چندی قبل رییس دولت دوازدهم در سخنانی از استانداران سراسر کشور خواست تا حقایق و واقعیتهای تلاشهای دولت را به مردم توضیح دهند. پس از آن هم معاون اول رییس جمهور از کارنامه اقتصادی دولت یازدهم و دوازدهم دفاع کرد، همچنین روزنامه ایران به عنوان رسانهای که تمام قد از سیاستهای دولتهای وقت حمایت میکند در مصاحبهای با محمود واعظی از سختی، گلایه و انتقادهای غیر منصفانهای گفت که سایر رقبا به دولت وارد میکنند.
بازگو کردن فعالیتهای هر دولت برای دولتمردان و مدیران ارشد همان دولت از جذابیت خاصی برخوردار است. افرادی که گمان میکنند -به درست یا خطا- آنچه کردهاند چیزی جزء خدمت و تلاش صادقانه برای مردم نبوده است.
از همینرو نه تنها انتقادها را بر نمیتابند بلکه اینجا و آنجا از کوششهای خویش میگویند و با توجه به ابزارهای در اختیار داشته مانند واحدهای اطلاعرسانی مستقر در سازمانها، روابط عمومیهای وابسته به دولت و استفاده از پتانسیلهای خبرگزاریهای دریافت کننده بودجه دولتی دایم از خدمات خود میگویند. همچنین صدها بنر اطلاعرسانی و خدمات دولت وقت را جلوی درب ورودی سازمانهای دولتی به دفعات نصب میکنند، مصاحبه انجام میدهند، تلاش میکنند در برنامههای تلویزیونی حضور پیدا کنند، از تکمیل شدن پروژهها و تعریف پروژه جدید سخن میگویند و... بیتردید سخن هر کدام از دولتمردان به نقد و احتمالا خدشه وارد کردن به سیاستهای دولت و کاستیهای ساختار همان دولت ارتباطی پیدا نمیکند. اساسا دولتمردان قدرت پذیریش نقد از کارنامه اجرایی خود را ندارند، از همینرو علاقهای به پاسخ دادن به پرسشهای کلان و چالشی هم ندارند، بیشتر اهل شرح وضعیت دیروز و امروز هستند، گزارشی که کوششهای خود را مثبت ارایه بدهند. ناراحتی چندی قبل رییس بنیاد مستضعفان از سوال و انتقاد مجری صدا و سیما در همین زمینه قابل ذکر است. آن سوی این سخنان و تبلیغات و سخنرانیهای مکرر شخصیتهای دولت و مدیران دستگاههای اجرایی، شهروندان یک کشور حضور دارند. مردمی که به نهاد، سازمان، فرد و جریان سیاسی وابسته نیستند و خودشان آن همه گفته را با زندگی روزمره خود و نزدیکانشان مقایسه میکنند. شهروندان یک کشور اگر از آمار بیکاری طی سالهای گذشته و امروز مطلع نباشند، سر و کارشان به بازار ارز و طلا نخورد، قصد خرید خودرو نداشته باشند و حتی اطلاعی از افزایش بیمهار قیمت مسکن و اجاره خانه کسب نکرده باشند و... در نهایت امر همین مسائل را به گونهای دیگر در زندگی خود میبینند. تهیه مایحتاج روزانه، نان، پنیر، کرایه تاکسی و اتوبوس، روغن، شکر و قند، گوشت و مرغ و... گران شدن همین اجناس برای موفق خواندن یک دولت و سیاستهای اقتصادی آن کفایت میکند و نیازی به اعلام پیروزیها و دستآوردهای قابل لمس نیست. به نظر میرسد اگر سیاستگذاری، برنامهریزی و دستاوردهای دستگاه اجرا مفید فایده به حال زیست شهروندان باشد، این دستاورد و تغییر را مردم در زندگی خود درک خواهند کرد؛ مانند توسعه نیروگاههای برق و بازسازی زیرساختهای شبکه توزیع برق در شهرهای بزرگ که منجر خواهد شد شهروندان قطع پی در پی برق در فصل گرم سال را متوجه نشوند، چنین تلاشی قابل لمس و تقدیر است و نیازی به انجام تبلیغات و نشر تصاویر جلسات مدیران این سازمان با سایر نهادها و درج ریپورتاژ آگهی در رسانهها ندارد، حتی اگر چنین فعالیتی کتمان گردد، در هزار دالان مخفی و صدها هزار نفر در یک لحظه علیه آن سخنرانی کنند شهروندان امری دیگر را فهم میکنند، اینکه انکار واقعیت محل اعتنا ندارد. چرا که در عمل از نیازهای مردم به صورت واقعی گرهگشایی صورت گرفته است. حال فرض کنید دولت با استفاده از صدها ابزار اطلاعرسانی و در دفاع از سیاستهای خودش به شهروندان بگوید که دولت وقت پروژههای عمرانی زیادی را به پایان رسانده، وضعیت مسکن را به سامان کرده، جادههای بسیار ساخته است، تورم را کنترل و افسار اسب سرکش دلار را مهار نموده، مقابل رانتخواری ایستادگی و سالانه حدود ۶۰۰ هزار شغل ایجاد کرده است و... میبایست شهروندان تاثیر همین فعالیتها را در زندگی خود درک کنند، در غیر اینصورت تمام این دفاع و مصاحبهها فقط به کار جدال لفظی با منتقدان میآید و این همه نه تنها منتهی به دیده شدن فعالیتهای دولت نخواهد شد، بلکه بازتاب معکوسی در نگاه مردم باقی میگذارد.