سایت عصرایران نوشت: شاید چندسال پیش کمتر کسی فکر میکرد خواننده جوانی باترجیع بند معروف و شاید به زعم خیلیها سخیف «نیناش ناش» روزی مرزهای آموزش و پرورش کشور را در نوردد و صدایش را از بلندگوهای مدارس ایران به گوش همگان برساند. «ساسان حیدری یافته» متولد ۱۳۶۷ در شهر اهواز (محله زیتون كارمندی) یا همان ساسی مانکن معروف خواننده پاپی است که ظهورش را مدیون تلاطم وضعیت موسیقی زیرزمینی و روزمینی دهه هشتاد است. وی که تا مدتها سن واقعیش را به علت نگرانی از قضاوت دیگران پنهان میکرد تحصیل در رشته کامپیوتر (نرمافزار) را رها کرد تا رؤیایش را در خوانندگی دنبال کند و موفق شد کنسرتهایی در دبی، سوئد و کانادا اجرا کند. ساسی در سال ۱۳۸۸ در جریان انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری ایران با مهدی کروبی که نامزد انتخابات بود دیدار کرد (مشابه دیدار ابراهیم رئیسی با امیرحسین مقصود لو مشهور به تتلو در سال ۹۶ که پس لرزههای آن هنوز ادامه دارد) و همین دیدار یک مقام عالی جمهوری اسلامی ایران با یک خواننده بدون مجوز شش و هشتی کافی بود تا نام ساسی بیشتر سر زبانها بیفتد.
روزنامه «اعتماد ملی» وابسته به مهدی کروبی در همان سال در نوشتاری تحت عنوان «چه کسی از ساسی مانکن میترسد» دربارهترانههای او نوشت: «نه تقطیع هندسی شعرهای کلاسیک را دارند، نه وزن و بحور عروضی و کوتاه و بلندی مصاریعشان قدمایی است و نه قافیه و ردیف را به شیوه سنتی به کار میبرند، در عین حال روی آهنگهای کلاسیک و ضربی به شدت جفت و جور میشوند و انتظار سنتی شنونده برای شنیدن قافیه مطلوب را برآورده میکنند».
حواشی معروفیت و فعالیت ساسان حیدری بخشهای دیگری هم داشت. دستگیری در سال ۸۹ در کیش برای یک پارتی خانگی، اظهارات سردار رادان جانشین وقت فرمانده نیروی انتظامی درباره او، تکذیب دستگیری در سایت رپفا، توبیخ مجموعه «اریکه ایرانیان» در شمال غربی تهران به خاطر حضور ساسی در مراسم افتتاحیه فیلم حرکت اول، همکاری با علی لهراسبی خوانندهی مجاز، مهاجرت به کشور مالزی و در نهایت به آمریکا از جملهی آنهاست.
ساسی اما امروز با آهنگ جدیدی پا به موسیقی فارسی گذاشت که به سرعت جایش را میان طرفداران و حتی مردم عادی باز کرد. آهنگ «جنتلمن» که نه شعر ویژهای دارد و نه ریتم و آهنگ پیچیده ای، دیوارهای ممیزی ارشاد را شکست و با شتاب از هندزفریها و اسپییکرها به گوش مخاطبان و دوستدارانش رسید. دوستدارانی اغلب نوجوان و شاید کمی بی پروا کهترسی از رقص با این آهنگ حتی در لباس و محیط مدرسه نداشته باشند.
