آنتونی بلینکن به نمایندگان سنای آمریکا گفت: "انتظار دارم که حتی در صورت بازگشت به برجام، صدها مورد از تحریمهای آمریکا علیه ایران همچنان باقی بماند." به گفته بلینکن این تحریمها شامل مواردی که در دولت دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا وضع شده هم خواهد بود. او گفت اگر تحریمها "با برجام ناسازگار نباشد، تا زمان تغییر رفتار ایران باقی میماند." ششمین دور مذاکرات احیای برجام قرار است به زودی در وین آغاز شود. نمایندگان ایران و آمریکا در این مذاکرات به صورت غیر مستقیم برای احیای برجام و رفع تحریمها گفتوگو میکنند.
عباس عراقچی، معاون وزارت خارجه و مذاکره کننده ارشد ایران در وین در ابتدای این مذاکرات گفته بود که آمریکا باید ۱۵۰۰ تحریم علیه ایران را رفع کند و در غیر این صورت به گفته او وضعیت "سخت" میشود.
بلینکن روز دوشنبه ۷ ژوئن (۱۷ خرداد) هم خوشبینی بعضی مقامهای ایران و اروپا درباره چشمانداز احیای برجام را رد کرده بود. وزیر خارجه آمریکا گفت: کشورش همچنان از قصد ایران برای اجرا یا عدم اجرای تعهداتش در چهارچوب توافق هستهای سال ۲۰۱۵ اطلاع ندارد. بلینکن که پیش از این نیز نسبت به «تمایل» ایران به توافق جدید ابراز تردید کرده بود گفت: «هنوز نمیدانیم ایران تمایل و آمادگیاش را دارد آنچه را که برای پایبندی به توافق جدید نیاز است انجام دهد یا خیر.»وی افزود: «همچنان در حال تلاش هستیم تا دریابیم اینگونه هست یا خیر.» وی افزود: اگر روند کنونی عدول ایران از تعهدات برجامیاش ادامه یابد، زمان ایران به «نقطه فرار، یعنی مرحله انباشتن مواد هستهای لازم برای ساخت یک واحد از جنگافزار اتمی» به چند هفته کاهش پیدا خواهد کرد. بلینکن گفت که «نقطه گریز» ایران برای رسیدن به آن مرحله بنابر گزارشها اکنون «در بهترین حالت چند ماه است.» او در ادامه افزود که «هنوز معلوم نیست ایران آمادگی دارد کارهای لازم را برای بازگشت به پیروی [از برجام] انجام بدهد یا نه؛ اما در این اثنا، برنامه هستهایاش به جلو میتازد ... و اگر این روند ادامه پیدا کند ... [نقطه گریز] به چند هفته خواهد رسید.»
گزارش منفی سازمان آژانس اتمی
در همین زمینه مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی با اعلام عدم همکاری و پاسخگویی ایران به منشأ ذرات اورانیوم پیدا شده در سایتهای اعلام نشده گفت سطح غنیسازی اورانیوم که توسط ایران انجام میشود، «خیلی نزدیک به سطح لازم برای تولید سلاح هستهای است». رافائل گروسی، خواستار ملزم کردن حکومت ایران به پاسخ به پرسشهای آژانس به شکل «روشن و بدون تأخیر» شد. آژانس بینالمللی انرژی اتمی همچنین روز ۲۲ اردیبهشت امسال اعلام کرده بود که نمونهگیریهای انجام شده از تأسیسات هستهای نطنز نشان میدهد که «نوسانات» غنیسازی اورانیوم تا سطح غنای ۶۳درصد رسیده است. این نهاد بینالمللی روز دوشنبه در گزارش تازهای اعلام کرد که ذخایر اورانیوم غنیشده ایران به ۱۶ برابر سقف مجاز در توافق بین تهران و قدرتهای جهانی، موسوم به برجام، رسیده است.آژانس تخمین زده که این ذخایر بالغ بر سه هزار و ۲۴۱ کیلوگرم است، ولی هشدار داده که نمیتواند رقم دقیق را اعلام کند. سقف تعیین شده برای اورانیوم غنی شده ایران ۲۰۲ کیلوگرم است. آژانس در گزارش خود گفتهاست که از زمان متوقف شدن پروتکل الحاقی توسط ایران در اسفند پارسال، به دادههایی که برای نظارت بر برنامه هستهای ایران ضروری است دسترسی ندارد و ارقام اعلام شده تنها ارزیابی تخمینی خود آژانس است.این گزارش میگوید که این نهاد به «دادههای دوربینهای نظارتی آژانس و دستگاههای مهر و موم الکترونیکی خود یا به اطلاعاتی که توسط دستگاههای اندازهگیری ثبت میشوند دسترسی ندارد».
