در ابتدای این جلسه قاضی کشکولی رئیس شعبه نهم دادگاه کیفری یک تهران گفت: قبل از اعلام رسمیت جلسه لازم میدانم با توجه به آثار اجتماعی این جرم تذکراتی را در راستای قانون آیین دادرسی کیفری جهت تنویر اذهان عمومی و رسانهها بیان کنم.رئیس دادگاه گفت: در برپایی یک دادرسی الزامات قانونی وجود دارد و رعایت آن به موجب قانون الزامی است. بنا به ماده ۴۰۰ قانون آیین دادرسی کیفری محاکمات دادگاه کیفری یک، ضبط صوتی و در صورت تشخیص دادگاه، ضبط تصویری نیز میشود. انتشار آنها ممنوع و استفاده از آنها نیز منوط به اجازه دادگاه است.
تلاش برخی دستگاههای اجرایی برای دخالت
در پرونده نجفی
رئیس شعبه نهم دادگاه کیفری یک تهران گفت: متأسفانه در این پرونده برخی دستگاههای اجرایی سعی کردند در امور قضائی دخالت کنند و باعث تشویش اذهان عمومی شدند.کشکولی در ادامه به نماینده دادستان، اولیای دم، وکلای اولیای دم، متهم و وکلای وی تذکر داد که اخلاق را رعایت کنند و مطالبی بر خلاف حقیقت بیان نکنند.رئیس دادگاه افزود: پرونده مذکور پرونده قتل خانوادگی است و ممکن است در آینده در جامعه اتفاق افتد. برای اینکه در این دادرسی نقش اصولی و بی طرفی و حقوق شهروندی به درستی رعایت شود لازم است نماینده دادستان و اولیای دم و وکیل آنها اخلاق را رعایت کنند و مطالب خلاف وجدان عمومی سخن نگویند.در ادامه جلسه دادگاه قاضی شهریاری نماینده دادستان با حضور در جایگاه در قرائت کیفرخواست پرونده، اتهامات محمدعلی نجفی را اینگونه برشمرد و گفت: آقای نجفی ۶۶ ساله، بازنشسته، اهل تهران و فعلاً در زندان اوین است که او متهم به مباشرت در قتل عمدی همسر دوم خود مرحومه میترا استاد ۳۶ ساله با سلاح گرم و دوم حمل و نگهداری سلاح و مهمات جنگی غیرمجاز و دیگر ایراد صدمه بدنی عمدی منتهی به جرح غیرفوتی است.
وی گفت: حسب بازرسی کارآگاهان در منزل شخصی او مشخص شد که آپارتمان مذکور بهم ریخته و حکایت در اسباب کشی در هفته گذشته داشته است. همچنین یک دست نوشته پیدا شد که در آن نوشته شده در یکسال گذشته تلاش زیادی کردم تا بدون خونریزی و توافق مشکلات را حل کنیم اما هیچ راهکاری را مبنی بر طلاق توافقی و گرفتن تمام حقوق خود نپذیرفت. در این دست نوشته تاکید شده بود همسر دوم من بارها تهدید کرده بود با مردان اجنبی که شما به آنها حساس هستید همبستر خواهم شد و تا این کار را انجام ندهم دست بردار نخواهم بود و شروع کرد به تماس گرفتن با مردانی که در گذشته با آنها سر و سری داشته است. از نظر من مهدورالدم بودن وی ثابت شده بود و بارها مرا تهدید میکرد تا این روابط زشت را انجام ندهم دست بردار نخواهم بود و دیگر خسته شده بودم و بارها مرا مورد تهدید و توهینهای زشت قرار میداد. وی تاکید کرد: با کشف چنین دست نوشتهای ما به این استنباط رسیدیم که ممکن است آقای نجفی قاتل باشد و به همین دلیل تحقیقات خود را برای دستگیری ایشان آغاز کردیم.در این جلسه بالشی که در ارتکاب جرم نجفی از اتاق خواب برداشته شده بود و به سمت مقتوله پرتاب کرده بود بر روی میز نماینده دادستان قرار داشت.
