در همین حال مقام ارشد بانک مرکزی هم با تایید انتقال داراییهای ایران پس از انتقال زندانیان اعلام کرد که در حدود ۶ میلیارد دلار از داراییهای بلوکه شده کشور در کره جنوبی آزاد شده است. هر چند همچنان بر سر چگونگی این موضوع اخبار متناقضی وجود دارد اما در نهایت پس از بارها اعلام رسمیآزادسازی این اتفاق افتاد. در نهایت پرسش مهم این است که تاثیر این اخبار بر بازار چقدر طول خواهد کشید و آیا دلیلی برای عدم افزایش قیمت دلار وجود دارد؟ فارغ از تمام پیشبینیها، آیا دلیل یا توجیهی غیر از عوامل روانی مطرح شده با تکیه بر آزادسازی بخشی از پولهای بلوکه شده و انتقال آن از کره جنوبی به قطر، برای کاهش نرخ ارز در نیمه دوم سال وجود دارد؟ باید توجه داشت که منظور از کاهش نرخ ارز، بیانی دیگر برای «افزایش ارزش پول ملی» است.
در واقع، نرخ دلار، نه کاهش مییابد و نه افزایش، بلکه این برابری نرخ «رالا» به «دلار» است که تغییر میکند و به نوسان میافتد.افزایش ارزش «پول ملی» به عوامل مختلفی بستگی دارد که یکی از آنها، در بستر سیاستهای پولی تعریف میشود. در واقع برای «خوشبینی» به افزایش ارزش رال ، باید ابتدا دید که چه «دلیلی» برای این خوشبینی وجود دارد؟ برای اینکه بدانیم در حوزه پولی چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است، بهتر است به آمارهایی که اخیرا مسعود نیلی، مشاور اقتصادی دولت روحانی ارایه کرده، نگاهی کنیم: «آمارهای پولی و بانکی منتشر شده توسط بانک مرکزی نشان میدهد که در پایان سال گذشته، بدهی بخش دولتی به سیستم بانکی به صورت کاملا غیرمتعارف، بیش از ۴۰۰ هزار میلیارد تومان افزایش داشته که به معنای ۴/ ۶۲ درصد رشد (در مقایسه با ۱۷درصد رشد سال۱۴۰۰) در اسفند گذشته است. رشد بدهی دولت به بانکهای تجاری، با جهشی بیمحابا، در سال گذشته، به ۸/ ۱۴۷درصد (یعنی ۵/ ۲برابر در مقایسه با ۴/ ۲۱ درصد سال۱۴۰۰) رسیده است.