دولت که با پرداخت یارانههای جدید ۳۰۰ و ۴۰۰ هزار تومانی ادعا میکند سعی دارد ضربه سهمگین آزادسازی را به حداقل برساند، در همین ابتدای کار نشان داد که بار روانی شدید این تصمیم را به اندازهای که باید، جدی نگرفته است و این یعنی انتظار بیشتر افزایش قیمتها و نرخ تورم بیشتر وبیشتر. مسئولان دولتی، مدیران و تصمیمسازانی که هر از چند گاهی فیشهای حقوقی نجومیشان در فضای مجازی منتشر میشود و گاهی حقوق دو سال یک کارگر را تنها به عنوان پاداش و کارانه دریافت میکنند، مسلما از دردهای بیشمار مردم بیخبر هستند که گمان میکنند یارانه ۳۰۰ هزارتومانی با این قیمتها قرار است گرهای از مشکلات پرشمار باز کند. این روزها در حالی که طبق گزارشات میدانی، قیمت بسیاری از کالاهای اساسی در ایران به قیمت کالاها در آمریکا و اروپا عرضه میشود، حقوق کارگران تقریبا یک دهم مردم در ینگه دنیاست. مسئولان که با شعارهای جلوگیری از فساد و قاچاق بر طبل آزادسازی قیمتها میکوبند، آیا در این مورد نگرانی ندارند؟ چطور برای فاصله قیمتی بنزین و یا آرد با کشورهای همسایه این همه برنامه اجرا میشود اما حقوق کارگران در ایران حتی به نصف میزان حقوق مردم در همین ترکیه و عراق نمیرسد؟ یک بام و دو هوای درآمد ریالی و قیمتهای دلاری،سالهاست که روح و روان و توان مردم ایران را نشانه گرفته است. در این میان گویی کسی دغدغه پاسخ به نگرانیهای مردم را هم ندارد، چرا که فعالان رسانهای حامیدولت با گفتن اینکه، مردم تظاهر به نداری میکنند، نمک بر زخمهای عمیق مردم به تنگ آمده کشور می پاشند. اینان غافل هستند از اینکه با این حجم از فقر و نارضایتی، هر روز هزینههای سربار دولت برای مقابله با مشکلات خودساخته افزایش خواهد یافت.