کد خبر: ۱۱۷۹۹۸
حاکمیت سریع‌ترین راه رسیدن به منابع را جیب مردم می‌داند

فضاسازی دولت و مجلس، عامل هجوم به بورس

عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا و اقتصاددان در خصوص تغییرات قیمت ارز در کشور اظهار داشت: دست‌های پشت پرده ماجرای افزایش قیمت ارز را کسی نمی شناسد و اگر هم بشناسد نمی‌تواند نامی از آن‌ها ببرد اما قطعا این رخداد یک مسئله پیچیده سیاسی است.

حسین راغفر ادامه داد: با توجه به محدودیت‌های درآمدهای ارزی به نظر می‌رسد امروز کل حاکمیت تصمیم گرفته از طریق هزینه مردم مسئله را حل کند. علت هم این است که بیش از این مجلس هماهنگی با دولت داشت و آنها هرچه دولت می‌برد مجلس همسویی می‌کرد. هم اکنون نیز علی‌رغم همه شعارهایی که مجلس کنونی برای معیشت مردم می‌داد می‌بینیم که متاسفانه مسئله مهم برای آنها فضای مجازی است تا مسائل معیشتی مردم؛ این مهم نشان می‌دهد که راه سریع‌تر دسترسی به منابع مورد نیاز خود را جیب مردم و تضعیف پول ملی ارزیابی می‌کنند.
وی با اشاره به اینکه این اقدام آثار بسیار مخربی بر عملکرد اقتصادی کشور در سال جاری و سال‌های آینده خواهد داشت بیان کرد: این رخداد موجب خواهد شد که سال آینده مجددا به دلیل افزایش قیمت، کالایی‌هایی که خود دولت بزرگترین درخواست کننده آن است افزایش قیمت داشته باشد؛ در نتیجه دولت در سال آینده با کسری بودجه بزرگتری رو به رو خواهد بود.
وی با بیان اینکه متاسفانه دولت راهی برای خودش در شرایط کنونی به جز بالا بردن قیمت ارز نمی‌شناسد، افزود: ظرفیت‌های بزرگ کسب درآمد برای دولت وجود دارد و آن هم اخذ مالیات از کسانی است که ثروت های بسیار بزرگی را به دست آورده‌اند که موارد آن به دلیل ثبت فعل و انفعالات و کنش‌های مالی در سامانه بانک مرکزی به راحتی قابل شناسایی است.راغفر اظهار داشت: طی ماه‌های اسفند ۹۸ و فروردین ۹۹ بیش از ۵۰۰ هزار میلیارد تومان در بازار سهام درآمد ایجاد شده که معادل کل بودجه عمومی کشور در سال ۹۹ است.این اقتصاددان بیان داشت: دولت و مجلس طی دو ماه با فضاسازی منجر به هجوم به بازار سهام شد و این امر سبب شده است که شاهد افزایش غیرمتعارفی در بازار سهام باشیم؛ این در حالی است که در مقابل این ثروت مالیاتی اخذ نمی‌شود. متاسفانه سیاست‌های دولت و به طور کلی حکمرانی اقتصادی کشور نه حامی مردم بلکه حامی بنگاه‌های بزرگ و سازمان سرمایه‌‌های تجاری و مالی است.
این استاددانشگاه ضمن تصریح این موضوع که پیامدهای این اتفاق برای کشور بسیار هولناک است، گفت: طبقات متوسط و طبقات محروم جامعه در اثر افزایش قیمت‌های وحشتناک عملا در حال له شدن هستند و مسئولیت واکنش آنها را حاکمان کنونی باید بپذیرند. هم اکنون شاهد اشکال مختلف طغیان گروه‌های پایین جمعیتی از جمله، آمارهای رشد خودشکی، خشونت، اعتیاد و فرار مغزها هستیم.راغفر بیان کرد: به منظور عدم بروز نا آرامی در جامعه و افزایش آسیب های اجتماعی به دلیل وجود مسائل و فشارهای اقتصادی باید متوسل به مسیرهای تعیین شده توسط خود سرمایه داران شویم و از طرفی اخذ مالیات از برندگان سیاست های غلط و توزیع آن در میان گروه های پایین جامعه باید در دستورکار دولت قرار گیرد.

