در طول دو سال گذشته، در ایران هم فقر شدید، هم فقر مطلق و هم فقر نسبی افزایش داشته و در طول سال گذشته تورم کالاهای مصرفیِ اقشار فرودست بیش از ۱۰۰ درصد بوده و فشار طاقتفرسایی به این اقشار تحمیل کرده است.
بحرانهای حکمرانی و ریشههای انواع نارضایتیِ روزافزون در ایران امروز پرشمار است، اما به نظر میرسد اگر ویژگیهای اعتراضات و معترضان اخیر بخواهد یک پیام فوری برای مجموع نیروهای سیاسی و حکمرانان ایران داشته باشد، آن پیام این است: نیازمند یک «چرخش عدالتجویانه» جدی و فوری در «سیاست رفاه» حاکم بر دولت ایران ایم! واقعیت این است که هیچ یک از نیروها و جبهههای اصلی سیاسی در ایران واجد سیاستِ «رفاه» و «عدالتگسترِ» دقیقی نیستند و بستههای سیاستیِ «کاهش فقر» و «بازتوزیع عادلانه و موثرتر ثروت و منابع عمومی» در میان هیچ یک از جریانهای سیاسی موثر ایران به قدر کافی در اولویت، دقیق و محورِ گفتمان سیاسی و تصمیم سیاسی و سیاستی نیست.
به همین دلیل، اجزای یک سیاست رفاهِ عدالتگستر و کارآ و دقیق - از جمله «سیاست مالیاتی»، «سیاست آموزش»،«سیاست سلامت»، «سیاست بازنشستگی»، «سیاست مسکن» و «سیاست فقرزدایی» - محور اصلی شعارهای انتخاباتی و عملِ سیاسی دولت کنونی، اصلاحطلبان، اصولگرایان و هیچ یک از جریانهای اصلی سیاسی ایران نبودهاست. «اعتراض/شورشِ محرومان» در آبان ۹۸ با صدای بلند میگوید وقتِ محور شدنِ فوریِ «سیاستِ رفاهِ عدالتگستر» در دستور کار حکمرانان و جریانهای سیاسی ایران است. سیاستگذاران دیگر فرصت کلیگویی و شعار ندارند. دولت، اصلاحطلبان، اصولگرایان و سایر نیروهای سیاسی، اگر صادقانه و مجدانه میخواهند از تکرار اعتراضات مشابه پیشگیری کنند و به نحو ریشهای نارضایتیهای محرومان را بکاهند باید به روشنی بگویند در چند ماه و چند سال پیش رو دقیقا با چه سیاست رفاه تحققپذیری و با چه منابعی و چگونه میخواهند عدالت اقتصادی، عدالت آموزشی و عدالت در سلامت را بگسترند و دقیقا با چه نوع هدفگذاری، چه شکل تخصیص منابع عمومی و چه شیوه توزیع منافعی میخواهند فقرزدایی کنند و شرایط زندگی حاشیهنشینان و دهکهای محرومتر را بهبود ببخشند. به عنوان یک ناظرِ علاقمند به سیاستگذاری عمومی، به نظرِ خطاپذیرم میرسد که بستههای سیاستیِ رفاه و فقرزدایی در شرایط کنونی بدون توجه به ۱۳ محور و ضرورتی که به اختصار در ادامه میآید ناقص است. به تعبیر دیگر فقرزدایی و بسط عدالت، بدون گام برداشتن عملی در جهت این اهداف شعاری توخالی است و احزاب و جریانهای سیاسی تنها با تدوین و انتشار برنامهی عملشان در جهت این اهداف میتوانند صداقت و جدیتشان در کاهش فقر و محرومیتزدایی را نشان دهند.
محمدرضا جلاییپور