از میانه فروردین ماه تاکنون علیرغم که نرخ دلار از حدود ۱۰۵ هزار تومان به ۸۲ هزار تومان کاهش یافته است، اگر دستی بر خرید و بازار داشته باشید، شما هم تایید خواهید کرد که هیچ یک از کالاها و خدمات حتی درصد کوچکی از کاهش قیمت را تجربه نکرده اند.
به عبارتی دیگر ارزش ریال در حالی که در این مدت بیش از ۲۰ درصد افزایش پیدا کرده است، قیمت دیگر کالاها و خدمات، نه تنها نسبت به گذشته تغییر نکردهاند و حتی در برخی قیمتها مانند لبنیات هم افزایش دوباره داشتهاند. این در حالی است که هر زمان قیمت ارز بالا میرود، عموم قیمتها به سرعت خود را با این افزایش تطبیق میدهند و تورم میانگین نیز افزایش مییابد. کارشناسان در توجیه این معضل میگویند که در اقتصاد مفهومی به نام «چسبندگی قیمت» وجود دارد. چسبندگی قیمت یعنی قیمتها به سختی و به کندی تغییر میکنند؛ حتی اگر شرایط بازار تغییر کند. به زبان سادهتر، افزایش قیمتها به شکل دائمی و روزمره قیمت کالاها و خدمات را بالا میبرند؛ اما کاهش قیمتها یا رخ نمیدهند و یا اگر رخ دهند هم به کندی و با دشواری بسیار خواهد بود.کارشناسان میگویند هنگامی که یک جهش ارزی رخ میدهد، قیمتها نه بر مبنای واقعیت مادی که گاه بر اساس تورم انتظاری افزایش مییابد. منظور از تورم انتظاری، انتظار عموم جامعه از افزایش قیمتها و گسترش بیثباتیها است. در این وضعیت تقریبا همگان در انتظار جهشهای قیمت و افزایش نرخها هستند. هنگامی که نرخ ارز بالا میرود، چون انتظارات تورمی بالاتر از قبل شکل گرفته، به سرعت خود را در افزایش قیمتها، در تمام اقتصاد نمایان میشود. در مقابل وقتی روند انتظارات تورمی معکوس میشود، وضعیت به این سرعت دگرگون نمیشود. درواقع اولین اتفاقی که با تغییر انتظارات تورمی رخ میدهد، این است که با کاهش قیمت ارز در بازار، تقاضای مردم برای خرید ارز هم کاهش مییابد که به طور طبیعی بر کاهش قیمت اثر دوچندانی خواهد داشت.