طبق آمار، حداقل نیمی از خانوارهای ایرانی به شدت گرفتار دخل و خرج روزانه هستند و درآمدهای حداقلی آنها کفاف مخارج زندگی را نمیدهد هرگونه کاهش حتی ناچیز درآمد آنها را دچار بحران میکند. این اتفاقی بود که هنگام افزایش قیمت بنزین رخ داد؛ یعنی با افزایش قیمت بنزین بخش مهمی از جامعه به منطقه بحران منتقل شد. متاسفانه تاثیر منفی کرونا برمعیشت خانوار به مراتب شدیدتر از افزایش قیمت بنزین است و تبعات آن در روزهای آینده پدیدار خواهد شد.
طرف تقاضای اقتصاد به شدت در این روزها افت کردهاست. چون بسیاری از مردم از خانه بیرون نمیآیند و فقط اقلام ضروری را مصرف میکنند، طبعا تقاضای خرید کالاها و خدمات زیادی افت خواهد کرد. این افت باعث میشود همه اجزای زنجیره تامین این کالاها و خدمات و حتی مشاغل جانبی آنها هم دچار رکود شوند.در نتیجه این وضعیت بسیاری از واحدهای تجاری، کارگاههای کوچک و متوسط که تولیدکننده کالاهای غیرمصرفی هستند، بخش خدمات، بخش آموزش، فرهنگ و هنر، حمل و نقل و... در وضعیت رکود قرار گرفتهاند. طبیعی است که این رکود هم باعث میشود مشاغل کوچک و کسبه درآمد خود را از دست بدهند و هم کارکنان دستمزدبگیر در بسیاری از مشاغل بخش خصوصی با عقب افتادن حقوق یا از دست دادن کار روبهرو شوند. به خصوص در ماه اسفند که اوج فروش بسیاری از کسبوکارها است. این شرایط موجب کاهش جدی درآمد خانوادهها میشود.با توجه به اینکه متوسط نسبت پسانداز به درآمد خانوار در ایران زیر ۱۰ درصد است طبعا بسیاری از خانوادهها یا پساندازی ندارند یا اگر دارند حداکثر یک ماه به آنها امکان میدهد که از پس مخارج خود برآیند. میدانیم که احتمالا ویروس کرونا دستکم تا اواسط بهار میهمان ما خواهد بود پس باید فکری به حال انبوهی از خانوارهایی کرد که در وضعیت لب مرزی فقر هستند و تحت پوشش حمایتهای بهزیستی و کمیته امداد و... قرار ندارند. بنا بر آمار دهکهای سوم تا هفتم کمابیش در چنین وضعیتی هستند. یعنی تقریبا نیمی از خانوارهای کشور در وضعیتی هستند که با افت محسوس درآمد به مدت سه ماه کاملا دچار فقر شده و نیازمند کمکهای حمایتی هستند.