وزارت آموزش دولت تروریستهای طالبان (که برخی رسانههای، مقامات و نمایندگان مجلس شورای اسلامی ایران آن را جنبش اصیل منطقه! میدانند!) در حالی از دانشآموزان پسر و معلمان مرد برای حضور در مدارس دعوت کرده که هنوز از سرنوشت تحصیلی دختران در این کشور خبری نیست. در بیانیه وزارت آموزش دولت موقت طالبان به مناسبت آغاز سال تحصیلی جدید در افغانستان آمده است که معلمان و دانشآموزان مرد/پسر باید در ۲۷ ماه جاری به تحصیل و کار خود بازگردند. این بیانیه در مورد تحصیل دختران یا آموزش معلمان زن اظهار نظری نکرده است. همچنین، طالبان نام «مدارس امارتی» را برای مدارس دولتی ذکر کردهاند که از سوی برخی از کاربران شبکههای اجتماعی واکنشبرانگیز شدهاست. در بیانیه وزارت آموزش طالبان همچنین همه معلمان و دانشآموزان مرد/پسر را ملزم به حضور در موسسات آموزشی کرده است. در حالی که جامعه بینالمللی هنوز دولت طالبان را به رسمیت نشناخته است و هیچ کشوری در جهان تحصیل دختران را ممنوع نکرده است، ممکن است این اقدام طالبان با واکنشهای گسترده مواجه شود.
فرار شخصیت معتدل طالبان بعد از كتك خوردن
خبرگزاری آمریکایی بلومبرگ به نقل از منابع مطلع نوشت: عبدالغنی برادر، بر تشکیل کابینهای فراگیر که شامل سران غیرطالبان و دیگر قومیتها، اصرار داشته است تا این کابینه برای جامعه جهانی مورد پذیرش قرار بگیرد اما در این دیدار، خلیل الرحمن حقانی از صندلی خود برخواسته و شروع به کتک زدن این مقام طالبان کرده است. مردی که آمریکا و متحدانش امیدوار بودند اعتدال را در کابینه طالبان در افغانستان رهبری کند، طی تیراندازی و درگیریهای اخیر در کاخ ریاستجمهوری در کابل به حاشیه رانده شد. خبرگزاری آمریکایی بلومبرگ به نقل از منابع مطلع با اشاره به این موضوع نوشت: «ملا عبدالغنی برادر چهره شناخته شدهای که مذاکرات صلح با آمریکا را به پیش برده بود در اوایل ماه سپتامبر (اواسط شهریور) به صورت فیزیکی مورد حمله یکی از سران شبکه حقانی در کاخ ریاستجمهوری افغانستان و در جریان انجام گفتوگوهایی برای تشکیل کابینه قرار گرفت». بر اساس گفته یک منبع مطلع از این حادثه که خواست نامش فاش نشود، عبدالغنی برادر، بر تشکیل کابینهای فراگیر که شامل سران غیرطالبان و دیگر قومیتها، اصرار داشته است تا این کابینه برای جامعه جهانی مورد پذیرش قرار بگیرد اما در این دیدار، خلیل الرحمن حقانی از صندلی خود برخواسته و شروع به کتک زدن این مقام طالبان کرده است. بر اساس گفته این منابع مطلع، پس از این حادثه، محافظان وارد این نزاع شده و اقدام به تیراندازی به سوی یکدیگر کرده که طی آن تعدادی از آنها کشته و مجروح شدند. در حالی که برادر در این حادثه آسیب ندید اما از کابل خارج شده و راهی قندهار (مقر طالبان) شد تا با «هیبتالله اخندزاده» رهبر معنوی طالبان گفتوگو کند. ترکیب کابینه طالبان روز ۷ سپتامبر (۲۶ شهریور) اعلام شد و هیچ کدام از اعضای کابینه خارج از گروه طالبان نبوده و ۹۰ درصد پستها نیز متعلق به قوم پشتون بوده است. اعضای شبکه حقانی که تحت تحریمهای آمریکا قرار دارند نیز ۴ پست در کابینه بدست آوردند و «سراج الدین حقانی» رهبر شبکه حقانی که در لیست تروریستی و تحت تعقیب پلیس فدرال آمریکا قرار دارند به عنوان سرپست وزارت کشور انتخاب شود. ملا عبدالغنی برادر نیز به عنوان یکی از دو معاونان نخستوزیر معرفی شد. طالبان و شبکه حقانی حدود سال ۲۰۱۶ با یکدیگر ادغام شدند. افراد مطلع گفتند که رئیس سازمان اطلاعات پاکستان که در جریان تشکیل کابینه در کابل حضور داشته از حقانیها در برابر ملا عبدالغنی برادر که هشت سال در زندان پاکستان بوده، حمایت کرده است. ملا عبدالغنی برادر با اقدام دولت ترامپ و برای مشارکت در گفتوگوهای صلح از زندان آزاد شده بود. این منابع مطلع گفتند که ملا محمد حسن که فرد کمتر