کد خبر: ۱۳۰۸۷۴
تهران متهم به امتناع از بازگشت به برجام؛

امریکا میز مذاکره با ایران را ترک می‌کند؟

این روز‌ها برخی استدلال می‌کنند که پس از یک سال و نیم گفت‌وگو که دستاورد چندانی نداشته، چرا آمریکا ترمز گفت‌وگو‌ها را نکشد؟ اگر ایران گفت‌وگو‌ها را متوقف نگه داشته یا گفت‌وگو‌ها به توافق بدی می‌انجامد، هدف از ادامه آن چیست به ویژه اگر حکومت ایران از این فرصت برای پیشبرد برنامه هسته‌ای‌اش سود می‌برد؟

کالین کال ، معاون سیاسی وزیر دفاع آمریکا در حالیکه ایران از آوریل ۲۰۲۱ با حسن نیت درحال مذاکره با طرف‌های دیگر برای از سرگیری اجرای کامل برجام بوده، همزمان با مذاکرات وین که در انتظار تصمیم سیاسی واشنگتن است، با تکرار ادعاها، ایران را متهم به عدم بازگشت به برجام کرد.او روسیه را متهم به لفاظی در پی جنگ اوکراین کرد و آن را به عنوان نمونه‌ای از موانع در مسیر نابودی سلاح‌های هسته‌ای نام برد.به گزارش رسانه‌های آمریکا، این مقام پنتاگون همچنین مدعی شد گسترش سریع توانایی‌های تسلیحات هسته‌ای چین و واکنش این کشور به سفر نانسی پلوسی رئیس مجلس نمایندگان آمریکا به جزیره تایوان و رزمایش‌های بزرگ نظامی در تنگه تایوان، مانع دیگری بر سر راه تحقق اهداف ان پی تی است.
وی همچنین در مورد آزمایش‌های هسته‌ای کره شمالی و عدم بازگشت به برجام هشدار داد و بدون اشاره به عدم تصمیم‌گیری سیاسی دولت بایدن تاکنون برای بازگشت به این توافق، تهران را متهم به امتناع از بازگشت کرد.این مقام آمریکایی همچنین گفت که آمریکا تایید می‌کند که در یک جنگ هسته‌ای هیچ پیروزی وجود ندارد و نباید در آن جنگید.معاون پنتاگون که کشورش به عنوان دارنده زراد خانه هسته‌ای نه تنها از کاهش و امحاء تسلیحات اتمی خود سرباز زده بلکه در حال نوسازی آن بوده، ایران، روسیه، چین و کره شمالی را متهم به ممانعت از نابودی این سلاح‌ها کرد. دولت بایدن یا شرکای اروپایی‌اش، پیش از آنکه تصمیم به ترک گفت‌وگو‌ها بگیرند، باید چند فاکتور را در نظر داشته باشند. نخست اینکه هرچند که شانس موفقیت گفت‌وگو‌ها کم است، اما صفر هم نیست. چرا باید آمریکا در خروج از گفت وگوها، پیشدستی کند؟ ما پیامد‌های این رویکرد را در سال ۲۰۱۸ و با خروج دونالد ترامپ از توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ دیدیم که ایران، با هزینه‌ای گران برای اقتصادش، راهی را برای مقابله با تحریم‌ها پیدا کرد و با پشتیبانی چین و روسیه، برنامه هسته‌ای‌اش را ارتقا داد. دلیل دیگر اینکه کنارکشیدن از میز گفت‌وگو، بر وجهه و اعتبار آمریکا تاثیر می‌گذارد. گفت‌وگو با تهران، صرفا تلاشی برای پیشگیری از یک بحران منطقه‌ای به خاطر بلندپروازی‌های کنترل نشده تهران نیست بلکه همچنین یک بازی سیاسی - دیپلماتیک است. خروج آمریکا - برای بار دوم و این بار از میز گفت‌وگو - دست کم به یکی از ادعا‌های تهران سندیت می‌دهد که نمی‌توان اعتماد کرد که آمریکا با تغییر دولت، به تعهدات خود وفادار بماند.