کنش و واکنشهای سیاستمداران و فعالان اجتماعی در برابر رویدادها به دلیل حضور در سپهر عمومیدر حافظه شفاهی شهروندان و آرشیو رسانههای مکتوب باقی میماند.
مرور مواضع دیروز و امروز چهرههای رسانهای اصولگرا و روایت تناقضآمیز آنان نسبت به رخدادها بسیار جالب توجه است. تا دیروز حساب پدران، مادران، فرزندان و حتی نزدیکان چهرههای سیاسی را به پای مدیر ارشد مینوشتند. حتی نظرات و دیدگاههای سایرین را بیتوجه بودند. گویا سوگند یاد کرده بودند با دولت روحانی به هر طریقی مرزبندی کنند. اما امروز حکایت دیگری در میان است. نه تنها کارنامه پدران، همسران و فرزندان و دامادها جداگانه باید بررسی شود، بلکه درباره همین مسئله اقدام به توجیهات اعجابانگیز میکنند. نمونه دفاع از خارجنشینی، سفر به ینگه دنیا و حتی راهاندازی کسب و کارهای خاص در کشورهای دیگر به بهانههای مختلف، امروز به سادگی آب خوردن از سوی همین طیف فعال توجیه میشود. همین رفتار برای دیروز بد بود، اساسا پسندیده نبود، کاملا و با شدت و صلابت بسیار زیاد نهی میشد، درباره آن به دفعات قلمفرسایی میکردند. دائم اینجا و آنجا در مذمت رفتار زشت مسئولانی که فرزندانی در خارج کشور دارند سخنها میگفتند، سفر به خارج را توهین به مردم تهیدست عنوان میکردند و...امروز روایت متفاوت دیگری برای این همه بیان میشود؛ احتمالا برای این افراد مسئله مهم نیست، مهم افراد هستند!
جولان دادن با معیارهای دوگانه و تکیه به سخنان متناقض و ناهمگون یعنی سفر به خارج، تحصیل در دانشگاههای اروپایی و آمریکایی و راهاندازی شرکت تجاری برای جریان سیاسی مقابل بد و نکوهیده است، اما برای ما نه تنها خوب است بلکه حامل دستاوردهای بسیار مثبت برای آینده کشور خواهد بود. امروز میگویند اساسا کمک به کشور از طریق رفتن به خارج انجام میشود، خصوصا درسآموزی در رشتههای دانشگاهی جدید که بسیار ضرورت دارد و نیاز فردای کشور را به خوبی و کامل تامین میکند! معیار دوگانه یعنی دیروز امری با دستاویز قرار دادن مسائل مختلف را مذموم بدانیم و امروز در دفاع از آن سینه چاک بدهیم و سخن و کلام دیگری را به میان آوریم. یعنی رقیبان سیاسی را با چوب غربگرایی، غربدوستی، غربپرستی، درس خواندن در کفرستان غرب و دوستداران آمریکا در داخل محکم و استوار بنوازیم، اما سفر دوستان خودمان را مخفی و یا در صورت رسانهای شدن بسیار خوب و خوشایند برای مردم تصویر کنیم و بگوییم: ایرادی ندارد و ما مخالف درس خواندن به شرط بازگشت به وطن نیستیم. تناقض یعنی تولد فرزندان رقیبان سیاسی در کشور دیگر بد است و نشانهای از وابستگی فکری و رفتاری به جهان غرب است، اما برای دوستان ما نه تنها دارای ایراد نیست، بلکه قابل چشمپوشی است. زندگی در دنیای تناقضات برای اهل سیاست در جهان دیروز به دلیل انگشت شمار بودن رسانهها چندان مشخص نبود. تناقضهای گفتاری و سیاسی آنها در صورتی که از سوی تاریخ نویسان مورد بررسی قرار میگرفت مشخص میشد، اما در زمان حیاتشان کمتر گفتههای نادرست و غلط دیروز با موضعهای امروز مقایسه میشد. اما امروزه نمیتوان سال به سال در مواضع به اصطلاح اساسی و خطوط قرمز بازنگری کرد و به فراخور اشخاص سیاسی و دوستان در جبهه سیاسی مطبوع مرزهای مواضع را بدون دقت به حافظه شهروندان و رسانهها جابجا کرد.