شناخته شدهای است به این دلیل به جای ملاعبدالغنی برادر به عنوان نخستوزیر انتخاب شد چون ارتباط بهتری با اسلام آباد داشته و تهدیدی برای شبکه حقانی به شمار نمیآید. خبرگزاری بلومبرگ نوشت که دفتر رسانهای ارتش پاکستان به درخواستها برای اظهار نظر در این باره پاسخ ندادهاند. طی هفته گذشته، اعضای گروه طالبان گزارشها درباره بروز درگیری را رد کردند. برادر نیز روز پنجشنبه در تلویزیون دولتی این کشور ظاهر شد تا به شایعات درباره مجروح یا کشته شدن خود پایان دهد. اما ملا عبدالغنی برادر روز ۱۲ سپتامبر و در جریان استقبال از «شیخ محمد بن عبدالرحمن آل ثانی» وزیر امور خارجه قطر حضور نداشته است و در نخستین جلسه کابینه وزیران طالبان که این هفته برگزار شد نیز حاضر نشد. برادر در صحبت کوتاهی که با تلویزیون رسمی افغانستان داشت گفت که «الحمدالله من سالم هستم». بیانیه دیگری که نیز در رسانهها منتشر شده هرگونه درگیری داخلی در میان طالبان را کاملا رد کرده است. اما عدم حضور وی در جریان سفر هیئت قطری، در حالی که دیگر اعضای کابینه از جمله اعضای شبکه حقانی حضور داشتند، به شایعات دامن زد. قطر سالها میزبان ملا عبدالغنی برادر بود و این مقام طالبان طی این سالها با مقامهای آمریکایی از جمله «مایک پامپئو» وزیر خارجه سابق آمریکا برای پایان دادن به طولانیترین جنگ آمریکا مذاکره میکرد.
برادر در توجیه عدم حضور خود در جریان سفر مقام قطری به کابل گفت که از سفر وزیر خارجه قطر به کابل مطلع نبوده و وی در سفر بوده و نمیتوانسته سفر خود را قطع کرده و به کابل بازگردد. بلومبرگ نوشت که «بلال کریمی» یکی از سخنگوهای طالبان در گفتوگوی تلفنی گفته است که ملا عبدالغنی برادر به حاشیه رانده نشده و انتظار میرود که وی به زودی بازگردد. کریمی گفت: «هیچگونه اختلافی میان رهبران امارت اسلامی وجود ندارد. آنها برای دستیابی به پست و مقام دولتی نزاع نمیکنند». ملا عبدالغنی هر چند با عنوان ملا شهرت دارد و مدتی هم در مدارس دینی درس خوانده اما تعلیمات دینی را به پایان نرسانده است.
چگونه دشمان سابق دوست هم شدند؟ مشاور ارشد سیاسی سابق رئیس پارلمان افغانستان گفت که روابط طالبان با جمهوری اسلامی ایران پس از حمله آمریکا به افغانستان تغییرات چشمگیری به خود دیده است، که باعث شده این دو دشمن سابق با هم دوست شوند.بکتاش سیاوش در مقالهای برای وبگاه «اینترنشنال پالیسی دیجست»، نوشت که در اولین دوره حکومت طالبان در سال ۱۹۹۶، آنها با ایران دشمنی میکردند. این خصومت باعث شد طالبان دیپلماتهای ایرانی را در مزار شریف به قتل برسانند، و ایران نیز در مقابل از نیروهای مقاومت ضد طالبان حمایت کرد. با این وجود، پس از حمله آمریکا به افغانستان و براندازی حکومت طالبان در سال ۲۰۰۱، ایران به طالبان نزدیک شد، زیرا هر دو با آمریکا میجنگیدند. در این دوران، ایران از طالبان حمایت میکرد و منابع مورد نیاز برای مبارزه با دولت مرکزی و نیروهای آمریکایی را در اختیار آنها قرار میداد. حتی جانشین ملاعمر رهبر طالبان، اختر محمد منصور، چندین مرتبه با مقامات ایرانی دیدار کرد.به گفته سیاوش، علاوه بر مبارزه با یک دشمن مشترک، «تجارت تریاک» نیز روابط طالبان با ایران را تقویت کرده است. این سیاستمدار افغان نتیجه میگیرد که روابط بین طالبان و ایران بر اساس منافع مشترک است، و نه راهبرد بلندمدت. اگرچه دشمنی با ایالات متحده مبنای این روابط دوجانبه قرار گرفته است، اما هنوز تفاوتهای اساسی میان تهران و طالبان وجود دارد که در آینده در بوته آزمایش قرار خواهد گرفت.با این وجود، خروج آمریکا از افغانستان چشمانداز سیاسی منطقه را تغییر داده است. پس از خروج نیروهای نظامی آمریکایی از افغانستان، روابط کابل با واشینگتن تحت تأثیر روابط واشینگتن با کشورهای منطقه، از جمله ایران قرار خواهد گرفت.
