«دیگر در انتخابات ۱۴۰۰ آن زن مبارز را نخواهیم داشت که ۴۰ سال به محل ثبت نام نامزدهای انتخابات رياستجمهوری میآمد تا به کلمه رجل سیاسی اعتراض و تکلیف خود را با این واژه مشخص کند»، این یکی از واکنشها به درگذشت اعظم طالقانی است. اعظم طالقانی از فعالان ملی مذهبی، دبیر کل جامعه زنان انقلاب اسلامی و نماینده نخستین دوره مجلس شورای اسلامی که مدتی در بیمارستان بستری بود، چهارشنبه شب (۸ آبان) در سن ۷۶ سالگی در تهران درگذشت. نام اعظم طالقانی برای آنان که کمتر با فعالیتهایش آشنا هستند، شاید بیشتر با تلاشهای او برای تغییر واژه رجل سیاسی گره خورده باشد. در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در اصل ۱۱۵ آمده است که رجل سیاسی میتوانند به رياستجمهوری برگزیده شوند. شورای نگهبان زن را رجل سیاسی نمیداند. اعظم طالقانی معتقد بود این واژه به مرد بودن تأکید ندارد.
او که پیش از انقلاب سابقه مبارزه سیاسی با حکومت وقت و زندان رفتن داشت، پس از انقلاب در سالهای ۷۶، ۹۲ و ۹۶ برای به رسمیت شناخته شدن حق زنان در تصدی مسئولیتهای کلان، کاندیدای رياستجمهوری شد و هر سه بار شورای نگهبان صلاحیت او را رد کرد. آخرین بار در سال ۹۶، در حالی که با واکر به سختی راه میرفت و برای ثبتنام حاضر شده بود، روزنامهای اصولگرا تلاش او در مسیر دفاع از حقوق زنان را اصلاحات با واکر نامید.
اعظم طالقانی خود در گفتوگویی درباره رجل سیاسی گفته بود: «خانم گرجی، تنها زن در شورای نگهبان هم با آن [رجل سیاسی] مخالفت کرده بود. پیشنویس قانون اساسی اشارهای به جنسیت نداشت. آن را به آقایون علما دادند برای نظردادن، آقای گلپایگانی هم گفته بودند، اجازه نمیدهم زنها رئیس جمهور شوند. بعد آمدند واژه رجال گذاشتند. خودم شنیدم از مرحوم بهشتی پرسیدند منظور از رجال چیست، گفتند منظور شخصیت و نخبگان سیاسی است. تا الان این جمله در حافظه من حفظ شده. برای اثبات اینکه قرآن هم نظرش این نیست در قرآن هم تحقیق کردم.»
اعظم طالقانی دختر آیتاله محمود طالقانی عضو جبهه ملی دوم و یکی از بنیانگذاران نهضت آزادی ایران بود. اما هرگز زیر سایه پدر نماند. زیدآبادی مینویسد: «او به عنوان دختر طالقانی شهرت داشت. بله او دختر طالقانی بود، اما دختری که پدر در او تکرار شده بود.» دکتر جواد کاشی پژوهشگر و جامعهشناس در نوشتهای به مناسبت درگذشت اعظم طالقانی، آورده است: «شکاف میان قدرت و حقیقت در ماجرای انقلاب ما نیز تکرار شد. انقلاب گویی درآمیزی حقیقت و قدرت بود. اما دوگانه حقیقت و قدرت پس از انقلاب ظاهر شد. اعظم طالقانی میراث دار پدرش بود. حقیقت را جدیتر از قدرت گرفته بود. معلوم بود که بازنده است. اتفاقاً بازندگی نشانه راستیاش بود. بازنده زیست. هیچ چیز خللی در اراده آهنین این زن قهرمان نمیانداخت. اعظم طالقانی از جهان رفت. یکی از میراث داران حقیقتی که با انقلاب بود. حقیقتی خالی شده از قدرت. حقیقتی که از قطار قدرت پیاده شده است.»
