ساختمان، پلها و به طور کلی تمام زیرساختهایی که سالهای سال برای ایجاد آن انرژی گذاشته شد، با شدت یافتن فرونشست زمین میتواند در یک لحظه فرو ریخته و عملا نابود شود. بحث این است که فرونشست زمین با فروچالههای چند سانتی متری که گاهی در اخبار دیده میشود تفاوت دارد. فرونشست یک پدیده کشوری است که میتواند پهنههایی بزرگ را درگیر کند. سوال اینجاست که تا چه اندازه به خطر نزدیکیم و قربانیان اصلی این پدیده چه استانهایی از ایران هستند؟ فریبرز ناطق الهی، معاون پژوهشی پژوهشگاه بین المللی زلزله و رییس پژوهشکده مهندسی سازه، به فرارو گفت: «فرونشست زمین در ایران امروز نه تنها نتیجه سوء مدیریت بخش آب در پنجاه سال اخیر است، بلکه نشاندهنده سوء مدیریت به صورت کلی نیز میباشد. پیش از انقلاب، برخی دشتها مانند دشتهای کرمان و پهنههای قزوین، به دلیل کشاورزیهای گسترده، تعداد زیادی چاه حفر کردند که به سالهای ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ بازمیگردد. از آن زمان، مدیریت آب با حفر بیرویه چاهها گسترش یافت و در دهههای اخیر، همزمان با خشکسالی، تعداد این چاهها افزایش یافت و مشکلات درهمتنیده شد. نتیجه این روند، وضعیت کنونی فرونشست زمین است.»
برای ایجاد اشتغال بر حفر چاه غیرمجاز چشم پوشیدند
وی گفت: «عموماً اگر کاری به خوبی پیش برود، حتی افرادی که دخیل نبودهاند، آن را نتیجه برنامهریزیهای خود میدانند. اما وقتی مسائل به بحران میرسد و مشکلات حاصل تصمیمگیریهای نادرست ما است، معمولاً هیچکس پذیرش مسئولیت نمیکند. این موضوع در مورد حفر چاههای غیرمجاز نیز صادق است.با این حال، باید شرایط اقتصادی و اجتماعی دهههای اخیر را نیز در نظر گرفت. از یک سو، خشکسالی گسترده رخ داده و از سوی دیگر، اقتصاد کشور به دلیل تحریمها و مسائل مختلف در وضعیت مناسبی نیست که منجر به ضعف اقتصادی و بیکاری است. مسئولان کشوری نیز، هرچند نباید چنین میکردند، مجبور شدند اجازه دهند این چاهها حفر شوند تا هم خشکسالی طبیعی مدیریت شود و هم اشتغال ایجاد گردد.شاید اگر به جای کشاورزی پرمصرف، تولید برخی محصولات آببر مانند برخی سبزیجات، گندم غیر دیمی و برنج را با برنامهریزی درست و ایجاد اشتغال مدیریت میکردیم، وضعیت به این شکل در نمیآمد. در برخی محصولات میتوانستیم از واردات استفاده کنیم و منابع آب را بهتر مدیریت کنیم، اما شتابزدگی در دوران پس از انقلاب و تلاش برای پایدار نگه داشتن جامعه، سبب شد چنین مشکلاتی به وجود آید. نتیجه این روند، شرایط حاد فرونشست است که اکنون سراسر کشور را فرا گرفته و ما در کنار پدیدههای طبیعی دیگر مانند زلزلههای ویرانگر، در معرض مخاطرات جدی هستیم.