 

 

ناامیدی بر جامعه حاکم است،  عده‌ای زندگی لاکچری دارند و عده‌ای هم به سختی دارند زندگی می‌کنند در نتیجه این شرایط خشونت زیاد شده است؛
احوالات جامعه ایرانی؛ از دغدغه معاش تا گسست طبقاتی

گروه جامعه: با توجه به شرایط حاکم بر کشور شناخت اولویت‌ها و آسیب‌های اجتماعی امری ضروری است، آنچه در گفتگو با دو جامعه‌شناس مطرح شد، اولویت‌های امروز جامعه ایران از نظر قرایی‌مقدم اقتصاد است و مهمترین آسیب اجتماعی بیکاری و از نظر حریرچی اما از بین رفتن گسست طبقاتی مهمترین اولویت جامعه است و مهمترین آسیب‌ها افزایش بزه و طلاق است.
به گزارش فرارو، در شرایطی که جامعه درگیر مشکلات اقتصادی فراوانی است و اقتصاد ناآرام ایران این روز‌ها افسار‌گسیخته است خبر‌ها از فساد و رانت‌خواری و قتل‌ها نیز فزونی گرفته و پیام‌های خوبی از جامعه مخابره نمی‌شود.
 انتخاب اولویت‌های جامعه ایرانی در این شرایط شاید به دلیل پیچیدگی مسائل کمی سخت به نظر برسد و گویی همه چیز دومینووار به هم متصل شده و نمی‌توان انتخاب آسانی در این باره داشت. اما از نظر عده‌ای شرایط فعلی به گونه‌ای است که جز انتخاب اقتصاد به عنوان اولویت اصلی راه دیگری نیست.در این باره امان‌اله قرایی‌مقدم با اشاره به اینکه اقتصاد زیربناست؛ گفت: «وضعیت اقتصادی اولویت اساسی جامعه امروز ماست همانگونه که رئیس جمهور نیز اظهار کردند. هر جامعه شناسی هم به این امر معتقد است با هر مکتب فکری چه طرفدار مکتب اقتصادی باشد چه ذهنی‌گرا. با توجه به تورم و نگرانی‌های موجود برای تأمین معیشت جز این نمی‌تواند باشد.»وی افزود: «به ویژه با شیوع کرونا خیلی از مشاغل خوابیده و تأمین معاش سخت‌تر شده است؛ بنابراین اگر فکری به حال معیشت مردم نشود خیلی خطرناک است، چون به قول سعدی دست از جان بشوید هر چه در دل دارد بگوید. اگر معیشت درست بشود خیلی از مسائل جامعه هم کمرنگ می‌شود.» از این منظر بیکاری به عنوان ام‌الفساد مهمترین آسیب اجتماعی است که می‌تواند آسیب‌های اجتماعی دیگر را در پی داشته باشد. او در تشریح این امر با اشاره به جامعه‌شناسانی، چون مارکس، ایلیچ و آلتوسر گفت وقتی می‌گوییم اقتصاد زیربناست مانند این است که روی صفحه فلزی براده آهنی بریزید این براده‌ها مثلا معیشت، گرسنگی، عشق و ازدواج و مسائلی از این قبیل هستند وقتی زیر صفحه فلزی آهن ربا بگیرید و حرکت بدهید این براده‌ها حرکت می‌کنند. این آهن‌ربا اقتصاد یعنی پول و درآمد است. وقتی اقتصاد خراب باشد بیکاری باشد آسیب‌های دیگر از جمله انواع بزه رشد می‌کنداعتیاد، دزدی و طلاق بالا می‌رود. پیتر سوروکین در این باره می‌گوید:  ذهن مردم را مادیات گرفته است. همه روابط، مادیات است. معیشت است. وقتی معیشت خوب باشد همه روابط خوب می‌شود.او اظهار کرد: ما ۷ میلیون بیکار به اضافه ۳۰ درصد فارغ‌التحصیل بیکار داریم که تعداد زیادی است. همین است که اولویت اول و دوم تا صدم ما اقتصاد است. کاری که باید کرد این است که تولید کرد و به ایجاد اشتغال پرداخت. اما برای ایجاد هر شغل ۲۰۰ میلیون تومان هزینه لازم است و با توجه به وضعیت فعلی دور از ذهن است. باید دولت سالی ۳ میلیون شغل ایجاد کند، اما این هزینه می‌خواهد؛ بنابراین در کل اقتصاد و بهبود معیشت مردم در اولویت است، چون آسیب‌های دیگر زاییده آن‌ها هستند.