اخذ مالیات از سود سپردهها صحت ندارد
رئیس کل بانک مرکزی تاکید کرد: اخذ مالیات از سود سپردههای بانکی به هیچوجه صحت ندارد.
به گزارش روابط عمومی بانک مرکزی، عبدالناصر همتی با بیان این مطلب اظهار داشت: این موضوع را من هم در برخی سایتها دیدم اما هیچگونه بحثی در دولت و سایر مراجع مهم تصمیمگیری اقتصادی مطرح نشده است. وی ادامه داد: برنامهای برای اخذ مالیات از سود سپردهها نداریم.
بانکها از رشد چندبرابری نرخ ارز خبر داشتند؟
سود بانکها در دو تنش ارزی
یک پژوهشگر اقتصادی مدعی شده برخی بانکها با اطلاع قبلی از وقوع تنش ارزی، مبالغ هنگفتی در قالب تسهیلات ارزی به برخی دادهاند تا با خرید ارز و سکه بتوانند سودهای بالایی به جیب بزنند، این موضوع از سوی یکی از مدیران اسبق بانک مرکزی تأیید شد.
به گزارش ایرنا، احسان سلطانی بر اساس محاسباتی که انجام داده، مدعی است بانکها در سال ۱۳۹۶ (چند ماه پیش از شروع التهابات ارزی) مبلغ نامتعارف و هنگفتی در قالب تسهیلات به بازار تهران تزریق کردهاند؛ پولهایی که به گفته او صرف خرید سکه و ارز شده و از این مسیر سوداگرانه بیش از ۱۵۰ هزار میلیارد تومان سود به جیب زدهاند.
رشد ۴۷۰ درصدی رقم تسهیلات در اسفند ۱۳۹۶
شرحی که این پژوهشگر اقتصادی در این باره به ایرناپلاس میگوید، از این قرار است: طبق محاسباتی که از آمارهای بانک مرکزی به دست آوردهایم، در اسفند ۱۳۹۶ رقم ۵۷ هزار میلیارد تومان پول جدید به استان تهران تزریق شده است. ممکن است بگویند این مورد بهعلت شتاب نقدینگی در شب عید بوده، اما محاسبات نشان میدهد این رقم در اسفند سال ۱۳۹۵ به میزان ۱۰ هزار میلیارد تومان بوده است؛ یعنی ۴۷۰ درصد نسبت به مدت مشابه سال قبل رشد داشته است. جالبتر اینکه این رقم در سال ۱۳۹۷ که باید به دلیل تورم، بیشتر شود، کمتر از نصف شده است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت این پول برای مقاصد خاصی تزریق شده است. وی با طرح این سئوال که این پول از کجا آمده، ادامه میدهد: نکته جالب این است که این پول با افزایش سود سپردهها در استانها جمع شده است. این افزایش سود سپردهها از سوی بانکهای خصوصی صورت میگیرد. به بیان دیگر ما نمیدانیم چه بانکهایی این پولها را گرفتهاند، اما میدانیم که این مبالغ از طریق افزایش نرخ سپردهها جمعآوری شده است. از آنجایی که بانکهای دولتی جرأت افزایش نرخ سپرده را ندارند، تنها امکان دخیل بودن بانکهای خصوصی در میان است. بهطور دقیق ۵۷ هزار میلیارد تومان سپرده جدید در اسفند ماه ۱۳۹۶ سپردهگیری و به بازار تهران تزریق میشود.
درخواست از سازمان بازرسی برای بررسی
سلطانی میگوید: ما از سازمان بازرسی درخواست کردهایم به این موضوع رسیدگی کند که این پولها توسط چه بانکهایی و به چه کسانی داده شده است. این پولها بهعنوان تسهیلات جدید به افراد حقوقی و حقیقی داده شده و قطعاً برای خرید سکه و ارز بوده است. جالب این است که این مبالغ هنگفت در ماه هفتم و هشتم تسویه شده و به بانکها برمیگردد. یعنی دقیقاً بعد از افزایش قیمت دلار تا سقف ۲۰ هزار تومان، دست این افراد باقی میماند و سپس با کاهش قیمت دلار به کف ۱۲ هزار تومان تسویه میشود. بنابراین قطعاً میتوان گفت این پول صرف خرید دلار و ارز شده است.
