نکته قابل توجه اینکه با ادامه رویه موجود به ناجا و ماموران گشت ارشاد نیز ظلم میشود چرا که ضابط هستند و نقشی در سیاستگذاریها ندارند.نعمت احمدی، حقوقدان مشکل اصلی در این حوزه را نبود تعاریف مشخص در حوزه اخلاق و نبود قوانین مشخص در این زمینه میداند. او با اشاره به اینکه «گشت ارشاد را نه مجلس تصویب کرد و نه دولت» گفت: «گشت ارشاد توسط کارگروهی از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی و به نام «طرح ارتقای امنیت اجتماعی» و در راستای «طرح جامع عفاف» اجرایی شد. الان هم لازم است که از طریق قانونی تکلیف آن روشن شود یعنی اگر بنا است که به کار خود ادامه دهد قوانین لازم برای آن گذاشته شود.»این کارشناس مسائل حقوقی درباره اینکه چه نهادی باید پاسخگوی عملکرد این گشتهای ارشاد باشد؟ گفت: «گشت ارشاد، پلیس است و زیر نظر وزارت کشور اما از آنجایی که این مجموعه به عنوان ضابط مشغول فعالیت است، زیر نظر دادستان قرار دارد. پلیس و نیروی انتظامی ضابطین عام دادگستری هستند و در هر حوزهای زیر نظر دادستان منطقه فعالیت میکند. یعنی در مورد اخیر مسئولیت بر عهده دادستان تهران است و باید پاسخگو باشد».احمدی افزود: «پلیس به عنوان ضابط مستقلا عمل نمیکند مگر در موارد جرایم مشهود که تعریف خود را دارد و بیشتر درباره سرقت، منازعات، برای جلوگیری از اختفای جرم و فراهم متهم و ... است». وی مشکل اصلی پیرامون عملکرد گشتهای ارشاد را آنجایی دانست که « ما در تعریف مسائل اخلاقی و ارشاد و ... ابهام و مساله داریم». هیچ تعریف مشخصی در این حوزه نیست و ما نمیدانیم مصادیق بدحجابی دقیقا کیست. اگر این تعاریف وجود بود پلیس همین طور نمیتوانست یک خانم را ببرد تا ارشاد و هدایت کند. به اضافه اینکه همین ارشاد و هدایت که میگویند در اینجا نوعی مجازات است و تعیین مجازات به عهده مقام قضایی است. یعنی فرد ضابط نمیتواند در این باره طبق تشخیص خود عمل کند. احمدی همچنین گفت: «اینکه میگویند خانم امینی به اتاق ارشاد و هدایت رفته خودش مجازات است . اصلا اینکه تشخیص داده شود او جرمی را مرتکب شد و یک خانم دیگر نشده، نیاز به تصمیم قضایی دارد. اینکه به کجا هدایت شود نیز مجازات است که باید قاضی تعیین کند. نکته دیگر اینکه در هر موردی چقدر و چطور ارشاد میکنند نیز مبهم است. اشکال کار اینجاست که یک خلط مبحث و خلط صلاحیت صورت گرفته است. یعنی همان به یک فرد اجازه دادهایم که ضابط باشد، هم قاضی باشد و هم پلیس و هم مجری! این موضوع اشکال ایجاد میکند. الان میگویند که این دختر مدام داد میزده است؟ باید پرسید چه برخوردی با او شده که داد میزده؟ میزان این برخورد چقدر بود؟!»گرفتاری الان ما دو، سه مورد است. اول اینکه شرح وظایف این مجموعه مشخص نیست. دایره وظایف آنها نیز معلوم نیست. تشخیص مصادیق و تطبیق آن با مجازات نیز به آنها سپرده شده که باید دید در صلاحیت کیست. ضمن اینکه معلوم نیست این افراد چطور انتخاب شدهاند. یکی پلیس امنیت است، یکی پلیس اخلاقی، یکی پلیس اقتصادی و ... آیا هر یک از اینها تجربه مستقلی دارند؟ فردی که پلیس اخلاقی است ، کجا تعلیم دیده؟ چه شاخصهای دارد و ... وی همچنین گفت: «آقای وزیر کشور گفت که در این بنا چند خانم هستند و ابزار دستگیری ندارند. ... اما در کلیپهایی که منتشر میشود مردها را هنگام دستگیری زنان میبینیم. حالا اگر سخن او به عنوان یک مقام رسمی درست و دقیق باشد باید پرسید که آیا صرفا زنان خلاف اخلاقی انجام میدهند و مردها ممکن نیست که کار خلاف اخلاقی انجام داده باشند که نیاز به ارشاد دارد؟!»این کارشناس مسائل حقوقی ادامه داد: «به نظر میرسد که گزارشهایی که به وزیر میدهند و او به مردم میدهد، خلاف واقعیت است. اگر واقعا در آن مرکز فقط زنان هستند، دل آدم میگیرد چون به این معنی است که صرفا زنان را مسئول خلافهای اخلاقی میدانند».وی با تاکید بر اینکه درباره چند مورد ابهام وجود دارد و باید روشنگری شود، گفت: «باید جایگاه مجموعه گشت ارشاد مشخص و تبیین شود. باید در این حوزه قانون گذاری شود و دید که باید باشد یا نباشد».نعمت احمدی همچنین افزود: «مساله مهمتر این است که الان مساله مردم پلیس اخلاقی نیست. برای من حداقل به عنوان یک کارشناس حوزه مساله این نیست که گشت ارشاد باشد یا نباشد. مساله این است که ما ابهام در تعریف اخلاقیات ابهام داریم. معلوم نیست که چه رفتاری اخلاقی و چه رفتاری غیراخلاقی است. اسم این پلیس اخلاقی را هر چیز هم بگذاریم مساله حل نمیشود اگر حوزه فعالیت آن مشخص نباشد».پروانه سلحشوری، نماینده پیشین مجلس و فعال حقوقزنان همچنین گفت: مسائل کنونی کشور را نمیشود بهصورت جداگانه بررسی کرد. اتفاقی که برای مهسا امینی افتاده، خشم مردم را برانگیخته است. از واژگان تحقیرآمیزی در مورد دختران جوانی که دنبال یک زندگی معمولی هستند، استفاده میشود. اگر بهصورت جزئی حوادث جامعه را بررسی کنیم، به حاشیه خواهیم رفت. اما اگر یککلیتی را در نظر بگیریم -کلیتی که تحقیرزنان را بهنظر میرسد طی یک برنامه نانوشته و البته غیرقانونی دنبال میکند- نتیجه بهتری خواهیم گرفت. در موضوعات و تبعیضهایی ازجمله در حوزه آموزش، اشتغال و عمومی، زنان را بهمراتب تحتفشار بیشتری قرار میدهند و تقاضای مهاجرت از سوی زنان بیشتر است.مساله این است که گشت ارشاد بهجز ایجاد رعب و ترس، کارکرد دیگری ندارد. حقوق شهروندی مردم با پدیدهای بهنام گشت ارشاد، زیرسئوال میرود. این موضوع نهتنها تحقیر زنان که تحقیر خانوادهها و مردان را هم در پی دارد. دختران و همسران همین مردان هستند که توسط یکزن دیگر به داخل ونهای گشت ارشاد کشیده میشوند و قرار است آنجا ارشاد شوند.با بازداشت زنان، گرفتن عکس و تهدید آنها، جریمهکردن و داشتن نگاهکالایی به آنها، موضوع حل نمیشود. باید به حقوق شهروندی مردم توجه داشت. زمانی که در مجلس بودم به دلیل اعتراض به ناجا، به خاطر دختری که بهزور او را داخل ون برده بودند، نیروی انتظامی از من شکایت کرد. یعنی یکی از پروندههای من در قوهقضائیه، اعتراض در مجلس به گشت ارشاد بود. مسئولان پس از مرگ مهسا وعده دادهاند که به موضوع رسیدگی میکنند، اما ماهیت و اصل ماجرا مشکل دارد و باید نوکپیکان به سمتی رود که دیگر گشت ارشادی برای تحقیر زنان، خانوادهها و ایرانیها وجود نداشته باشد.