واکنش ظریف به اظهارات بلینکن
«محمد جواد ظریف»، وزیر خارجه ایران در واکنش به اظهارات همتای آمریکاییاش درباره بازگشت به برجام در توئیتی نوشت: هنوز مشخص نیست آیا رئیسجمهور آمریکا و بلینکن آمادهاند سیاست فشار حداکثری ترامپ و پومپئو را کنار گذاشته و استفاده از تروریسم اقتصادی به عنوان اهرم فشار برای چانهزنی را متوقف کنند یا خیر. ایران به برجام پایبند است. کافی است بند ۳۶ را مطالعه کنید. زمان تغییر مسیر است.
موانع باقی مانده در مسیر مذاکرات وین
نشریه پولیتیکو پس از پایان دور پنجم مذاکرات هستهای در وین، در گزارشی به چالشها و مسائل باقی مانده پیش روی مذاکره کنندگان پرداخت. پولیتیکو در گزارشی درباره روند مذاکرات احیای توافق هستهای در وین در پی پایان یافتن دور پنجم مذاکرات، نوشت: با بازگشت مقامات هیاتهای مذاکراه کننده به کشورهایشان، چندین نفر از آنها تاکید کردند که آمریکا و ایران ممکن است به زودی به توافق برسند و مسیری به سمت بازگشت به پایبندی به توافق را در پیش بگیرند که در ازای لغو تحریمها، بلند پروازیهای هستهای ایران را متوقف میکرد. پولیتیکو ادامه داد: مذاکرهکنندگان متنی حداقل ۲۰ صفحهای با انتخابهایی متعدد در زمینه چگونگی حل کردن مشکلات باقی مانده تهیه کرده اند. در میان آن ها، موضوع سانتریفیوژهای پیشرفته ایران، ماشینهای مورد استفاده برای غنیسازی، اختلاف بر سر این که آیا بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی دسترسی کافی به تاسیسات هستهای ایران را دارند یا نه مطرح است. آمریکا و قدرتهای اروپایی همچنین پافشاری میکنند که موضوع مذاکرات بعدی را هم که به برنامه موشکی ایران و رفتار منطقهای آن خواهد پرداخت بگنجانند. تحریمها نیز موضوع پابرجای دیگری در اختلافات باقی مانده هستند. آمریکا و ایران هنوز نمی توانند توافق کنند که آمریکا کدامشان را لغو کند. در ادامه این گزارش آمده است: ایران و آمریکا همچنین در زمینه سانتریفیوژهای پیشرفته ایران که این کشور طی سالهای گذشته برای غنی سازی فراتر از حد مجاز در برجام استفاده کرده است، اختلاف دارند. ایران ترجیح میدهد که آنها را نابود نکند اما قدرتهای اروپایی و آمریکا استدلال میکنند که فقط کنار گذاشتن آنها کافی نخواهد بود. این نشریه در بخش دیگری از گزارشش میافزاید: دسترسی بازرسان بینالمللی فاکتور پیچیده دیگری است که بر مذاکرات سایه انداخته است. رافائل گروسی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گزارشی محرمانه به کشورهای عضو آژانس که به پولیتیکو آن را رویت کرده است، نوشت: تصمیم ایران برای متوقف کردن تعهدات هستهایاش بر راستی آزمایی آژانس و فعالیتهای بازرسی آن در ایران اثر گذاشته است. در این گزارش همچنین آمده است که دسترسی روزانه بازرسان به تاسیاست اصلی در نطنز و فردو متوقف شده و آنها به دادهها و اطلاعات ثبت شده و گردآوری شده توسط تجهیزاتشان دسترسی نداشته اند. بدون دسترسی کامل آژانس به تاسیاست اتمی ایران و نظارت بر فعالیتهای هستهای اش، راستی آزمایی یک برنامه گام به گام امکان پذیر نخواهد بود. این گزارش همچنین مطرح میکند: یک نقطه تنش زای دیگر در این مذاکرات این است که آیا ایران موافق تداوم این مذاکرات هستهای با مذاکرات دومی درباره رفتارهای دیگر آن که مدتها مورد انتقاد کشورهای غربی بوده است، موافقت میکند یا نه. آمریکا و قدرتهای اروپایی به طور ویژه برنامه موشکهای بالستیک ایران و حمایتش از گروههای شبه نظامی در منطقه را مد نظر دارند. مذاکره کنندگان در حال حاضر در حال بحث و تبادل نظر بر سر این هستند که آیا در توافق هستهای حاصل از این مذاکرات اشارهای به مذاکرات بعدی که به این فعالیتها خواهد پرداخت، بکنند یا نه. آمریکا و شرکای اروپاییاش برای انجام شدن این کار پافشاری میکنند اما معلوم نیست ایران موافقت کند یا نه. ایران هم در عوض، از آمریکا(یا هر یک از کشورهای عضو) ضمانت میخواهد که واشنگتن هیچ گاه برجام را دوباره ترک نخواهد کرد. هر دوی این درخواستها باید تطبیق داده شوند که البته کار سختی است، به این دلیل که هیچ کدامشان بخشی از توافق هستهای اصلی در سال ۲۰۱۵ نبودهاند.
عجیبترین شعارهایِ نامزدهای انتخاباتی چیست؟
مسابقه نامزدها در شعارهای پوپولیستی
گروه سیاسی: کسانی که حوزه سیاست را به شکلی حرفهایتر دنبال میکنند، میدانند که «پوپولیسم» چیست و چه زمانی ظهور میکند. سیاستمدارِ «پوپولیست»، سیاستمداری است که سر و کلهاش ناگهان و از ناکجاآبادِ سیاست پیدا میشود؛ او به سرعت، به تمامِ تاریخچه سیاست در پشتِ سرِ خود میتازد و همه سیاستمدارانِ پیش از خود را گروهی ناکارآمد و فاسد معرفی میکند.