ولی امیرمحمود حریرچی جامعه شناس نظر دیگری را مطرح کرد.  او گفت: در شرایط فعلی  شاهد آن هستیم كه ناامیدی بر جامعه حاکم است و مسئولین ما باید به دنبال این ریشه‌ها باشند. اما آن‌ها هم فقط به جای شناختن ریشه‌ها طرح مسئله می‌کنند. شناختن این ریشه‌ها می‌تواند ما را در رسیدن به توسعه یافتگی کمک کند. منظور از توسعه‌یافتگی توسعه اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی است. به این معناست که از لحاظ فرهنگی مسئول، از لحاظ روانی شاد و از لحاظ سیاسی آگاه باشیم باید شرایط این جامعه فراهم شود، ولی ما شرایط توسعه‌یافتگی را نداریم. در حالی که ما باید به یک نوع توسعه‌یافتگی اخلاقی برسیم.وی افزود: در حال حاضر، اولویت جامعه ما گسست طبقاتی است. یعنی فاصله طبقاتی دیگر به گسست طبقاتی رسیده است ما باید این گسست طبقاتی را از بین ببریم. بخشی از جامعه ما در حال تخریب است. حداقل پنج دهک پایین جامعه در شرایط سختی به سر می‌برند. در این شرایط ممکن است دست به بزه و خشونت بزنند و این خشونت‌ها و بزه حاصل این جامعه است. وضعیتی پیش آمده که اخلاقیات به حداقل رسیده است،  گروهی به دنبال زندگی لاکچری هستند، عده‌ای زندگی لاکچری دارند و عده‌ای هم به سختی دارند زندگی می‌کنند در نتیجه این شرایط خشونت زیاد شده است.
به گفته حریرچی، «این خشونت بخصوص در ایام کرونا بیشتر شده، اما پنهان و درون خانواده‌هاست، چون افراد می‌خواهند تحکم خودشان را داشته باشند و استقلال بچه‌ها را نمی‌خواهند و بنابراین خلاف مهارت‌های اجتماعی و زندگی اجتماعی عمل می‌کنند. در این شرایط عواطف هم به حداقل رسیده است.»او ادامه داد: از این منظر باید به این ریشه‌ها فکر کرد. همچنین رابطه دولت- ملت را هم نمی‌توان نادیده گرفت و آدم‌ها را نمی‌توان جدا از جامعه تحلیل کرد. چون انسان‌ها در محیط رشد می‌کنند و مرحله به مرحله بالا می‌روند. در این شرایط نامطلوب، فردی که در زندگی شرایط درستی نداشته است خواه‌ناخواه به سوی بزه کشیده می‌شود. چنانچه در این ایام، آمار بزه و سرقت‌ها بالا رفته است و حالا باید منتظر افزایش درخواست‌های طلاق هم باشیم.
 حریرچی در این باره اظهار کرد: تأمل و تاب آوری‌ها حداقلی شده است؛ به هم کمک و یاری نمی‌کنیم. منظور از یاری وقت گذاشتن و کمک داوطلبانه برای یکدیگر است. به ویژه در نسل جوان این کمرنگ شده است. این آسیب‌ها خودشان در درازمدت ایجاد شده‌اند و می‌توانند در درازمدت به آسیب‌های دیگری منجر شوند. چنانچه آسیب‌ها الان شکل جوانانه و زنانه پیدا کرده‌اند و رشد و خشونت علیه زنان زیاد شده است. چون آدم‌ها به حق خودشان نرسیدند.