اطمینانی هم نیست که در صورت کنار کشیدن آمریکا از گفت‌وگوها، بخش بزرگتر جامعه بین‌الملل در کنار واشنگتن بایستد. همانطور که یورش روسیه به اوکراین نشان داد، بیشتر جهان، چندان اشتیاقی به تحریم دیگر کشور‌ها ندارد. کشور‌های عربی خلیج فارس که نگران امنیت خود در صورت بروز رویارویی ایران و آمریکا هستند برای تقویت تماس‌های خود با تهران در تلاشند و ایران پیوند‌های عمیقی با روسیه و چین دارد. سوم، اینکه توافق هسته‌ای ۲۰۱۵، دیگر چندان موثر به نظر نمی‌رسد، به معنی این نیست که باید به همه تلاش‌های دیپلماتیک پایان داد. باید اذعان کرد که هر گونه جایگزینی برای توافق ۲۰۱۵، با ریسک‌های حتی طولانی تری روبه رو خواهد بود.مشکل بتوان تصور کرد که هر کدام از این گزینه ها، در حال حاضر، کارآیی داشته باشد، اما چه بسا به پایان راه همه تلاش‌های دیپلماتیک برای مسئله هسته‌ای ایران نزدیک شویم. همچنین در حالی که شاید ایران، اکنون همچون مانعی بر سر راه تلاش‌های دیپلماتیک برای رسیدن به یک توافق ایستاده باشد، آمریکا نباید آن طرفی باشد که مستقیما مسوولیتِ زدن مهر پایان را بر پایان بازی بپذیرد. بدون گونه‌ای از توافق، زمینه برای گستره‌ای از تدابیر غیردیپلماتیک باز می‌شود. در آن صورت است که لاجرم، نقطه ثقل به سمت یک طرح B می‌رود - که تاحدودی هم رفته است - یعنی ترکیبی از تحریم ها، فشار سیاسی و بازدارندگی نظامی. این گونه استدلال می‌شود که تنها با ترغیب ایران به اینکه چنین گزینه‌ای وجود دارد و آمریکا از آن بهره خواهد گرفت، می‌توان برنامه هسته‌ای ایران را کنترل کرد و ایران را واداشت که با حسن نیت، گفت‌وگو کند. کسانی که طرفدار چنین رویکردی هستند، لزوما به قطع دیپلماسی توصیه نمی‌کنند، اما دشوار بتوان تصور کرد که در محیطی از تهدید‌ها و فشار، گفت وگوی جدی‌ای شکل بگیرد.
اکنون که روسیه، به یک جنگ طولانی در اوکراین تهدید می‌کند و چین همزمان با تنش‌های فزآینده واشنگتن - پکن، به تایوان چشم دارد، آیا دولت جو بایدن باید به چنان راهی (طرح B) برود؟ در بهترین حالت، حتی یک گزینه نظامی موفق علیه سایت‌های هسته‌ای ایران، تضمین نمی‌کند که برنامه هسته‌ای ایران، پایان یابد و چه بسا که انگیزه‌ای بشود برای بازیابی آن با سرعتی افزونتر و با هدف رسیدن به جنگ افزار‌های هسته ای.اگر بخواهیم سخن وینستون چرچیل درباره دموکراسی را برای برنامه هسته‌ای ایران بازنویسی کنیم، باید بگوییم: دیپلماسی بدترینِ همه گزینه ها، به استثنای همه دیگر گزینه هاست. فشار، یک گزینه لازم است، اما به تنهایی کار نمی‌کند. با همه کلافگی هایش، بستن درِ گفت‌وگو با ایران، امتیازات اندکی دارد به ویژه هنگامی که به قول علی واعظ از گروه بین‌المللی بحران، جایگزین گفت‌وگو به احتمال زیاد ‌بمب هسته‌ای ایران است یا بمباران ایران.