شهریاری افزود: در این یادداشتی که از متهم به دست آوردیم قید شده که برخی نهادها وارد قضیه شدند و در نتیجه علی رغم میل من، میترا استاد به عقد دائمی با مهریه هنگفت درآمد که در اینجا قاضی به نماینده دادستان گفت اعلام برخی مطالب در دادگاه غیرعلنی باید باشد و شهریاری در پاسخ اعلام کرد که این مطالب در کیفرخواست آمده است.شهریاری افزود: در این یادداشت آمده مشکلات عمیقتر میشد و توهین و تهمت بارها به من میزد و تهدیدات به ارتباطات و فاش کردن مسائل بود و امروز کارش را یکسره کردم. امیدوارم خدا مرا ببخشد و از همه دوستان و آشنایان پوزش میطلبم و تقاضای عفو دارم. از باران عزیزم که شش ماه است به دلیل این خانم از دیدنش محروم شدم پوزش دارم.نماینده دادستان افزود: در صفحه ۲۵ پرونده آمده که خشاب از قبل پر بود ولی مسلح نبود. او (نجفی) گفته به سمت حمام رفته و اسلحه را مسلح کردم البته اشتباه کردهام و مرتکب قتل شدم و در مدت ۸ ماه عقد موقت و یکسال عقد دائم تماماً درگیری و جدل داشتیم و مدام به خانوادهام توهین میکرد. مجموعه این اختلافات وجود داشت حتی به درگیری فیزیکی منجر و چند بار منجر به صرب و جرح شد و حتی میترا استاد چاقوکشی کرد. به او پیشنهاد طلاق دادم اما او گفت که میخواهم از تو و دخترت انتقام بگیرم. شهریاری در تشریح روز حادثه از قول نجفی، گفت: فرزندش مهیار به مدرسه رفت و مقتوله شروع به فحاشی کرد. لباسش را درآورد و وارد حمام شد. اسلحه سازمانی که مسلح بود و یک بالش را برداشتم تا سلاح دیده نشود. مقتوله جلوی وان بود. اسلحه را نشان دادم، ترسید. یک دست را روی شانهام گذاشت و گفت علی غلط کردم. یک تیر نشانه رفت و چند تیر زده شد. تیر آخر به قلبش خورد و در وان افتاد. آنجا بود که با خودم کلنجار میرفتم که خودکشی کنم یا نه. دو یادداشت نوشتم و به اتوبوسرانی بیهقی رفتم و روانه قم شدم و حتی آنجا یکی مرا شناخت.شهریاری افزود: نجفی در اعترافات خود نوشته به قم رفتم و کیفی که در آن اسلحه بود را به امانتداری بردم اما مرا شناختند و گفتند میتوانی به داخل ببری. آنجا خواستند با من عکس بگیرند و تسلیت هم گفتند. اینجا بود که فهمیدم که همه از ماجرا باخبر شدهاند. با یک سواری به ترمینال جنوب رفتم و سپس خود را به پلیس معرفی کردم.شهریاری ادامه داد: اظهارات شاهدان در زمان وقوع قتل وجود ندارد و کسی نبوده است. فقط راننده متهم میگوید زمانی پس از جنایت مشاهده کرده که پای چپ نجفی خون آلود است، از او علت را پرسیده و نجفی گفته با همسرم درگیر شدم. شهریاری، گفت: متهم در همان مراحل ابتدایی اعتراف به قتل کرده و انگیزه خود را اختلافات خانوادگی اعلام کرده است. متهم در دادسرای جنایی گفته است که حدود ۸ ماه عقد موقت و یکسال عقد دائم دارم و در تمام این زمان درگیری و جنگ و جدل وجود داشته است و مقتوله به تمام اعضای خانواده توهین میکرد و حتی در برخی موارد در اختلافاتمان به درگیری فیزیکی میانجامید و چند بار هم منجر به ضرب و جرح شد یکی دو بار نیز مقتوله اقدام به چاقوکشی کرد. بر اساس یک برگ دستنوشته در منزل متهم عدم پیشنهاد قبول طلاق اختلافات خانوادگی، تماس با برخی افراد و مهدورالدم بودن انگیزه متهم از قتل عنوان شده است. متهم همچنین در دستنوشته دیگری که در منزل دختر وی یافت شده، ارتباط با برخی افراد و توهین و تهدید را انگیزه قتل عنوان کرده است. حسب نظریه کارشناسی، دست نوشتههای مقتول با دست خط نجفی تطبیق داده شده و متهم درباره مهدورالدم اعلام کرده میترا استاد گفته است در نامهای که به دخترم نوشتهام توضیحات بیشتری دادم و چون فکر میکردم به خاطر قتل، تحت فشار قرار میگیرم، عنوان مهدورالدم را به کار بردم تا ابزار برای خارج شدن از فشار داشته باشم. این موضوع پس از قتل به ذهنم رسید، نه قبل از آن.