از این منظر برای این‌که بدانیم چه باید کرد باید دید مسئولیت بر عهده کیست. او گفت: تفاوت جامعه سنتی و مدرن در همین است. در جامعه سنتی مردم خودشان روابط‌شان را تنظیم می‌کردند، اما در جامعه ما حداقل هشتاد درصد شهرنشین هستند در این جامعه مسئولیت برعهده حاکمیت است و او باید کاری کند. اولین چیز هم حقوق شهروندی است. اگر حقوق شهروندی رعایت شود تکلیف شهروند بالا می‌رود. اما این حقوق حمایت نمی‌شوند و زمینه آسیب‌ها فراهم می‌شود.وی افزود: حتی درآمد گروه‌هایی از جامعه در حدی نیست که مخارج شان تأمین شود. در کشور‌های توسعه یافته حمایت از این اقشار بر دوش دولت است. دولت است که باید فرصت‌های برابر را ایجاد کند تا همه با تلاش بتوانند به آسایش و آرامش برسند. اگر اینکار را نکند باعث می‌شود تا درجا بزنیم و فرصت‌ها نابرابر باشد و همین نابرابری فرصت‌ها باعث شده تا گسل طبقاتی ایجاد شود. این در حالی است که در کشور‌های دیگر فاصله زندگی مسئولین مملکت از مردم‌شان کم است و زندگی در حد متوسط مردم دارند، ولی در جامعه ما ویژه‌خواری و رانت‌خواری و فاصله زیاد بین مسئولین با مردم باعث ناامیدی مردم شده است.
به گفته او کسانی که برای مناصب انتخابی پیشقدم می‌شوند باید کارنامه مشخص داشته باشند تا مشخص شود برای احقاق حقوق از دست رفته مردم چه کردند. او اظهار کرد: از سوی دیگر دولت باید چتر حمایتش بر سر همه از جمله سالمندان باشد. این خدمات وحمایت‌ها از سوی دولت‌ها صورت می‌گیرد. ولی در مملکت ما این حمایت‌ها انجام داده نمی‌شود. باید توجه داشت مملکت را صدقه‌ای نمی‌شود اداره کرد. افرادی را که حتی مسئولین ما نمی‌بینند و توجه نمی‌کنند به‌علت فقر زیاد به بزه‌کاری کشیده می‌شوند. این بی‌توجهی‌ها بی‌اعتمادی در پی دارد؛ بنابراین در مرحله اول مسئولین ما باید تکلیف شان را مشخص کنند و از حال مردم باخبر باشند. چون در مثل است که سیر از گرسنه خبر ندارد.حریرچی با اشاره به این‌که توجه به توسعه یافتگی می‌تواند راهگشا باشد؛ گفت: در مراحل توسعه، جوامع اخلاقی می‌شوند و نسبت به یکدیگر احساس مسئولیت و تکلیف دارند. اما در جامعه ما قانون حمایت از کودکان در مجلس چند سالی است خاک می‌خورد، چون در آن آمده است کودک‌آزاری جرم است و این‌ها می‌گویند اگر پدر فرزندش را بخواهد تربیت کند باید خشونت به خرج بدهد یعنی تربیت را مساوی تنبیه گرفتند.
او افزود: کار‌هایی که باید برای جلوگیری از آسیب‌های اجتماعی صورت بگیرد اول به رسمیت شناختن حقوق مردم است. دوم، افرادی که لباس قدرت می‌پوشند و با رأی مردم بالا می‌روند باید متعهد، مسئول و پاسخ‌گو به رأیی باشند که گرفتند. اگر این‌ها فراهم نشود جامعه خشن‌تر می‌شود و نارضایتی مردم هم بیشتر می‌شود. باید توجه داشت امروز محور توسعه انسان است و این توسعه بر بستر پژوهش است. در همه زمینه‌ها باید تحقیقاتی صورت بگیرد. باید از پژوهش‌ها و دانشجویانی که در رابطه با آسیب‌های اجتماعی فعال پژوهش می‌کنند حمایت شود تا مشکلات شناسایی شوند و بشود برای حل آن‌ها برنامه‌ریزی کرد. اما مسئولین ما این کار را نمی‌کنند، چون نگرش توسعه‌ای ندارند و همین باعث می‌شود تا درجا بزنیم.

