۱. با نگاهی به اظهارنظرهای مسئولان در واکنش به فهرست منتشر شده از حذفیات کتابهای ادبیات فارسی شاهد آن هستیم که چارچوب کلی توجیهاتی که در این باره از سوی این مدیران مطرح میشود به این موضوع بازمیگردد که نویسندگان و شاعرانی که زیر تیغ سانسور رفتهاند با نظام ارزشی حاکم بر کشور سازگار نبودهاند و در نتیجه آثار آنان، با وجود کیفیت غیرقابل انکاری که دارند حذف میشوند.
۲. مستندی با حضور یک «پورن استار» با حمایت برخی مراکز شناختهشده تولید میشود و با وجود آن که هنوز مراحل قانونی لازم برای ارائه مجوز نمایش آن طی نشده در شهری مثل مشهد اکران شده است. این ماجرا زمانی جالبتر میشود که به خاطر بیاوریم در همین هفتههای اخیر دو مستند «میدان جوانان سابق» و «نقطه صفر مرزی» که یکی در خصوص خاطرات روزنامهنگاران است و دیگری دربارهی سردار شهید علی هاشمی با وجود آن که تمامی مجوزهای لازم را داشتهاند در همین شهر مشهد به دلایل نامعلومی اجازه اکران پیدا نمیکنند.
این دو موضوع با وجود تفاوتهایی که با یکدیگر دارند در یک نقطه مشترک هستند و آن غلبه ایدئولوژی است. بزرگان ادب و هنر این سرزمین حذف و طرد میشوند زیرا دیدگاههایشان منطبق بر الگوی مورد پسند جریان رسمی نیست و با ایدئولوژی که ترویج میشود همراهی ندارند. این رویکرد در توجیهاتی که مدیران آموزشوپرورش در پاسخ به اعتراضات نسبت به حذفیات کتب ادبیات فارسی مدارس مطرح کردهاند به خوبی نمایان است.
در خصوص رفتار دوگانه که در اکران فیلمها و دیگر عرصههای هنری شاهدش هستیم نیز همین غلبه ایدئولوژی را آشکارا میبینیم. هنگامی که سازنده اثر همگام و همراه تبلیغگران یک ایدئولوژی خاص باشد نقشآفرینی یک بازیگر فیلمهای اصطلاحاً غیراخلاقی در مستند او نه تنها اشکالی ندارد بلکه مورد همه نوع حمایتی قرار گرفته و حتی سازوکارهای قانونی نیز نادیده گرفته میشود اما اگر هنرمند در خارج از چارچوبهای ایدئولوژیک مورد قبول جریان رسمی بایستد نه تنها امکان فعالیت آزادانه از او سلب میشود بلکه ارادههایی فراقانونی نیز موانعی پیدا و پنهان را بر سر راه او قرار خواهند داد تا جایی که بهعنوان مثال مجوز قانونی برای نمایش یک فیلم نیز فاقد هر گونه ارزشی میشود.