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سیستم منتشر خواهند شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهند شد
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهند شد
1401/5/18 -  شماره 5183
جستجو
جستجو
بالای صفحه
کد خبر: ۱۳۰۸۷۴
تهران متهم به امتناع از بازگشت به برجام؛

امریکا میز مذاکره با ایران را ترک می‌کند؟

این روز‌ها برخی استدلال می‌کنند که پس از یک سال و نیم گفت‌وگو که دستاورد چندانی نداشته، چرا آمریکا ترمز گفت‌وگو‌ها را نکشد؟ اگر ایران گفت‌وگو‌ها را متوقف نگه داشته یا گفت‌وگو‌ها به توافق بدی می‌انجامد، هدف از ادامه آن چیست به ویژه اگر حکومت ایران از این فرصت برای پیشبرد برنامه هسته‌ای‌اش سود می‌برد؟

کالین کال ، معاون سیاسی وزیر دفاع آمریکا در حالیکه ایران از آوریل ۲۰۲۱ با حسن نیت درحال مذاکره با طرف‌های دیگر برای از سرگیری اجرای کامل برجام بوده، همزمان با مذاکرات وین که در انتظار تصمیم سیاسی واشنگتن است، با تکرار ادعاها، ایران را متهم به عدم بازگشت به برجام کرد.او روسیه را متهم به لفاظی در پی جنگ اوکراین کرد و آن را به عنوان نمونه‌ای از موانع در مسیر نابودی سلاح‌های هسته‌ای نام برد.به گزارش رسانه‌های آمریکا، این مقام پنتاگون همچنین مدعی شد گسترش سریع توانایی‌های تسلیحات هسته‌ای چین و واکنش این کشور به سفر نانسی پلوسی رئیس مجلس نمایندگان آمریکا به جزیره تایوان و رزمایش‌های بزرگ نظامی در تنگه تایوان، مانع دیگری بر سر راه تحقق اهداف ان پی تی است.
وی همچنین در مورد آزمایش‌های هسته‌ای کره شمالی و عدم بازگشت به برجام هشدار داد و بدون اشاره به عدم تصمیم‌گیری سیاسی دولت بایدن تاکنون برای بازگشت به این توافق، تهران را متهم به امتناع از بازگشت کرد.این مقام آمریکایی همچنین گفت که آمریکا تایید می‌کند که در یک جنگ هسته‌ای هیچ پیروزی وجود ندارد و نباید در آن جنگید.معاون پنتاگون که کشورش به عنوان دارنده زراد خانه هسته‌ای نه تنها از کاهش و امحاء تسلیحات اتمی خود سرباز زده بلکه در حال نوسازی آن بوده، ایران، روسیه، چین و کره شمالی را متهم به ممانعت از نابودی این سلاح‌ها کرد. دولت بایدن یا شرکای اروپایی‌اش، پیش از آنکه تصمیم به ترک گفت‌وگو‌ها بگیرند، باید چند فاکتور را در نظر داشته باشند. نخست اینکه هرچند که شانس موفقیت گفت‌وگو‌ها کم است، اما صفر هم نیست. چرا باید آمریکا در خروج از گفت وگوها، پیشدستی کند؟ ما پیامد‌های این رویکرد را در سال ۲۰۱۸ و با خروج دونالد ترامپ از توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ دیدیم که ایران، با هزینه‌ای گران برای اقتصادش، راهی را برای مقابله با تحریم‌ها پیدا کرد و با پشتیبانی چین و روسیه، برنامه هسته‌ای‌اش را ارتقا داد. دلیل دیگر اینکه کنارکشیدن از میز گفت‌وگو، بر وجهه و اعتبار آمریکا تاثیر می‌گذارد. گفت‌وگو با تهران، صرفا تلاشی برای پیشگیری از یک بحران منطقه‌ای به خاطر بلندپروازی‌های کنترل نشده تهران نیست بلکه همچنین یک بازی سیاسی - دیپلماتیک است. خروج آمریکا - برای بار دوم و این بار از میز گفت‌وگو - دست کم به یکی از ادعا‌های تهران سندیت می‌دهد که نمی‌توان اعتماد کرد که آمریکا با تغییر دولت، به تعهدات خود وفادار بماند.