رانت ۶۰۰ هزار میلیارد تومانی
این پژوهشگر اقتصادی در ادامه به سه محلی که این جریان پولی به سود رسیده، اشاره میکند: این یک وجه موضوع است که ۱۵۰ تا ۲۰۰ هزار میلیارد تومان مابهالتفاوت رفت و برگشت بوده است. ۱۵۰ و ۲۰۰هزار میلیارد تومان هم رانت از طریق خرید سکه ایجاد شده است. از سوی دیگر گروههایی هم وجود دارند که طی این مدت حجم عظیمی ارز دولتی گرفتهاند. علاوه بر اینها بنگاههای خصولتی-رانتی که دسترسی زیادی به مواد معدنی، نفت و انرژی ارزان دارند، قیمتهای خود را دو تا سه برابر کردند و حداقل ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار میلیارد تومان سود کردند. وقتی این دو را با هم جمع میکنیم، حداقل رقمی حدود ۵۰۰هزار میلیارد تومان سود کردند. اگر گروه سوم یعنی آنهایی را که سفتهبازی و دلالی کردند، در نظر بگیریم، به رقمی حدود ۶۰۰ تا ۷۰۰ هزار میلیارد تومان میرسد.
مقاصد خاص شوک ارزی
سلطانی در ادامه با بیان اینکه شوک ارزی کار غلطی است، میگوید: اینگونه اصلاحات باید با ملایمت در اقتصاد صورت گیرد، ولی شوک با مقاصد گروههای خاصی که به منابع و رانت دسترسی دارند صورت میگیرد تا نفع کلانی نصیب آنها شود. برای همین ایجاد اینگونه شوکها در اقتصاد غلط است.
به گفته وی هیچ علتی برای رشد قیمت دلار به ۲۰ هزار تومان وجود نداشت، در حالی که اگر همان فرمول تفاوت نرخ تورم داخلی و خارجی را مبنای محاسبه قرار بدهیم به رقمی حدود ۵۰۰۰ تومان میرسیم. ما محاسبه کردیم و مشخص شد با ذخایر ارزی وقت، اقتصاد ایران میتوانست تا سال ۱۴۰۰ با یک بودجه منضبط و بدون حتی یک دلار ورودی به کار خود ادامه دهد.
نقش بانکها در دو تنش ارزی
یکی از مدیران اسبق بانک مرکزی در گفتوگو با ایرنا، کلیت این روایت احسان سلطانی را تأیید میکند، هرچند که درباره رقمها آن معتقد است این امر نیاز به بررسی بیشتری دارد. به گفته یوسف کاووسی این گزارش حاوی دو گزاره ذیل است: بانکها در ایجاد تلاطم بازار نقش دارند و بانکها از رانت اطلاعاتی برخوردارند. در اینکه بانکها در التهابات ارزی نقش دارند، چنانچه در سال ۱۳۹۲ هم شاهد بودیم، شکی نیست، اما این میدان تنها در اختیار بانکهای خصوصی نبوده، بلکه بانکهای دولتی هم در ایجاد این فضا مؤثر بودهاند، هرچند که ممکن است این نقش بهصورت مستقیم نبوده باشد.
به گفته کاووسی بانکها زیرمجموعهها و هلدینگهای زیادی دارند. طبق آمارهای موجود در ابتدای سال جاری به میزان ۱۲۰ هزار میلیارد تومان تسهیلات داده شده است. این سئوال وجود دارد که این تسهیلات کجا نمود داشته و کدام واحدهای تولیدی از آن استفاده کردهاند؟ وقتی به جزئیات نگاه کنید، میبینید این تسهیلات به شرکتهای زیرمجموعه بانکها داده شده است.