 

 

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سیستم منتشر خواهند شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهند شد
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهند شد
1399/4/10 -  شماره 4680
جستجو
جستجو
بالای صفحه
کد خبر: ۱۱۷۹۹۸
حاکمیت سریع‌ترین راه رسیدن به منابع را جیب مردم می‌داند

فضاسازی دولت و مجلس، عامل هجوم به بورس

عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا و اقتصاددان در خصوص تغییرات قیمت ارز در کشور اظهار داشت: دست‌های پشت پرده ماجرای افزایش قیمت ارز را کسی نمی شناسد و اگر هم بشناسد نمی‌تواند نامی از آن‌ها ببرد اما قطعا این رخداد یک مسئله پیچیده سیاسی است.

حسین راغفر ادامه داد: با توجه به محدودیت‌های درآمدهای ارزی به نظر می‌رسد امروز کل حاکمیت تصمیم گرفته از طریق هزینه مردم مسئله را حل کند. علت هم این است که بیش از این مجلس هماهنگی با دولت داشت و آنها هرچه دولت می‌برد مجلس همسویی می‌کرد. هم اکنون نیز علی‌رغم همه شعارهایی که مجلس کنونی برای معیشت مردم می‌داد می‌بینیم که متاسفانه مسئله مهم برای آنها فضای مجازی است تا مسائل معیشتی مردم؛ این مهم نشان می‌دهد که راه سریع‌تر دسترسی به منابع مورد نیاز خود را جیب مردم و تضعیف پول ملی ارزیابی می‌کنند.
وی با اشاره به اینکه این اقدام آثار بسیار مخربی بر عملکرد اقتصادی کشور در سال جاری و سال‌های آینده خواهد داشت بیان کرد: این رخداد موجب خواهد شد که سال آینده مجددا به دلیل افزایش قیمت، کالایی‌هایی که خود دولت بزرگترین درخواست کننده آن است افزایش قیمت داشته باشد؛ در نتیجه دولت در سال آینده با کسری بودجه بزرگتری رو به رو خواهد بود.
وی با بیان اینکه متاسفانه دولت راهی برای خودش در شرایط کنونی به جز بالا بردن قیمت ارز نمی‌شناسد، افزود: ظرفیت‌های بزرگ کسب درآمد برای دولت وجود دارد و آن هم اخذ مالیات از کسانی است که ثروت های بسیار بزرگی را به دست آورده‌اند که موارد آن به دلیل ثبت فعل و انفعالات و کنش‌های مالی در سامانه بانک مرکزی به راحتی قابل شناسایی است.راغفر اظهار داشت: طی ماه‌های اسفند ۹۸ و فروردین ۹۹ بیش از ۵۰۰ هزار میلیارد تومان در بازار سهام درآمد ایجاد شده که معادل کل بودجه عمومی کشور در سال ۹۹ است.این اقتصاددان بیان داشت: دولت و مجلس طی دو ماه با فضاسازی منجر به هجوم به بازار سهام شد و این امر سبب شده است که شاهد افزایش غیرمتعارفی در بازار سهام باشیم؛ این در حالی است که در مقابل این ثروت مالیاتی اخذ نمی‌شود. متاسفانه سیاست‌های دولت و به طور کلی حکمرانی اقتصادی کشور نه حامی مردم بلکه حامی بنگاه‌های بزرگ و سازمان سرمایه‌‌های تجاری و مالی است.
این استاددانشگاه ضمن تصریح این موضوع که پیامدهای این اتفاق برای کشور بسیار هولناک است، گفت: طبقات متوسط و طبقات محروم جامعه در اثر افزایش قیمت‌های وحشتناک عملا در حال له شدن هستند و مسئولیت واکنش آنها را حاکمان کنونی باید بپذیرند. هم اکنون شاهد اشکال مختلف طغیان گروه‌های پایین جمعیتی از جمله، آمارهای رشد خودشکی، خشونت، اعتیاد و فرار مغزها هستیم.راغفر بیان کرد: به منظور عدم بروز نا آرامی در جامعه و افزایش آسیب های اجتماعی به دلیل وجود مسائل و فشارهای اقتصادی باید متوسل به مسیرهای تعیین شده توسط خود سرمایه داران شویم و از طرفی اخذ مالیات از برندگان سیاست های غلط و توزیع آن در میان گروه های پایین جامعه باید در دستورکار دولت قرار گیرد.

