دکتر فرشاد مومنی که در نشست اندیشه توسعه و شاقولهای اعتبارسنجی برنامه کاندیداها سخن میگفت، با بیان اینکه متاسفانه کشور ما به صورت مزمن، گرفتار مواجه شدن با شوکهای پرشمار با منشا داخلی و خارجی است و این وضعیت کشور ما را دچار سرگیجگی، راه گم کردگی و از دست دادن جهتهای درست برای اداره نظام ملی کرده است، افزود: این اندیشه راهگشا که متفکران بزرگ توسعه مطرح کردهاند، که کشور در حال توسعه کشوری است که با پدیده قفل شدگی به تاریخ یا وابستگی به مسیر طی شده روبهرو است و بر اساس آن هر اتفاقی که میافتد حتی اگر در درون آن ظرفیتها و فرصت هایی هم وجود داشته باشد، به دلیل ریشهدار بودن نهادهای بازتولیدکننده توسعه نیافتگی، هزینههایش را میپردازد اما معمولا نمیتواند از فرصتها به شکل منطقی استفاده کند و گاه حتی آن فرصتها را به تهدید تبدل میکند. ما اکنون گرفتار این وضعیت هستیم.
این عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی با تاکید بر اینکه برنامه کاندیداها باید منطق رفتاری و حساب و کتاب و اجزا و عناصر داشته باشد، خاطرنشان کرد: در بهترین حالت آمال و آرزوهای خود را برنامه مینامند، نام آن را نمیتوان برنامه گذاشت! متاسفانه در ایران عمر سازمانهای سیاسی از عمر سازمانهای اقتصادی، فاجعهآمیزتر است. در این کشور حزب نداریم، تا میخواهد حزبی پا بگیرد منحل میشود، این یکی از طنزهای تلخ کشور ماست. طرف نگران محیطزیست است یکباره میگویند پرونده اتصال به استکبار جهانی برایش پیدا شد! وقتی این حرفها زده میشود و ما به ازای عینی ندارد و شواهد خلاف آن پرشمار است، آثار مشروعیت سوز دارد. این چه سیستم نظارتی است که طرز عملش مشروعیت حکومت را به چالش میکشد!؟ در هر حیطهای اگر تخصص را کنار بگذارید دچار بحران میشوید تنها مربوط به محیطزیست نیست. گزارش سه جلدی وزارت کشور نشان میدهد کشور ما از نظر اعتماد مردم به حکومت شاخص اعتماد اجتماعی ما یکی از بحرانیترین شرایط تاریخی خود را تجربه میکند این در گزارش رسمی منتشر شده در آنجا شاخص اعتماد به دیگران که منعکس کننده حس ملی و پیوند ملی داشتن است بسیار خجالت آور است این شاخص در نروژ نزدیک به ۹برابر ایران است. با هر متری که نگاه کنی اوضاع و احوال تولید فناورانه در ایران به طرز فاجعه آمیزی بد است. آنچه که جنبه هشدار دارد و هدیهای به کاندیداهایی است که شرافت و عرق ملی دارند و میخواهند کشور توسعه یابد این است که شرافتمندانه واقعیتهای مربوط به شاخص پیچیدگی و شاخص رابطه مبادله و شاخص وزن و ضریب اهمیت صادرات صنعتی در کل اقلام صادراتی ایران را مقابل خود بگیرید و به اسم برنامه، امید و آرزو پخش نکنید. درباره این موارد تعهد دهید، اینکه بگویید برای فقرا و محرومان غصه میخوریم، اسمش برنامه نیست! درباره وضعیت محیطزیست و مثلا تعداد روزهای با هوای سالم که شهروندان ایران در شهرهای بزرگ تنفس میکنند، باید عدد و ارقام مشخص ارائه کنند و پایبند به آن باشند.
این عضو هیات علمی دانشگاه با بیان اینکه امیدواریم آنچه که چند باره تکرار شده را نصب العین کنند که باید راه را بر فرصت طلبی و عوام فریبی و از همه مهمتر دادن وعدههای مصرفی ببندند، خاطرنشان کرد: مهمترین رکن رقابت مخربی که در دورههای قبل شاهد بودیم، این بود که عزیزان فکر میکردند سر گنج نشستهاند و اموال ماترک امواتشان را وعده میدهند! میگفتند ماهی فلان قدر یارانه میدهند و مسابقهای اینگونه شکل گرفته بود! اینها مانند سم میماند! گستره و عمق وابستگیهای ذلتآور به دنیای خارج را افزایش میدهد و هم نابرابریها را فزایش میدهد. در شرایطی که با بحران عرضه کل روبهرو هستید، تحریک تعادل به این شکل قطعا آثار مخرب دارد.
مومنی در پایان یادآورشد: نباید فراموش کرد که حمایتهای اعتلابخش از محرومان و فقرا در غیاب یک برنامه ارتقاء بنیه تولید ملی، دقیقا به ضد خود تبدیل میشود و فقر را با فلاکت توأم میکند. باید قانون دادن وعدههای ضد توسعه فلاکت بار که وابستگیهای ذلتآور به دنیای خارج را افزایش میدهد و اشتغال زدا است ممنوع کند. هر یک میلیارد دلار واردات کالاهای ساخته شده قابل تولید در کشور بین ۲۵ تا ۱۰۰ هزار فرصت شغلی را از بین میبرد. بعد از محیطزیست، شاقول «اعتماد مردم به حکومتشان» و «اعتماد حکومت به مردم» مطرح است. وقتی حکومت ابتداییترین دادهها را برای اعمال نظارتهای شرافتمندانه تخصصی مدنی، پاک میکند سطح اعتمادش به ملتش را نشان میدهد. اگر میخواهید سطح بالاتر اعتماد حکومت به ملت را نگاه کنید سند بودجه ۱۴۰۳ را ببینید! از ۱۵ زاویه مایه تاسف است!