بخواهیم یا نخواهیم ساسی نشان داد بهتر از ما رگ خواب نوجوانانی را بلد است که هزاران کیلومتر از آنها دورتر است. آهنگ جنتلمن که این روزها بطور ویژهای در مدارس ما برای متولیان آموزش و فرهنگ و هنر و رسانهی ملی خودنمایی میکند یک نمونه بارز از عقب ماندگی ما از موضوعات روز و شناخت واقعی، عمیق و درست آینده سازان مان است. ذائقهای که ظاهرا» ساسی خوب آن را میشناسد و میتواند حتی با «ارژنگ» و «خرچنگ» و «تنگ» و «زنگ» هم قافیه محصولش را بسازد. ساسی سلیقه مخاطبش را میشناسد و با ساخت آنچه که مخطبش میپسندد توانست در جایی که روزی حتی جوراب سفید برای دختران و شلوار جین برای پسرانش ممنوع بود خودی نشان دهد. شاید کسی از آن همه کودک و نوجوانی که با «همه میگن ساسی پاشو همه رو برقصون دادا» بالا و پایین میپرند نداند درحال دم گرفتن یک آهنگ غیرمجاز آن ورآبی یا محتویات اروتیک است اما جالب آنجاست که اگر هم میدانست وقعی نمینهاد و به حرکات موزونش ادامه میداد.
آقای جنتلمن که این روزها بحث داغ محافل آموزشی، فرهنگی و حتی سیاسی شده شاید فکرشم نمیکرد یک آهنگش بتواند پایههای صندلی وزیر را هم بلرزاند و انتقادهای بخشی از جامعه را متوجه عملکرد آموزش و پرورش کند. وی که با قرار دادن نامش در متن شعر آهنگهایش به نحوی آنها را امضا میکند، انرژی را به بچهها گسیل میکند که میباید از ما دریافت میکردند. لغو کنسرتها، تحریم موسیقی زنده در برخی شهرها، دشمنی بی پایان صداوسیما با نمایش ساز و نوازندگی و … همه و همه پیش از آنکه نوجوانان و جوانان ما را با هنجارهای مورد نظر ما آشتی دهد، فضا را برای جولان ساسیها باز کرده است و گرنه الفاظ اروتیک این آهنگ نه تنها چیزی بیشتر از شوخیهای جنسی فیلمهای سینمایی اخیر خودمان ندارد که خیلی هم کمتر دارد.
شاید وقت آن رسیده از خودمان بپرسیم خانوادهای که با فرزندش در سینما پای فحشها و طنز جنسی برخی فیلمها مینشیند چرا باید فرزندش را از این آهنگ و امثال آن نهی کند؟ چرا صدا و سیما، این غول همیشه گرسنه بودجه با حدود بیست شبکه سراسری دیجیتالی برای خبر و ورزش و فیلم و سریال و سرگرمی و طنز و مسابقه و امتیاز تک تلویزیونی در کشور نتوانسته جزئی از جامعه هدف ساسی را جذب کند؟ وزارتهای فرهنگ و ارشاد اسلامی و آموزش و پرورش با این همه کارشناس و کارمند و سلسه مراتب ارادی نه تنها نتوانستند آموزش و آثاری همسنگ رقبای خارجی با نگاه به فرهنگ و هنجار داخلی تولید کنند که با دافعه ایجاد شده میدان را هم دودستی تقدیم رقبا کردند. اگر چه در این اتفاق اخیر نه مدیر و معلم گناهکار واقعیاند و نه حتی وزیر چرا که اینها هم بخشی از ساختار نارسای آموزشی کشورند.
اوضاع آنقدر از دست آقایان خارج شده که نه فقط دانش آموزان و معلمان که عابران و رانندگان و باشگاهای ورزشی و مجالس شادی برای تخلیه انرژی و لحظات شاد کنار باهم بودن چیزی جز اینگونه آثار را پلی نمیکنند. جنتلمن فقط یک آهنگ نیست، ندای شیپور شکست متولیان چنددهه فرهنگ و هنر جامعه ایران است. آنچه و آن کس را در داخل درک نکردند در خارج برایشان تبدیل به پروژه شکست شد. رقص امروز بچههای با آهنگ جنتلمن نه یکهویی بوده نه غیرقابل پیش بینی. وقتی سلیقه مخاطب با حذف شجریان و کلهر و علیزاده و تقوایی و بیضایی و… روبه انحطاط و مصرف آثار سخیف هنری میرود، ساسی مانکن و امثالهم هم هنرشان گل میکند. در واقع این ساسی مانکن نیست که هنرش والاست بلکه این ماییم که هنر داخل را ضعیف و ضعیف و ضعیفتر کردیم بحدی که «آقامون جنتلمه» یک شبه بشود ملکه ذهن دانش آموزان و مشکل سیاستمداران ما و از آن سو آثار فاخرمان مهجور و فراموش شوند.
