سیل ویرانگر استانهای خوزستان و لرستان جدای از هزینههایی که به مردم آسیب دیده وارد ساخت، زمینه بروز کینهجویی و بغضهای فروخورده شماری از شخصیتها و حتی کاربران شبکههای مجازی را به یکباره گشود. بیان حرفها و ابراز وجودهایی که نه تنها بدون در نظر گرفتن سایر کنشهای فردی و جمعی مخاطبان در جامعه مطرح شد و میشود، بلکه تخصصی و کارشناسیترین مباحث مربوط به آب، سد، انتقال آب، وضعیت کشاورزی و حتی جانمایی برای ساخت سدهای جدید را به کف خیابان و شبکههای اجتماعی کشاند.تا کنون و با بروز بحران کم آبی در کشورمان و مطرح شدن موضوعاتی از قبیل انتقال آب به فلات مرکزی کشور و یا ایجاد سدهای جدید ، مردم و حتی مسئولان دستگاههای اجرایی و قانونگذاری بدون در نظر گرفتن مسائل تخصصی و حتی بدون نگاه کردن به آمار و ارقام موجود و ظرفیت خروجی سدهای ایجاد شده در استان خوزستان به اظهار نظر غیرکارشناسی اقدام میکنند، احتمالا هنوز برای برخی از شخصیتها و نمایندگان مجلس هنگامی که رگ گردنشان برجسته و تعصبات بیپایه محور بحث و جدل میشود تفاوتی میان هزار، میلیون و میلیارد نیست! گویی این افراد گمان میکنند با دامن زدن به چنین مباحثی امکان رای آوردن در دورههای بعدی مجلس، کسب مقام بالاتر، ارتقاء یافتن در سیستم اجرایی کشور و... را برای خودشان با طرح چنین مباحثی فراهم میکنند. غافل از اینکه هزینه کسب میز و صندلی مدیریت آنان در میان شهروندان و ایجاد کردن ذهنیت سراسر منفی غیرقابل محاسبه خواهد بود. فارغ از تمام تلاشها و کوششهایی که تک تک شهروندان حمیدیه، شادگان، سوسنگرد، ملاشیه، عبدالخان، شوش و سایر شهرها و روستاها در استان خوزستان برای جلوگیری از ورود آب به خانه و زمینهای کشاورزی انجام دادند و میدهند و همچنین امدادرسانی سایر شهرها برای کمکرسانی به مردم سیل زده در استان لرستان و خوزستان مثال زدنی است، در این میان حرفها و سخنان بیهودهای که تنها و تنها هزینههای بیشتری را در حوزه اجتماعی ایجاد کرده و میکند بسیار قابل توجه است و نمیبایست از کنار این اظهار وجودها و باری به هر جهت سخن گفتنها به سادگی عبور کرد.
تفاوتی نمیکند نقد و ایستادن مقابل حرفهای هزینهساز از سوی چه فرد و جریانی اتفاق افتاده باشد، جامعه و شهروندان ساکن استانهای فلات مرکزی، خوزستان و لرستان نباید هزینه حرفهای حاشیه ساز نمایندگان و مدیران شهری و اجرایی خودشان را پرداخت کنند. به عبارتی سادهتر؛ شاید عدهای از روی آگاهی-ناآگاهی کامل به اختلاف افکندن میان ساکنان شهرها اقدام کنند، هزینه چنین تفرقه افکنی از ابتدا تا انتها باید از جایگاه حقوقی و واقعی بیهودهگویان پرداخت شود، نه مردم.
مسئله آب، جلوگیری از بحران آب، ایجاد شدن سدهای جدید، انتقال آب از حوزههای آبریز به فلات مرکزی کشور، سیاستهای انتقال آب و طرحهایی که به کاهش مصرف آب منجر میشود و حتی رونق بخشیدن به فعالیتهای کشاورزی در فلات مرکزی کشور که طی سالهای گذشته به دلیل بحران آب با کاهش چشمگیر تولید روبرو بوده است، برنامهها و سیاستهایی نیست که فرد و جریانی بتوانند از آن برای خود به بهایی بسیار سنگین پایگاه رای در انتخابات سالهای آینده درست کنند. مهمتر اینکه جایگاه حقوقی نمایندگان مجلس بیش از هر مسئلهای به وضع قوانین جدید، اصلاح قوانین سابق و به عبارتی دقیقتر به قانونگذاری بازمیگردد و نه سخن گفتن درباره سیاستهای کلان که اساسا در حوزه اختیارات آنان نیست.
حل بحران آب و انتقال آب از حوزههای آبریز نیاز به آرامش، گفتگو میان مدیران و فعالان محیط زیست استانها، رفع سوء تفاهمها و تکیه بر گفتارها و گزارشهای مراکز تحقیقاتی دارد. ورود به مباحث کارشناسی با نگرشهای سطحی نه تنها منجر به راه افتادن جو سراسر هیجانی و دور شدن از عقلانیت را در پی خواهد داشت، بلکه از زاویهای دیگر به غیر از ایجاد کردن هزینههای بیهوده در جامعه حامل هیچگونه دستاوردی نخواهد بود.