او برایِ مردمِ خسته از سیاست نسخههای عجیب و غریب میپیچد و میگوید نسخههای «نخبگان» را قبول ندارد، چرا که همین «نخبگان» بوده اند که کار را به اینجا کشاندهاند. سیاستمدارِ «پوپولیست» ممکن است حتی علیه ساختاری که در آن سیاست ورزی میکند هم بشورَد و بگوید «من که از اینها نبودم!» سیاستمدارِ «پوپولیست»، اما کاری بس مهمتر هم میکند و آن اینکه آدرس ناکجاآباد میدهد. میگوید من یک ماهه فلان میکنم و یک ساله بهمان میکنم. بیکاری را از بین میبرم؛ وام میدهم؛ کشاورزی را توسعه میدهم؛ همان کاری که در حوزه فضایی کردیم را در حوزه خودرویی میکنم و چه و چه. اما کارآزمودگان میدانند که این وعدهها نه فقط راه به جایی نمیبرند، که با بالابردن سطح مطالبات عمومی، وضعیت را وخیمتر هم میکند؛ اما در شرایطی که سیاست ورزی وای بسا سیاست گذاریِ اقتصادی و سیاسی در ایران ظاهراً به کوچه بن بست رسیده، نامزدهای شرکت کننده در انتخابات ریاستجمهوری هم راه حلهایی عجیب برای برون رفت از وضعیت پیدا کرده اند و عجیبتر آنکه در جایی که کالای سیاست خریدار ندارد، هر کس بلندتر داد میزند تا مشتری بیشتری پیدا کند؛ اما عجیبترین شعارهایِ «پوپولیستی» ِ نامزدهای انتخاباتی تا این لحظه چه بوده و چگونه میتوان آنها را راستی آزمایی کرد؟ در این نوشتار، به عجیبترین وعدههای انتخاباتیِ دو تن از نامزدها میپردازیم. تا این لحظه از رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری، عجیبترین وعدهها را نایب رئیس پیشین مجلس شورای اسلامی و عضو کنونی همین مجلس داده است. قاضی زاده هاشمی، گفته به جوانان وام فوری ۵۰۰ میلیون تومانی خواهد داد؛ وعده داده که مسکن ۳دهک پایین جامعه را با اقساط ۳۰ ساله تامین خواهد کرد و ۴.۵ میلیون واحد مسکونی هم در کشور خواهد ساخت. او همچنین وعده داده که ظرف ۲ سال، نرخ تورم را به زیر ۵ درصد خواهد رساند؛ به هر ایرانی ماهانه یک بسته ۳۰۰ هزار تومانی غذا خواهد داد و با ایجاد یک مدل حکمرانی شهر-کشوری (این عبارت هم از خودِ او است) ۴۸۵ پایتخت در ایران ایجاد خواهد کرد، به گونهای که هر پایتخت به طور مستقل برای توسعه خود برنامه ریزی کند.اما این وعدهها تا چه حد عملیاتی هستند؟ نخست اینکه هیچ بانکی در کشور وام ۳۰ ساله پرداخت نمیکند و بالاترین مدت زمان بازپرداخت وام، بر اساس اطلاعات نگارنده ۱۲ سال بوده و آن هم مربوط به تسهیلات خرید مسکن است که با ترهین سند ملک نزد بانک، پشتوانهای برای تسهیلات اعطایی ایجاد میکند.میتوان پرسید آیا بانکی پیدا میشود که وام ۳۰ ساله به کسی بدهد که سندی ملکی برای اخذ وام ندارد یا آنکه تسهیلات مورد نظر آقای قاضی زاده هاشمی باز هم به جیب کسانی میرود که همین حالا هم بدهکار نظام بانکی هستند؟ وعده اعطای وام ۵۰۰ میلیون تومانی به جوانان هم بر همین قیاس، نجومی به حساب میآید. بانکها همین حالا هم در اعطای وام ۱۰۰ میلیون تومانی ازدواج به زوجهای جوانی که بسیاری از آنها توانایی بازپرداخت اقساط وام را ندارند، این دست و آن دست میکنند و عجیب است که شبکه بانکی کشور چگونه میخواهد ۵ برابر شدن تسهیلات اعطایی را (تنها در این بخش) هضم کند.بسته غذای ۳۰۰ هزار تومانی به هر ایرانی در هر ماه هم یک محاسبه ساده نیاز دارد. ایران ۸۴ میلیون نفر جمعیت دارد و این یعنی دولت آقای قاضی زاده هاشمی باید ماهانه حدود ۲۸ هزار میلیارد تومان تنها برای همین یک طرح هزینه کند.با نرخ دلار ۲۳ هزار تومانی، این یعنی هزینه ماهانه ۱.۲ میلیارد دلاری و سالانه حدود ۱۴.۵ میلیارد دلاری. نکته این است که دولت ایران در سال ۱۳۹۹، تنها ۱.۲ میلیارد دلار درآمد نفتی داشته است و تا تحریمها برطرف نشوند، بعید است که این عدد به شکل قابل توجهی افزایش پیدا کند.وعده ۴۸۵ پایتخت خودمختار برای ایران هم اساساً نه فقط ناممکن، که بینهایت خطرناک است. این طرح نیازمند تغییر قانون اساسی کشور است، چرا که اختیارات مجلس، استانداری ها، هیئت دولت و سایر نهادهای عمومی کشور را زیر سؤال میبرد. میتوان پرسید آیا نایب رئیس پیشین مجلس و نماینده چهار دوره آن، این بدیهیات را نمیداند؟
محسن رضایی هم در جایگاه دومین نامزد انتخاباتی با بیشترین میزان وعدههای دور از دسترس قرار میگیرد. دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام که دکترای اقتصاد هم دارد، میگوید میخواهد به ۴۰ میلیون ایرانی ماهانه ۴۵۰ هزار تومان یارانه بدهد یا به عبارت ساده تر، یارانه پرداختی به نیمی از جمعیت کشور را ناگهان ۱۰ برابر کند.