جامعه شناسان، فرهنگ شناسان و روان شناسان باید پیشتر از اینها وقوع چنین چالش هایی را پیش بینی میکردند تا امروز پیجهای اینستاگرام و کانالهای تلگرام با تعجب تیتر نزنند: «نفوذ آهنگ ساسی مانکن تا کلاسهای درس ایران! » همه ما خوب میدانیم که آهنگهای این چنینی در پلی لیست روزانه خیلی از هموطنان است اما آنچه این مورد را خاص کرده پخش رسمی آن در بلندگوهای مدارس و انتشار تصاویر آن در فضای مجازی ست. برخی هم با اشاره به برخی الفاظ نامناسب و رقص دانش آموزان با آن، ضمن محکوم کردن این سلسله بپر بپرها، خواستار توبیخ بانیان آن شدند. اما هنوز از تب و تاب محکوم کردن اولین مدرسه نگذشته بودند که چندین مدرسهی دیگر هم بلندگویشان را در روز معلم به حنجره ساسی پیوند زدند و فیلمش را دابسمش وار منتشر کردند. حقیقت این است که این انرژی جوانی و نوجوانی بود که بصورت شادی همگانی باید تخلیه میشد و زمانبندی انتشار آهنگ با روز معلم، امکان انتشارش را دو چندان کرد.
حقیقت دیگر آن است که دانش آموزان با موسیقی شش و هشت ساسی بهشان خوش گذشته و عامدانه (شایدهم لجوجانه) این خوشی را تصویر کرده و به اشتراک گذاشتند، فارغ از تمام مفاهیم و الفاظ جنسیش. الفاظی که منتقدان نگرانند در ذهن دانش آموزان رسوب کند و فردا تبدیل تکیه کلام و رفتارشان شود. ذکر این نکته جهت تببین این اتفاق ضروری است که اختلاف فاحش نوجوانان این نسل بانسلهای گذشته براحتی مرزهای بلوغ زودرس و آشنایی با مفاهیم جنسی در سنین کم را درنوردیده و چه بسا همین دانش آموزان در فضای حقیق یا مجازی تجاربی عمیقتر از این آهنگ را داشته اند. در حالی که ما فکر میکنیم آنها هنوز به آوردن بچهها توسط لک لکها فکر میکنند آنها در دلشان به ما پوزخند میزنند و سعی میکنند برخلاف نسلهای قبلی از هرچیزی در لحظه لذت ببرند. از مجلسی که لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان در آن بارها تصویب نشد و عقب افتاد و سالها به دختران ۱۳سال اجازه ازدواج داده میشد، چگونه میتوان انتظار داشت به دختری که در ۱۳سالگی اجازه ازدواج داشته باشد اما اجازه گوش دادن به آهنگی که در آن پند لفظ اروتیک بکاربرده شده نداشته باشد؟ افزایش میزان طلاقها در سنین پایین که خود چالش بزرگ امروز کشور است اثباتی بر این مدعاست.
درهر صورت «جنتلمن» آمد و بی توجه به قوانین و تابوهای ما، فرزندانمان را رقصاند و شاید بازهم بیاید. حکم عقل سلیم آن است که اگر نخواهیم باز هم از احتمال آمدن جنتلمن، استاد یا پارمیدای دیگری برخود بلرزیم، باید بستر را برای عدم پذیرش و استقبال آنها توسط خود مخاطبان مهیا کنیم که اولین گام آن ارزش نهادن به هنر و هنرمندان واقعی ست. گام دومش هم شخم زدن قوانین و باورهای راکد فرهنگی در جهت بروز رسانی آنها با آنچه امروز در مغز و قلب آینده سازانمان بروز میمند با سرعت هرچه تمامتر است. پیش از آنکه پدران و مادران آینده مان را با یک آهنگ قضاوت کنیم، شاید بهتر باشد خودمان را در جایگاه متهم محاکمه کنیم.