از آن زمان که زمزمه مذاکرات آغاز شد و دلایلی برای ضرورت آن مطرح شدند مثل برداشتن سنگ تحریم ها از پیش پای ایران، ضرورت مساله توسعه ایران، ناامید کردن دشمنان ایران و ... مساله ایران هم بیش از پیش در کانون تحلیلها و توجهها قرار گرفت.
به ویژه حاشیههای سفر اخیر ترامپ به کشورهای حاشیه خلیج فارس و آنچه در مورد قیاس ظرفیتهای ایران با این کشورها و برنامههای این کشورها برای توسعه در رسانه های اجتماعی پر بازدید شدند و البته به جرات میتوان گفت فراتر از همه اینها مساله تغییر نام خلیج فارس بود که حس ایراندوستی و ایرانگرایی را برکشید و در صدر توجهها نشاند. به نظر میرسد توجه بیشتر به ایران و ایرانخواهی تنها محدود و منحصر به دلایل ضرورت مذاکره و غیرت ایرانی و قیاس ها و مسئله نام خلیج فارس نیست. جامعه ایرانی امروز به دلایل مختلف از جمله برامدن نسلهای تازه و دور شدن از فضای پرشور آرمان ها و انقلاب و مقتضیات فضای جنگ، به دنبال بازتعریف خود به عنوان جامعه ایرانی است. این مسالهای منحصر به نسل جوان نیست. مساله ای پیش روی ایران در مختصات امروز است. آنچه به عنوان نوعی ایرانگرایی در بین بخشی از جامعه در حال شکلگیری است پاسخی به این بازتعریف است. این ایرانگرایی بر خلاف جوسازیهای سیاسی رسانههای سلطنت طلب، نه ویژگی سلطنت طلبان است و نه به هیچ روی طرفدار اشکال دیگر استبداد. ایران گرایی در حال ظهور و مبتنی بر حقوق شهروندی و ارزشهای مردمسالاری است. ایران گرایی شاید شعار سلطنت طلبان باشد اما منحصر کردن آن به آنها، توهین به شعور ایرانگرایان است. ایرانگرایییی که در ایران و به ویژه در جامعه جوان در حال شکلگیری است برخاسته از همان شعار «زندگی» و راهی برای برکشیدن آن است و از همین رو عمیقاً فرهنگی و مبتنی بر پذیرش تنوع است. برخلاف دوران نخستین مواجهه ایرانیان با تجدد یعنی اواخر دوران قاجار که روشنفکران «علت فلاکت ایرانیان» را دین دانستند، امروز اما این ایرانگرایی ضد دین نیست. مردمی که کوروش را تکریم و تخت جمشید را تحسین میکنند، حرمت محرم را هم نگه میدارند و فرهنگ و سنت های دینی را هم به عنوان بخشی از فرهنگ و آیین ایرانی پاس میدارند. اگر از آن سالهای خامی اواخر قاجار به تدریج باستان گرایی به مثابه پرچمی برای پیشرفت برکشیده شد، ایرانگرایی امروز باستانگرا نیست.اساساً امروز بر خلاف اواخر قاجار و بعد از آن یعنی دوران پهلوی اول، ایرانگرایی ماهیتی ضد دینی ندارد بلکه صرفاً برای اولویت دادن به ایران است. چیزی که در برخی دلایل ضرورت مذاکره هم دیده میشود. ایرانگرایی امروز به معنای دور شدن یا کمتر اهمیت دادن به مساله «استقلال ایران» به عنوان یکی از دستاوردهای بنیادین و ارزشهای محوری انقلاب اسلامی نیست، بلکه پس از تثبیت استقلال به دنبال توسعه است. چراکه امروزه لازمه حفظ استقلال، توسعه یافتگی است. منبع: عصرایران