 

 

ناامیدی بر جامعه حاکم است،  عده‌ای زندگی لاکچری دارند و عده‌ای هم به سختی دارند زندگی می‌کنند در نتیجه این شرایط خشونت زیاد شده است؛
احوالات جامعه ایرانی؛ از دغدغه معاش تا گسست طبقاتی

گروه جامعه: با توجه به شرایط حاکم بر کشور شناخت اولویت‌ها و آسیب‌های اجتماعی امری ضروری است، آنچه در گفتگو با دو جامعه‌شناس مطرح شد، اولویت‌های امروز جامعه ایران از نظر قرایی‌مقدم اقتصاد است و مهمترین آسیب اجتماعی بیکاری و از نظر حریرچی اما از بین رفتن گسست طبقاتی مهمترین اولویت جامعه است و مهمترین آسیب‌ها افزایش بزه و طلاق است.
به گزارش فرارو، در شرایطی که جامعه درگیر مشکلات اقتصادی فراوانی است و اقتصاد ناآرام ایران این روز‌ها افسار‌گسیخته است خبر‌ها از فساد و رانت‌خواری و قتل‌ها نیز فزونی گرفته و پیام‌های خوبی از جامعه مخابره نمی‌شود.
 انتخاب اولویت‌های جامعه ایرانی در این شرایط شاید به دلیل پیچیدگی مسائل کمی سخت به نظر برسد و گویی همه چیز دومینووار به هم متصل شده و نمی‌توان انتخاب آسانی در این باره داشت. اما از نظر عده‌ای شرایط فعلی به گونه‌ای است که جز انتخاب اقتصاد به عنوان اولویت اصلی راه دیگری نیست.در این باره امان‌اله قرایی‌مقدم با اشاره به اینکه اقتصاد زیربناست؛ گفت: «وضعیت اقتصادی اولویت اساسی جامعه امروز ماست همانگونه که رئیس جمهور نیز اظهار کردند. هر جامعه شناسی هم به این امر معتقد است با هر مکتب فکری چه طرفدار مکتب اقتصادی باشد چه ذهنی‌گرا. با توجه به تورم و نگرانی‌های موجود برای تأمین معیشت جز این نمی‌تواند باشد.»وی افزود: «به ویژه با شیوع کرونا خیلی از مشاغل خوابیده و تأمین معاش سخت‌تر شده است؛ بنابراین اگر فکری به حال معیشت مردم نشود خیلی خطرناک است، چون به قول سعدی دست از جان بشوید هر چه در دل دارد بگوید. اگر معیشت درست بشود خیلی از مسائل جامعه هم کمرنگ می‌شود.» از این منظر بیکاری به عنوان ام‌الفساد مهمترین آسیب اجتماعی است که می‌تواند آسیب‌های اجتماعی دیگر را در پی داشته باشد. او در تشریح این امر با اشاره به جامعه‌شناسانی، چون مارکس، ایلیچ و آلتوسر گفت وقتی می‌گوییم اقتصاد زیربناست مانند این است که روی صفحه فلزی براده آهنی بریزید این براده‌ها مثلا معیشت، گرسنگی، عشق و ازدواج و مسائلی از این قبیل هستند وقتی زیر صفحه فلزی آهن ربا بگیرید و حرکت بدهید این براده‌ها حرکت می‌کنند. این آهن‌ربا اقتصاد یعنی پول و درآمد است. وقتی اقتصاد خراب باشد بیکاری باشد آسیب‌های دیگر از جمله انواع بزه رشد می‌کنداعتیاد، دزدی و طلاق بالا می‌رود. پیتر سوروکین در این باره می‌گوید:  ذهن مردم را مادیات گرفته است. همه روابط، مادیات است. معیشت است. وقتی معیشت خوب باشد همه روابط خوب می‌شود.او اظهار کرد: ما ۷ میلیون بیکار به اضافه ۳۰ درصد فارغ‌التحصیل بیکار داریم که تعداد زیادی است. همین است که اولویت اول و دوم تا صدم ما اقتصاد است. کاری که باید کرد این است که تولید کرد و به ایجاد اشتغال پرداخت. اما برای ایجاد هر شغل ۲۰۰ میلیون تومان هزینه لازم است و با توجه به وضعیت فعلی دور از ذهن است. باید دولت سالی ۳ میلیون شغل ایجاد کند، اما این هزینه می‌خواهد؛ بنابراین در کل اقتصاد و بهبود معیشت مردم در اولویت است، چون آسیب‌های دیگر زاییده آن‌ها هستند.
