید، آقای روحانی ما خیالمان راحت نیست، حتی برای لحظهای!