این روزها در حالیکه لیست سی نفره شورای ائتلاف شادمان از پیروزی است، اما عدالتخواهان و اصلاحطلبان و چهرههایی چون حمیدرسایی طور دیگری به این پیروزی نگاه میکنند که از این منظر اصولگرایان در یک بازی بیرقیب بر خودشان پیروز شدند. در این دوره، واکنشها به نتایج انتخابات در میان نامزدهای اصولگرایی که در لیست واحد شورای ائتلاف حضور نداشتند؛ بیشتر است.چنانچه حمید رسایی برنده انتخابات را نه قالیباف، نه اصولگرایان و نه «وحدت زورکی دقایق آخری» نامید و نوشت برنده انتخابات «لولو» بود که اشاره به اصلاحطلبان دارد و بازنده هم از نظر او کسانی بودند «که از ترس لولوی ساختگی به لیستی مرکب از دامادها، اسپانسرها، بیخاصیتها و حرف گوش کنها درکنار چند کاندید لایق و انقلابی رأی دادند» و حالا پشیمان هستند.وحید یامینپور، اما در توئیتر برخلاف رسایی برای «دوستان عزیزی که به مجلس راه یافتند» آرزوی توفیق کرد و نوشت: ما همه سرباز وطن هستیم و در این سرزمین هم کارهای زمین مانده زیاد است.
او در آخرین اظهار نظر خود در توئیتر در پاسخ به گروهی که پیشنهاد داده بودند تا از بین ۳۰ نفر لیست وحدت، هر کسی از نظر شاخصها پایینتر از اوست استعفا بدهد تا جا برای او به عنوان نفر سی و یکم در مجلس باز شود، نوشت به این حرفها ضریب ندهید. باید دوستان راه یافته به مجلس با استحکام و بدون حاشیه به فکر راهحلها و برنامههای خود باشند. یامین پور همچنین نسبت به جمع زیادی از نمایندگان جوان ابراز امیدواری کرده و گفته است همه باید از آنها حمایت کنیم. وحید اشتری نامزد فهرست عدالتخواه نیز توئیت کرد برای اینکه یک جریان عدالتخواه در تهران ساخت باید مدتها باخت و برد و تجربه اندوخت. وی مهمترین دستاورد انتخابات را شکلگیری شبکهای از دانشجوها، کارگران، رسانهایها، مسکن مهریها و باقی قشرها و اصناف دانست که «خارج از جناحین سیاسی» وارد عمل شدند و به گفته او باید «یکی از قطبهای تاثیرگذار تحولات آینده در کشور» شوند.اشتری همچنین افزوده است: حالا علاوه بر یک جریان اجتماعی قوی در تهران و یک اپوزیسیون ناظر بیرونی ما یک دنباله داخلی عدالتخواه در مجلس با امثال روحاله ایزدخواه و علی علیزاده و الباقی داریم که میتوانیم با همکاری هم اصلاحات بزرگی را رقم بزنیم و این تازه شروع ماجراست.اما محمدرضا اصنافی عضو فهرست عدالتخواه درباره انتخابات مجلس به گونه دیگر سخن گفت. او مهمترین پیام این انتخابات را کاهش مشارکت جدی به ویژه در کلانشهرها و کل کشور دانست که نسبت به انتخابات قبلی پایین و شروع یک خطر است.
اصنافی افزود: این نشان میدهد بخش عمدهای از مردم از کنش سیاسی در چارچوب ساز و کار قانونی کشور نومید شدند و این خطری جدی است. هر چند امیدوارم مسئولینی که پیام نارضایتیهای آبان ۱۳۹۸ را نشنیدند پیام این انتخابات را بشنوند.آنچه که افشین علاء نامزد فهرست انتخاباتی کارگزاران سازندگی نیز به آن اشاره داشت. علاء همچنین در این باره افزود: پیام مردم در این دوره این بود که دیگر دو جناح اصلاحطلبی و اصولگرایی برای آنها در اولویت نیستند و تنها درصد کمی از مردم به ویژه در تهران که حامی اصولگرایان هستند در این انتخابات شرکت کردند.