ولی امیرمحمود حریرچی جامعه شناس نظر دیگری را مطرح کرد.  او گفت: در شرایط فعلی  شاهد آن هستیم كه ناامیدی بر جامعه حاکم است و مسئولین ما باید به دنبال این ریشه‌ها باشند. اما آن‌ها هم فقط به جای شناختن ریشه‌ها طرح مسئله می‌کنند. شناختن این ریشه‌ها می‌تواند ما را در رسیدن به توسعه یافتگی کمک کند. منظور از توسعه‌یافتگی توسعه اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی است. به این معناست که از لحاظ فرهنگی مسئول، از لحاظ روانی شاد و از لحاظ سیاسی آگاه باشیم باید شرایط این جامعه فراهم شود، ولی ما شرایط توسعه‌یافتگی را نداریم. در حالی که ما باید به یک نوع توسعه‌یافتگی اخلاقی برسیم.وی افزود: در حال حاضر، اولویت جامعه ما گسست طبقاتی است. یعنی فاصله طبقاتی دیگر به گسست طبقاتی رسیده است ما باید این گسست طبقاتی را از بین ببریم. بخشی از جامعه ما در حال تخریب است. حداقل پنج دهک پایین جامعه در شرایط سختی به سر می‌برند. در این شرایط ممکن است دست به بزه و خشونت بزنند و این خشونت‌ها و بزه حاصل این جامعه است. وضعیتی پیش آمده که اخلاقیات به حداقل رسیده است،  گروهی به دنبال زندگی لاکچری هستند، عده‌ای زندگی لاکچری دارند و عده‌ای هم به سختی دارند زندگی می‌کنند در نتیجه این شرایط خشونت زیاد شده است.
به گفته حریرچی، «این خشونت بخصوص در ایام کرونا بیشتر شده، اما پنهان و درون خانواده‌هاست، چون افراد می‌خواهند تحکم خودشان را داشته باشند و استقلال بچه‌ها را نمی‌خواهند و بنابراین خلاف مهارت‌های اجتماعی و زندگی اجتماعی عمل می‌کنند. در این شرایط عواطف هم به حداقل رسیده است.»او ادامه داد: از این منظر باید به این ریشه‌ها فکر کرد. همچنین رابطه دولت- ملت را هم نمی‌توان نادیده گرفت و آدم‌ها را نمی‌توان جدا از جامعه تحلیل کرد. چون انسان‌ها در محیط رشد می‌کنند و مرحله به مرحله بالا می‌روند. در این شرایط نامطلوب، فردی که در زندگی شرایط درستی نداشته است خواه‌ناخواه به سوی بزه کشیده می‌شود. چنانچه در این ایام، آمار بزه و سرقت‌ها بالا رفته است و حالا باید منتظر افزایش درخواست‌های طلاق هم باشیم.
 حریرچی در این باره اظهار کرد: تأمل و تاب آوری‌ها حداقلی شده است؛ به هم کمک و یاری نمی‌کنیم. منظور از یاری وقت گذاشتن و کمک داوطلبانه برای یکدیگر است. به ویژه در نسل جوان این کمرنگ شده است. این آسیب‌ها خودشان در درازمدت ایجاد شده‌اند و می‌توانند در درازمدت به آسیب‌های دیگری منجر شوند. چنانچه آسیب‌ها الان شکل جوانانه و زنانه پیدا کرده‌اند و رشد و خشونت علیه زنان زیاد شده است. چون آدم‌ها به حق خودشان نرسیدند.