اطمینانی هم نیست که در صورت کنار کشیدن آمریکا از گفت‌وگوها، بخش بزرگتر جامعه بین‌الملل در کنار واشنگتن بایستد. همانطور که یورش روسیه به اوکراین نشان داد، بیشتر جهان، چندان اشتیاقی به تحریم دیگر کشور‌ها ندارد. کشور‌های عربی خلیج فارس که نگران امنیت خود در صورت بروز رویارویی ایران و آمریکا هستند برای تقویت تماس‌های خود با تهران در تلاشند و ایران پیوند‌های عمیقی با روسیه و چین دارد. سوم، اینکه توافق هسته‌ای ۲۰۱۵، دیگر چندان موثر به نظر نمی‌رسد، به معنی این نیست که باید به همه تلاش‌های دیپلماتیک پایان داد. باید اذعان کرد که هر گونه جایگزینی برای توافق ۲۰۱۵، با ریسک‌های حتی طولانی تری روبه رو خواهد بود.مشکل بتوان تصور کرد که هر کدام از این گزینه ها، در حال حاضر، کارآیی داشته باشد، اما چه بسا به پایان راه همه تلاش‌های دیپلماتیک برای مسئله هسته‌ای ایران نزدیک شویم. همچنین در حالی که شاید ایران، اکنون همچون مانعی بر سر راه تلاش‌های دیپلماتیک برای رسیدن به یک توافق ایستاده باشد، آمریکا نباید آن طرفی باشد که مستقیما مسوولیتِ زدن مهر پایان را بر پایان بازی بپذیرد. بدون گونه‌ای از توافق، زمینه برای گستره‌ای از تدابیر غیردیپلماتیک باز می‌شود. در آن صورت است که لاجرم، نقطه ثقل به سمت یک طرح B می‌رود - که تاحدودی هم رفته است - یعنی ترکیبی از تحریم ها، فشار سیاسی و بازدارندگی نظامی. این گونه استدلال می‌شود که تنها با ترغیب ایران به اینکه چنین گزینه‌ای وجود دارد و آمریکا از آن بهره خواهد گرفت، می‌توان برنامه هسته‌ای ایران را کنترل کرد و ایران را واداشت که با حسن نیت، گفت‌وگو کند. کسانی که طرفدار چنین رویکردی هستند، لزوما به قطع دیپلماسی توصیه نمی‌کنند، اما دشوار بتوان تصور کرد که در محیطی از تهدید‌ها و فشار، گفت وگوی جدی‌ای شکل بگیرد.
اکنون که روسیه، به یک جنگ طولانی در اوکراین تهدید می‌کند و چین همزمان با تنش‌های فزآینده واشنگتن - پکن، به تایوان چشم دارد، آیا دولت جو بایدن باید به چنان راهی (طرح B) برود؟ در بهترین حالت، حتی یک گزینه نظامی موفق علیه سایت‌های هسته‌ای ایران، تضمین نمی‌کند که برنامه هسته‌ای ایران، پایان یابد و چه بسا که انگیزه‌ای بشود برای بازیابی آن با سرعتی افزونتر و با هدف رسیدن به جنگ افزار‌های هسته ای.اگر بخواهیم سخن وینستون چرچیل درباره دموکراسی را برای برنامه هسته‌ای ایران بازنویسی کنیم، باید بگوییم: دیپلماسی بدترینِ همه گزینه ها، به استثنای همه دیگر گزینه هاست. فشار، یک گزینه لازم است، اما به تنهایی کار نمی‌کند. با همه کلافگی هایش، بستن درِ گفت‌وگو با ایران، امتیازات اندکی دارد به ویژه هنگامی که به قول علی واعظ از گروه بین‌المللی بحران، جایگزین گفت‌وگو به احتمال زیاد ‌بمب هسته‌ای ایران است یا بمباران ایران.

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سیستم منتشر خواهند شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهند شد
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهند شد