او البته گفته که مبلغ مورد نیاز برای طرح خود را از طریق صرفه جویی در واردات نهادههای دامی و نیز یارانه پنهان انرژی به دهکهای درآمدی بالا تامین خواهد کرد و از این طریق، ۸ میلیارد دلار کنار میگذارد.اما ناگفتههای طرح آقای رضایی کجاست؟ نخست اینکه ایران چگونه میتواند یک شبه، یک ساله و حتی ۴ ساله به جایی برسد که از واردات ۴ میلیارد دلار نهاده دامی، به تولید ۴ میلیارد دلاری نهادههای دامی برسد؟ آیا تولید ۴ میلیارد دلار نهاده دامی (کمابیش معادل ۹۲ هزار میلیارد تومان) بدون سرمایه گذاری ممکن است؟ مبلغ مورد نیاز برای آن سرمایه گذاری چگونه تامین میشود؟! از طرف دیگر، حذف یارانه انرژی ثروتمندان، بدون حذفِ یارانه انرژی فرودستان، یعنی سیاست «تبعیض قیمتی». این یعنی مثلاً از ثروتمندان به ازای مصرف هر کیلووات-ساعت برق، به جای ۲ هزار تومان، مثلاً ۵ هزار تومان دریافت شود. اما مشکل اینجا است که چگونه میخواهیم این تبعیض قیمتی را اعمال کنیم؟ از کجا میفهمیم که چه کسی چقدر ثروتمند است که مشمول این طرح شود؟ اگر شناسایی ثروتمندان برای «چلاندنِ» آنها این قدر ساده است، چرا اخذ مالیات از حسابهای بانکی با دارایی مثلاً بالایِ ۵ میلیارد تومان (که با توجه به ثبت اطلاعات هویتیِ صاحب حساب بسیار سادهتر هم هست) اجرایی نمیشود؟محسن رضایی، اما وعدههای دیگری هم داده است. او میگوید میخواهد پول ملی ایران را پس از «دلار» و «یورو»، به قدرتمندترین واحدی پولی «منطقه» بدل کند. نخست اینکه قدرتمندترین واحد پولی منطقه و حتی جهان، نه «دلار» و «یورو»، که «دینار کویت» است. این در حالی است که نفسِ قدرتمند بودن یک واحد پولی هم به معنای برتر بودن اقتصاد آن کشور نیست و این موضوع پیچیدگیهای بیشتری دارد. از طرفی، در حالی که «ریال ایران» پس از «بولیوار ونزوئلا»، ضعیفترین واحد پولی در جهان است، مشخص نیست سردار رضایی چگونه و با کدام ابزار اقتصادی میخواهد به تقویت پول ملی ایران بپردازد؟ تقویت یک واحد پولیِ از ارزش افتاده همچون ریالِ ایران، مستلزم پشتوانه ارزیِ قابل توجهِ بانک مرکزی ایران است و این هم به نوبه خود مستلزم صادرات کالا و خدمات از ایران خواهد بود.