خبرآنلاین در این زمینه نوشت: این روزها که مردم و مسئولان خود را برای فرارسیدن نوروز ۱۴۰۴ آماده میکنند، در سوی دیگر میدان، حامیان قانون عفاف و حجاب که بیشتر از طیف مخالف دولت هستند؛ در حال تدارک سناریو و نقشهای جدید برای زمینگیر کردن کابینه چهاردهم هستند؛ آن هم با اجرایی کردن قانون عفاف و حجاب، برخلاف مصوبه شورای عالی امنیت ملی. حجتالاسلام مسیح مهاجری مدیر مسئوول روزنامه جمهوری اسلامی هم نوشت: مطالبه برای اجرایی شده قانون عفاف و حجاب در روزهای اخیر افزایش یافته و جمعی از زنان و مردان در قم به بعضی از مراجع تقلید مراجعه کردند و در تهران نیز در برابر بعضی مراکز حکمرانی ازجمله مجلس شورای اسلامی تجمع برگزار میکنند و خواستار مبارزه با بیحجابی از طریق به اجرا درآمدن قانون عفاف و حجاب میشوند. بیحجابی در تاریخ نظام جمهوری اسلامی، پدیدهایست که در دولت سیزدهم رخ داده است. هرچند دولت کنونی خود را موظف به حل این مشکل میداند ولی مطالبهگران اولاً باید بپذیرند و اعتراف هم بکنند که دولت مطلوب خودشان مسبب بیحجابی بوده و ثانیاً برای جبران ضربهای که در آن دولت به جامعه وارد شده با توسل به روشهای منطقی با دولت فعلی همکاری کنند. این واقعیت روشن، ایجاب نمیکند مطالبهگران، طلبکار باشند و متوسل به بیقانونی شوند.واقعیت اینست که بیحجابی در تاریخ نظام جمهوری اسلامی، پدیدهایست که در دولت سیزدهم رخ داده است. هرچند دولت کنونی خود را موظف به حل این مشکل میداند ولی مطالبهگران اولاً باید بپذیرند و اعتراف هم بکنند که دولت مطلوب خودشان مسبب بیحجابی بوده و ثانیاً برای جبران ضربهای که در آن دولت به جامعه وارد شده با توسل به روشهای منطقی با دولت فعلی همکاری کنند. این واقعیت روشن، ایجاب نمیکند مطالبهگران، طلبکار باشند و متوسل به بیقانونی شوند. توقف قانون عفاف و حجاب، تصمیم نظام است نه یک شخص. دولت و شخص رئیسجمهور اگر درباره این قانون نظری داشته و دارد، آن را با مسئولین دیگر در میان گذاشته و در نهایت، تصمیم نظام این شد که فعلاً از اجرای آن خودداری شود. بنابراین، کسانی که به توقف این قانون اعتراض دارند به تصمیم نظام اعتراض دارند و نباید با نادیده گرفتن این واقعیت، به این یا آن شخص اعتراض کنند و به خود حق بدهند مرزهای اخلاق و قانون را پشت سر بگذارند.
همه در حال نو شُدن هستند، الا این جماعت!
مهرداد خدیر در سایت عصر ایران نوشت:یک جماعت اندک نه با فرش زمردی کار دارد نه با دایه ابر بهاری نه با گیاهان که دختران زمین اند. آنها با دختران این سرزمین کار دارند و همۀ این زیباییها را رها کرده و با خشم و غیظ دنبال آن اند که زنان و دختران این سرزمین را که بیاعتنا از کنار آنان میگذرند یا حس تلخی به آنان دارند وادارند مثل آنان بپوشند و زور خود را به آنان تحمیل کنند.این چندده نفر که به ضرب و زور ارتباطات مجازی در شبکههای خاص و بی دغدغه برخورد هم قادر به جمع کردن تعداد قابل توجه نیستند و نسبت به دهههای ۶۰ و ۷۰ و ۸۰ و ۹۰ دچار ریزش فاحش شدهاند (یا اعتقادی یا دون شأن دانستن ارتقا یافتههاشان) از صبح تا شب مقابل مجلس تحصن کردهاند و البته نیاز به دریافت مجوز هم ندارند تا خواست خود را تحمیل کنند و آن همانا اجرای قانون حجاب زنان و سختگیری و جریمه به خاطر پوشش است که اگرچه اصل آن مبنای شرعی دارد اما اولا به عرف هر منطقه بستگی دارد و نمیتوان برای همه دختران و زنان ایرانی در جغرافیاها و سنین و طبقات مختلف یک یونیفورم واحد تعریف کرد، ثانیا در شرع مجازات دنیوی تعریف نشده و جای شگفتی است که چگونه شورای نگهبان آن را مغایر شرع نشناخته و ثالثا شورای عالی امنیت ملی از بیم تنشهای شدید اجتماعی به خواست رییس جمهور پزشکیان آن را مسکوت گذاشته است.البته همه میدانند مردم در این وانفسای تورم و قیمت دلار و کرایه خانه حال و حوصله ندارند بابت نوع پوشش هم جریمه شوند و فرض بر این است که خانوادهها بیشتر ازپاسبانان نگران عزیزانشان هستند و کار پلیس این است که در مواردی که کمک میخواهیم به یاریمان بشتابد نه وقتی درخواستی نداریم و اجرای این طرح زحمات پلیس در عرصههای دیگر را هم مخدوش میکند.این جماعت اندک اما خودشان را همۀ مردم ایران میدانند و کاری ندارند به این که حداقل ۸۰ درصد مردم با این قانون مضحک مخالفاند شامل ۵۰ درصد و آنهایی که در انتخابات تیر ۱۴۰۳ در انتخابات ریاست جمهوری شرکت نکردند و ۳۰ درصد واجدان شرایط هم به مسعود پزشکیان رأی دادند که طرح نور را سیاهی خوانده بود و اکنون هم گفته نمیتواند این قانون را اجرا کند.