مطالعات نشان دادهاند که فرونشست در سراسر پهنه ایران با سرعتی بیش از حد و بیشتر از مقادیر بینالمللی در حال رخ دادن است. در برخی مناطق، ارقامی که گزارش میشود، چندین برابر میزان فرونشست در سایر نقاط دنیا است. تفاوت فرونشست با فروچاله در گستره و مقیاس آن است. فروچاله یک پدیده موضعی است؛ ممکن است در یک نقطه کوچک به دلیل وجود قنات، آبهای روان یا شکست لولههای آب، مشکل ایجاد شود. این پهنه معمولاً بسیار کوچک است، حتی در حدود یک کیلومتر مربع یا کمتر، و ممکن است بخشی از یک خیابان یا بزرگراه، مثلاً منطقهای ۱۰۰ متر در ۱۰۰ متر، فرونشست پیدا کنداگرچه هر دو پدیده، آسیبپذیری شهرهای ما را افزایش میدهند، اما فروچاله نسبت به فرونشست قابل مدیریتتر است. فرونشست یک مسأله کشوری است و پهنهای وسیع را درگیر میکند، بنابراین اثرات آن گستردهتر و پیچیدهتر است.خطرات فرونشست برای زندگی شهری و روستایی بسیار زیاد است. وقتی زمین استحکام خود را از دست میدهد و سست میشود، این پهنه به مرور فرو میرود . میانگین فرونشست جهانی حدود یک سانتیمتر در سال است، در حالی که در برخی مناطق جنوب غربی تهران، ارقام ۱۵ تا ۱۶ سانتیمتر و حتی در برخی گزارشها تا ۴۰ سانتیمتر اعلام شده است.این میزان فرونشست باعث میشود که سطح زمین به تدریج پایین بیاید و فونداسیون ساختمانها، پیها، و زیرساختها مانند فاضلاب و چاهها تحت تأثیر قرار گیرند. در نتیجه، ساختمانها در شهر و روستا و همچنین جادهها در صورت وقوع این پدیده به مرور فرو میریزند . فرونشست ابتدا به صورت ترک ظاهر میشود و سپس به فروریزش تبدیل میشود. نمونههای روشن و واضح این پدیده را میتوان در اصفهان و برخی مناطق کرمان مشاهده کرد.»
تهران، اصفهان، کرمان و دشت قزوین قربانیان اصلی فرونشست
وی گفت: « مناطقی که در معرض آسیبهای جدی هستند شامل تهران، اصفهان، بخشهایی از خراسان جنوبی، کرمان، بسیاری از مناطق جنوب کشور و دشتهای قزوین میشوند. بهویژه تهران، اصفهان، کرمان و دشت قزوین در شرایط حادتری قرار دارند.برای کاهش سرعت فرونشست باید دانست که تغییرات در زمین فرآیندی طولانیمدت است و ممکن است صدها تا هزاران سال طول بکشد، زیرا حرکت زمین کند است. با این حال، برای کاهش سرعت فرونشست و کنترل روند آن، مدیریت و صرفهجویی در مصرف آب ضروری است. با وضعیت فعلی، تعداد زیاد چاههای غیرقانونی و برداشتهای بیرویه از منابع زیرزمینی، اگر ادامه پیدا کند، طی یکی دو سال آینده بسیاری از شهرهای ما با مشکلات جدی مواجه خواهند شد؛ پلها و ساختمانها ممکن است دچار ریزش شوند و زیرساختها آسیب ببینند.»
ناطق الهی گفت: «امید میرود که تغییرات اقلیمی و بارندگیهای بیشتر طی سالهای آینده بتواند بخشی از آب را به سفرههای زیرزمینی هدایت کند. روشهایی مانند آبخوانداری و آبخیزداری میتوانند طی یک قرن آینده شرایط را بهبود دهند، اما مهمترین اصل، توقف روند فعلی و مدیریت صحیح منابع آب است.در حوزه کشاورزی نیز باید مصرف آب مدیریت شود، زیرا بیش از ۸۰ درصد آب کشور برای کشاورزی استفاده میشود. اگر محصولات پرمصرف را از خارج وارد کنیم، هم صرفه اقتصادی دارد و هم امکان مدیریت آب و تأمین آب آشامیدنی و شهری فراهم میشود، زیرا کمتر از ۱۰ درصد آب کشور برای مصارف خانگی استفاده میشود.در عین حال، امنیت غذایی و نگرانی سیاستگذاران از بیکاری کشاورزان نیز باید مدنظر قرار گیرد .»