از این منظر برای این‌که بدانیم چه باید کرد باید دید مسئولیت بر عهده کیست. او گفت: تفاوت جامعه سنتی و مدرن در همین است. در جامعه سنتی مردم خودشان روابط‌شان را تنظیم می‌کردند، اما در جامعه ما حداقل هشتاد درصد شهرنشین هستند در این جامعه مسئولیت برعهده حاکمیت است و او باید کاری کند. اولین چیز هم حقوق شهروندی است. اگر حقوق شهروندی رعایت شود تکلیف شهروند بالا می‌رود. اما این حقوق حمایت نمی‌شوند و زمینه آسیب‌ها فراهم می‌شود.وی افزود: حتی درآمد گروه‌هایی از جامعه در حدی نیست که مخارج شان تأمین شود. در کشور‌های توسعه یافته حمایت از این اقشار بر دوش دولت است. دولت است که باید فرصت‌های برابر را ایجاد کند تا همه با تلاش بتوانند به آسایش و آرامش برسند. اگر اینکار را نکند باعث می‌شود تا درجا بزنیم و فرصت‌ها نابرابر باشد و همین نابرابری فرصت‌ها باعث شده تا گسل طبقاتی ایجاد شود. این در حالی است که در کشور‌های دیگر فاصله زندگی مسئولین مملکت از مردم‌شان کم است و زندگی در حد متوسط مردم دارند، ولی در جامعه ما ویژه‌خواری و رانت‌خواری و فاصله زیاد بین مسئولین با مردم باعث ناامیدی مردم شده است.
به گفته او کسانی که برای مناصب انتخابی پیشقدم می‌شوند باید کارنامه مشخص داشته باشند تا مشخص شود برای احقاق حقوق از دست رفته مردم چه کردند. او اظهار کرد: از سوی دیگر دولت باید چتر حمایتش بر سر همه از جمله سالمندان باشد. این خدمات وحمایت‌ها از سوی دولت‌ها صورت می‌گیرد. ولی در مملکت ما این حمایت‌ها انجام داده نمی‌شود. باید توجه داشت مملکت را صدقه‌ای نمی‌شود اداره کرد. افرادی را که حتی مسئولین ما نمی‌بینند و توجه نمی‌کنند به‌علت فقر زیاد به بزه‌کاری کشیده می‌شوند. این بی‌توجهی‌ها بی‌اعتمادی در پی دارد؛ بنابراین در مرحله اول مسئولین ما باید تکلیف شان را مشخص کنند و از حال مردم باخبر باشند. چون در مثل است که سیر از گرسنه خبر ندارد.حریرچی با اشاره به این‌که توجه به توسعه یافتگی می‌تواند راهگشا باشد؛ گفت: در مراحل توسعه، جوامع اخلاقی می‌شوند و نسبت به یکدیگر احساس مسئولیت و تکلیف دارند. اما در جامعه ما قانون حمایت از کودکان در مجلس چند سالی است خاک می‌خورد، چون در آن آمده است کودک‌آزاری جرم است و این‌ها می‌گویند اگر پدر فرزندش را بخواهد تربیت کند باید خشونت به خرج بدهد یعنی تربیت را مساوی تنبیه گرفتند.
او افزود: کار‌هایی که باید برای جلوگیری از آسیب‌های اجتماعی صورت بگیرد اول به رسمیت شناختن حقوق مردم است. دوم، افرادی که لباس قدرت می‌پوشند و با رأی مردم بالا می‌روند باید متعهد، مسئول و پاسخ‌گو به رأیی باشند که گرفتند. اگر این‌ها فراهم نشود جامعه خشن‌تر می‌شود و نارضایتی مردم هم بیشتر می‌شود. باید توجه داشت امروز محور توسعه انسان است و این توسعه بر بستر پژوهش است. در همه زمینه‌ها باید تحقیقاتی صورت بگیرد. باید از پژوهش‌ها و دانشجویانی که در رابطه با آسیب‌های اجتماعی فعال پژوهش می‌کنند حمایت شود تا مشکلات شناسایی شوند و بشود برای حل آن‌ها برنامه‌ریزی کرد. اما مسئولین ما این کار را نمی‌کنند، چون نگرش توسعه‌ای ندارند و همین باعث می‌شود تا درجا بزنیم.

 

 

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سیستم منتشر خواهند شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهند شد
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهند شد