«نقدعلی»ها میخواهند چالش بسازند!
داوود حشمتی هم در سایت اصلاحطلب «امتداد» نوشت: تجسم کنید در جلسه ای که از همه کارگزاران نظام تشکیل شده، ناگهان «نقدعلی» از انتهای سالن از جایش بلند میشود، و با اشاره به سران نظام خطاب به رهبری میگوید «این بزرگواران میگویند قانون حجاب خلاف امنیت است» اما رهبری میگوید: «خداوند گوش شنوایی بدهد تا بتوانم گوش کنم شما چه میگویید». روایت «نقدعلی» در مورد واکنش رهبری اما طور دیگری است. او که در جمع معترضان به عدم ابلاغ قانون حجاب اجباری حرف میزد، گفته بود: «رهبری سربسته جواب دادند «دعا کنید گوش شنوا داشته باشیم». در واقع او معتقد بود که عامدانه حرف آنها شنیده نشده است.
در این باره معاون پارلمانی رئیس جمهور که در جلسه حاضر بود میگوید: «ارتباطی برقرار نشد که موضوعی مطرح شود» و تاکید کرده است که «رسم نیست در چنین مراسمی کسی بلند شود تا با رهبری صحبت کند» و ابراهیم رسولی معاون قالیباف در مجلس هم اظهارات او را رسما «دروغ» خواند. اما نکته اینجا بود که «نقدعلی» نماینده «پاجوشها» در مجلس، آمده بود تا عامدانه «برای نظام چالش» ایجاد کند.
نقدعلی و تفکر پاجوشها به طور کلی معتقدند برای شنیده شدن حرفشان باید «برای نظام چالش» ایجاد کنند. برای همین هم در خیابان به راه افتادند تا «حرفشان را به کرسی» بنشانند. حتی ماجرا فراتر از این است.
یک ماه پیش که بحث همین قانون حجاب و عفاف بود. حمید رسایی یکی دیگر از پاجوشهای مجلس به اظهارات قالیباف واکنش نشان داده و گفته که حرفهای قالیباف یعنی «هسته سخت نظام» اگر میخواهد «حرف حقّش به کرسی بنشیند» باید «برای نظام چالش ایجاد» کند و مانند «سلیطههایی که لخت شدند و رفتند روی ماشین پلیس نشستند، هنجارشکنی!» کند. او ادامه داده بود: «نهایتش میگویند این هم روانی است اما در عوض حرفت به کرسی مینشیند چون مدیران جمهوری اسلامی فقط در برابر چالش و تنش عقبنشینی میکنند، حتی با ذبح قانون!» این اولین بار هم نیست که چنین توصیههایی میشود. اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۲ همین جریان در رجانیوز فرمان اردوکشی خیابانی صادر کرده بود. جایی که سایت وابسته به حلقه «میم» توصیه می کرد که حتی باید از رئیسی عبور کرد و «تبدیل به پلیس بد گردید. باید {او} را بین دو انتخاب مخیر کرد و هزینه نادیده گرفته شدن را بالا برد. باید تریبوندارها گوش به بخشنامه را از مرجعیت انداخت و چک سفید امضای اطاعت از میانجیگرها و مدیران میدان را بازپس گرفت.» حالا «نقدعلی» و آنها که در مقابل مجلس دست به تجمع و تحصن زدند، درحال عمل به همان توصیهها هستند. آنها فکر می کنند برای دیده شدن در چشم نظام و شنیده شدن حرفشان در گوش نظام، باید در خیابان «چالش» ایجاد کرد. دقیقا در همینجاست که میتوان فهمید، چرا محمود نبویان هم راهش را از آنها جدا کرده و معتقد است که آنها به دنبال «بحرانسازی» هستند. البته این بحران سازی ارتباط های اندکی هم با انتشار حکم دو وزیر دولت رئیسی دارد. اعتقاد آنها این است که با این تنشها «نظام وادار به عقبنشینی میشود» و «حرفشان به کرسی مینشیند»