جز میزان مشارکت، پیروزی اصولگرایان به عنوان نتیجه انتخابات موضوع دیگری بود که نامزدهای بازمانده از مجلس یازدهم دربارهاش سخن گفتند. اصنافی نتیجه انتخابات را با توجه به عملکرد نامطلوب جریان اصلاحات و اعتدال در دولت و مجلس طبیعی دانست؛ آنچه از نظر او موجب شده تا بدنه رأی این جریان، علاقهای به شرکت در انتخابات نداشته باشند و در چنین شرایطی طبیعی است که رقیب آنها برنده شد.محمدرضا راهچمنی نامزد اصلاحطلبان در فهرست ائتلاف احزاب اصلاحطلب نیز در اینباره گفت: «علت پیروزی اصولگرایان، عدم حضور رقیب جدی به اسم هواداران اصلاحطلب است. آمار مشارکت در هر استان هم این نتیجه را نشان میدهد. در حالیکه اگر هواداران اصلاحطلبان در انتخابات حضور پیدا میکردند تعدادی از نامزدهای اصلاحطلب در تهران نیز میتوانستند رأی بیاورند.»البته او نیز همچون اصنافی به تأثیر عملکرد دولت و فراکسیون امید در قهر بدنه اجتماعی اصلاحطلبان اشاره دارد، اما این را بیشتر به فضاسازیهایی مربوط میداند که به ویژه پس از اعتراضات آبان ۱۳۹۸ رخ داد. همچنین راهچمنی به رد صلاحیت اصلاحطلبان به عنوان یکی از عوامل مؤثر در نتیجه انتخابات توجه کرد؛ اما اصنافی برخلاف او بر این نظر است حتی اگر رد صلاحیتها نبود و اصلاحطلبان نامزدهای جدی در این دوره داشتند باز همین اتفاق میافتاد؛ بنابراین از نظر او، تمرکز بر عدم صلاحیت به عنوان دلیل شکست اصلاحطلبان درست نیست.
از این دیدگاه، جامعه از فرایندی که اصلاحات و اعتدال در پیش گرفتند به دلیل خطای عملکردی و وعدههایی که دادند و عمل نکردند؛ نومید شدند و همین عوامل موجب شده تا جریان اصولگرایی در شرایطی که بدنه اصلاحات در انتخابات شرکت نکرده است پیروز شود. از این منظر نباید این پیروزی برای جریان اصولگرایی شادیبخش باشد، چون در یک انتخابات بیرقیب پیروز شده است. جریان اصلاحات هم باید فکری جدی برای خود کند و تکلیفش را نسبت به وعدههایی که به مردم میدهد و ظرفیتهای قانونی-سیاسی که در کشور برای تحقق این وعدهها وجود دارد؛ روشن کند. به گفته اصنافی، آنها به مردم وعدههایی را میدهند که چه بخواهند یا نخواهند نمیتوانند آنها را انجام بدهند. وقتی هم بین وعدهها و ظرفیتهای موجود تناسبی نباشد مردم سرخورده و نومید میشوند. از سویی دیگر نیز به نظر او، اصلاحطلبان درباره وعدهایی هم که اختیاراتش را داشتند در دولت و مجلس ضعیف عمل کردند و بنابراین طبیعی است مردم سرخورده شوند. علاوه بر این، اصنافی همچون رسایی، منتقد رویه انتخاباتی فهرست سینفرهای است که حالا خشنود از پیروزی هستند. او در این باره میگوید: این سی نفر در تهران در یک رقابت نابرابر و با استفاده از یک خدعه رسانهای برنده شدند. به گفته اصنافی، خدعه بخشی از فضای سیاسی مرسوم انتخاباتی در دنیاست، اما ما به عنوان یک نظام سیاسی اسلامی این خدعه را نمیپذیریم و نباید این رویه برای ما عادی شود.