نوبل اقتصاد به خاطر مطالعه در مورد رشد اقتصادی مبتنی بر نوآوری به این افراد داده شده است. نیمی از این جایزه به خاطر شناسایی پیشنیازهای رشد پایدار از طریق پیشرفت فناوری به موکیر و نیم دیگر آن به طور مشترک به فیلیپ آگیون و پیتر هویت به خاطر ارائه نظریه رشد پایدار از طریق تخریب خلاقانه اهدا شده است.
در این رابطه یک منتقد اقتصاد کلان درباره دیدگاه برندگان نوبل اقتصادی به خبرآنلاین گفت: بررسی تاریخ بشر نشان میدهد که لااقل از دو تا سه هزار سال پیش که بشر توانست آمارهایی از وضعیت اقتصاد و درآمد سرانه خود تخمین بزند تا قرن ۱۹، تقریبا سطح درآمد افراد یکسان مانده بود. وقتی به آمار درآمد سرانه مینگریم، متوجه میشویم در قرن ۱۸ درآمد سرانه کشورهای مختلف حدود ۷۰۰ تا هزار دلار بود. در کشورهای ثروتمند این نرخ حداکثر به ۱۲۰۰ دلار میرسید.
جعفر خیرخواهان با یادآوری درآمد سرانه فعلی در جهان افزود: درآمد سرانه ۱۲۰۰ دلاری امروز شاید در برخی کشورهای فقیر آفریقایی دیده شود؛ اما دو قرن پیش این معادل درآمد سرانه یک کشور ثروتمند بود. تا دو قرن پیش به جز اشرف و نجبا که کمتر از یک درصد جمعیت هر کشوری را تشکیل میدهد تقریبا همه مردم فقیر و با درآمدی معادل فقیرترین کشورهای امروز جهان زندگی میکردند. وی با اشاره به جوئل موکیر، یکی از سه برنده امسال نوبل ادامه داد: این آقای موکیر به بررسی چگونگی تغییر این فرآیند در کشورهای اروپایی و به طور خاص هلند و انگلستان دست میزند. او نشان میدهد در ابتدای قرن ۱۹ سطح اختراعات در اروپای غربی بسیار افزایش یافت. همزمان اندیشکدهها شروع به کار کردند و در این مجموعهها افراد طرحها و ایدههای خود را میآوردند و اگر میتوانستند نظرات را جلب کنند، بودجه کافی برای تبدیل به محصول شدن ایدههایشان را دریافت میکردند. خیرخواهان، اختراع ماشین بخار و ماشینآلات نساجی را مثالی از این روند میداند و تاکید میکند با اختراع ماشین آلات ناگهان تولید چند برابر شد و تولید انبوه به سهولت ممکن میشد.درنتیجه این تحولات بود که وضعیت درآمد بشر هم تغییرات اساسی کرد. انگلستان و هلند صدها سال درآمد سرانه ۷۰۰ تا ۱۲۰۰ دلاری داشتند به وضعیت امروز رسیدند. این رشد درآمد که از حدود ۱۸۰۰ میلادی آغاز شد به شکلی پیوسته و مستمر ادامه داشت. گرچه وقتی نگاه کنیم، میبینیم رشد حدود دو تا سه درصد سالانه در درآمدها شکل گرفت اما این روند چون پیوسته بود و دو قرن هم حدودا ادامه داشته به «معجزه» فعلی منجر شد. هر نسل را اگر ۳۰سال در نظر بگیریم، با رشد سالانه دو درصدی، هر نسل درآمد سرانهاش دو برابر میشود. این تحولات در شرایطی شکل گرفت که موجب رقم خوردن یک فضای دیگر در جهان شد. آزادی فکر به رشد خلاقیت منجر شد و به جای اینکه «قدرت» مانع این خلاقیت شود، مشوق آن شد و اجازه داد اندیشهها شکوفا شوند و در نهایت کارآفرینان بتوانند محصول نهایی را تولید کنند. سپس نهادهایی شکل گرفت که مثلا از حق مالکیت مخترع دفاع کند یا حمایت پولی و مالی از «تولید فناورانه» را انجام دهند. شرکتهایی برای توزیع عمومی به وجود آمدند که فروش عمدتا محلی را به فروش ملی و حتی منطقهای تبدیل کردند و زمینه توزیع کالا را به جغرافیای دورتر را فراهم کردند. این روندی است که به باور من تا امروز هم ادامه یافته است.مترجم کتاب «ریشههای اقتصادی دموکراسی و دیکتاتوری» میگوید: اینها کارهایی بود که جوئل موکیر به عنوان یک مورخ اقتصادی انجام داد. او کمتر در پی اقتصادسنجی بود و بر تاریخ اقتصاد تمرکز داشت. همانطوری که مشاهده کردیم وی نیمی از جایزه نوبل را به دلیل کار روی این بخش از تاریخ بهدست آورد؛ اما دو نفر دیگر به تبیین چگونگی توسعه سرمایه داری در غرب پرداختند و در نهایت به مفهوم «تخریب خلاق» رسیدند. وی درباره تاثیر شومپیتر و اندیشههایش بر فیلیپ آگیون و پیتر هویت، دو برنده دیگر جایزه نوبل اظهارکرد: اگر شومپیتر زنده بود احتمالا او به عنوان مبدع اولیه «تخریب خلاق» میتوانست برنده جایزه نوبل شود. این دو اقتصاددان توانستند با مدل ریاضی مفهوم تخریب خلاق شومپیتری را بر بستر اقتصادی توضیح دهند و نقش مفید آن را نشان دهند.
تخریب خلاق به چه معناست؟
این اقتصاددان منظور از تخریب خلاق را این طور توضیح داد: تخریب خلاق یعنی تولید با خلاقیت بتواند همزمان با ایجاد تنوع بیشتر محصول برای مصرف کننده، انحصار بازار را به چالش بکشد. به زبان سادهتر یعنی وقتی فناوری رشد میکند تولیدات ارزانتر، متنوعتر و با کیفیتتری را روانه بازار کنند که تولیدکنندگان پیشین را دچار چالش کند. این مهم گرچه به «تخریب» بنگاههای قدیمیتر منجر میشود اما از آنجایی که به فناوری نوین متکی است در نهایت به ارتقا و حتی توسعه منجر میشود. درواقع شکوفایی مستمر اقتصادها از نظر برندگان نوبل امسال، محصول همین روند تخریب خلاق بوده است.
وی درباره پیامدهای این «تخریب خلاق» بیان کرد: این درک دلسوزانه وجود دارد که تعطیلی هر بنگاه به معنای بیکاری و مشکلاتی خواهد بود و به همین دلیل برخی با این روند تخریب موافق نیستند.