تطهیر طالبان موجب ننگ و شرمساری است؛
طالبان جنایتکارترین جنایتکاران دنیا هستند
یک فعال سیاسی ضمن اشاره به حمایت برخی در ایران از طالبان گفت: اینکه برخی افراد میگویند طالبان برادر کوچک ماست جای تعجب دارد، طالبان کجا برادر ماست؟ اینها جنایتکارترین جنایتکاران دنیا هستند.
سید ناصر قوامی گفت: آقای حقانی که امروز وزیر داخله طالبان است، تعدادی از مساجد شیعیان را در حال نمازگزاری منفجر کرده است. اینگونه حرف زدن درباره طالبان موجب ننگ و شرمساری است. اینها وهابیهای تند هستند و کشتن شیعه را واجب میدانند. همچنین یك کنشگر سیاسی دیگر در مورد موضع اصلاحطلبان و واکنش کیهان در ماجرای تسلط طالبان با افغانستان گفت: «من فکر میکنم دقیقا چیزی به عنوان نگاه اصطلاحطلبانه نسبت به طالبان شکل نگرفتهاست. امثال کیهان و آقای شریعتمداری به طرز رندانهای از هر صحبتی که در فضای مجازی مطرح میشود را به اصلاحطلبان نسبت میدهند. احمد شیرزاد گفت: ممکن است اصلاحطلبان اظهارنظرهای متعددی داشتهباشند اما یک موضعگیری منسجم و همه جانبه صورت نگرفتهاست کما این که از سوی حکومت هم این اتفاق نیفتادهاست همانطور که از سوی بسیاری از دولتها این موضعگیری انجام نشدهاست. وضعیت افغانستان هنوز روشن نیست. سیاست آینده طالبان مشخص نیست. این که مقاومتهای اجتماعی و نظامی تا چه حد میتواند صحنه سیاست افغانستان را تغییر دهد، هنوز روشن نیست. به همین دلیل است که اغلب دولتهای جهان موضع صریح و روشنی اتخاذ نکردهاند. اغلب هنوز چشم انتظار هستند که ببینند طالبان چطور پیش میرود. جمهوری اسلامی هم به صورت طبیعی موضع روشنی نگرفتهاست. مجموعه سیاسی اصلاحطلبان نیز مواضع منسجم و یک دستی ندارند اما در این میان برخی اظهارنظرها در فضای مجازی منتشر شدهاست. این که شریعتمداری به طرز رندانهای پیشنهاد داده که اصلاحطلبان یک تیپ تشکیل بدهند و برای جنگ بروند، بسیار غیراخلاقی است و صفبندی سیاسی در مورد طالبان هنوز شکل نگرفتهاست.» او همچنین ادامه داد: «باید همه چشم به منافع ملی داشتهباشیم. در اقشار مختلف جامعه، چگونگی عملکرد طالبان نگرانی جدی است. این نگرانی در جامعه بروز پیدا کردهاست. بخشی از این نگرانیها ناشی از تجربههای جامعه ایران است که از سر گذراندهاست. این که یک گروهی با وعدههای خوب بیایند اما بعدا قدرت را به صورت انحصاری به دست بگیرند، در جامعه ایرانی به صورت ملموسی تجربه شده و نگرانکننده است. به همین دلیل این نگرانیها احساس میشود اما پاسخی هم دریافت نمیکند.»نماینده اسبق مجلس شورای اسلامی افزود: «اما آیا نگرانیهای اصلاحطلبان به این معناست که ما در صحنه سیاسی و امنیتی افغانستان دخالت آشکار داشتهباشیم؟ قطعا و به هیچ وجه این طور نیست. ما میتوانیم بر روی مواضع حکومت خودمان تاثیر داشتهباشیم. این تاثیرگذاری البته مطلوب است. ما باید خواست جامعه و نگرش جامعه را به حکومت منتقل کنیم و حکومت در موضعگیریهایش توجه داشتهباشد که نگرش اجتماعی به اتفاقات اخیر در افغانستان چیست.»او در پاسخ به پرسشی در مورد تفاوتها و شباهتهای طالبان و داعش و برخورد دوگانه با این دو گروه تروریستی نیز توضیح داد: «روزهای اولی که طالبان به قدرت رسید، فضای پرابهامی بود. برخی در آن فضای پر ابهام برای موضعگیری عجله کردند. هم در فضای مجازی برخی از روشنفکران اجتماعی خیلی سریع به مخالفت برخاستند و اظهارنظرهایی داشتند که این برداشت از آن میشد که باید در فضای سیاسی و امنیتی افغانستان حضور فعال داشتهباشیم از آن طرف هم برخی اصولگرایان ذوق زده شدند و فکر کردند جریانی که توانسته آمریکا را از افغانستان بیرون کند، قابل اعتماد است. اما همه اینها موجهای گذرایی بودند کما این که پس از طی روزهای نخستین ذوقزدگی رسانههای رسمی چون صداوسیما هم کمتر شد.