وکیل متهم عنوان کرده مقتوله مهدورالدم است
وی تصریح کرد: متهم همچنین در جای دیگری در پرونده اختلافات زناشویی و دعوا را انگیزه قتل خود عنوان کرده و موضوع مهدورالدم بودن را نفی میکند. همچنین وکیل متهم در لایحهای عنوان کرده مقتوله با توجه به دلایلی مهدورالدم است و وکیل در دلایل خود صرفاً به اظهارات متهم اشاره میکند که قابل پذیرش نیست. متهم نیز اقرار دارد که هدف از قتل اختلافات خانوادگی بوده و دلایلی بر مهدورالدم بودن مقتول وجود ندارد، گرچه بررسی ادعای مهدورالدم در صلاحیت دادگاه است و قطعاً نیاز به رسیدگی ماهوی دارد.
وی افزود: به محض معرفی متهم به نیروی انتظامی اقدامات لازم برای بررسی وضعیت روحی و روانی او صورت گرفت و طبق اظهارات پزشکی قانونی متهم هیچگونه مشکل روانی در زمان وقوع قتل نداشته، البته سابقهای از افسردگی در گذشته داشته است که اقدامات پزشکی لازم برای آن انجام نشده است. متهم و وکیل وی به نظر پزشکی قانونی اعتراض کردند که موضوع به هیئت سه نفره ارجاع شد و هیئت سه نفره نیز نظریه اولیه کارشناسی را تأیید کردند. اولیای دم مقتول پدر، مادر و فرزند وی هستند که با حضور در شعبه بازپرسی همگی تقاضای قصاص متهم را کردهاند.در ادامه وکیل مدافع اولیای دم میترا استاد گفت: حکم قصاص و اشد مجازات متهم را درخواست دارم ودفاعیات مشروح طی لایحهای تقدیمتان شد.
صحنه جرم به روایت دختر نجفی
در ادامه این جلسه زهرا نجفی با حضور در جایگاه، گفت: بنده فرزند آقای محمدعلی نجفی هستم. شهادت میدهم و قسم میخورم جز واقعیت چیزی نگویم. در ۷ خرداد آقای آقازاده (راننده نجفی) به منزل ما آمد و دو کیف دستی به من داد. در یکی از آنان نامهای از پدرم که شامل سه صفحه بود مشاهده کردم و به دلیل اینکه پدرم در آن نامه از مردم ایران و فامیل و خانواده عذرخواهی کرده بود ترسیدم. نگران شدم و با همسرم تماس گرفتم. حدود ساعت ۱۲ تا ۱۲ و نیم به برج آرمیتا محل زندگی پدرم رسیدیم. چند بار آقای آقازاده زنگ زد ولی کسی جواب نداد و بعد با کلید در را بازكردیم و قبل از ورود آقای آقازاده باز هم همسر و پدرم را صدا زدند ولی صدایی نشنیدیم و هیچکس در را باز نکرد و ما نهایتاً وارد شدیم. آقای آقازاده اولین نفری بودند که جسد را مشاهده کردند. بعد همسرم رفت و سپس من جسد را مشاهده کردم و در این زمان پسر خانم استاد رسید که من از همسرم خواستم او را به بیرون ببرد تا این صحنه را نبیند و سپس آقای آقازاده سمت اتاق خواب رفتند و در را باز کردند و یک دفعه گفتند یا ابوالفضل. همسرم علیرضا ببری پشت سرشان رفتند و با جسد مرحومه روبرو شدند و شوکه شدیم و به بدن میترا استاد دست زدند که سرد بود.زهرا نجفی ادامه داد: من بر اساس نامهای که در آن نوشته شده بود انا لله و انا الیه راجعون. نگران شدم و فکر کردم میخواهد خودش را بکشد و بیشتر به خاطر این دلیل رفتم. زمانی که همسرم به اورژانس زنگ زدند متوجه نشده بود که خانم استاد تیرخورده و گفتند که حالشان بد شده. اورژانس از او خواست که مرحومه را بخواباند و بعدش من عکس گرفتم که این خانم به حالت نشسته در وان افتاده بود. حتماً صدای ضبط شده ما خواهد بود. خود اورژانس مکالمهها را ضبط میکند.زهرا نجفی افزود: من یک عکس گرفتم و وقتی وارد شدم دیدم که مرحومه خون آلود هست و اول متوجه نشدم که او تیرخورده و وقتی که به درخواست اورژانس همسرم شروع به ماساژ خانم استاد کردیم دیدم سینه او جای گردی سوراخ است و دیدم دو تا تیر آنجا افتاده و متوجه شدم که خانم استاد تیرخورده و به همسرم گفتم ماساژ ندهد.وی افزود: آقای آقازاده اولین نفر بود که جسد را دید و غیر از من و همسرم کسی آنجا نبود. البته پسر مرحومه استاد از سمت اتاق دویدند و شاید یک لحظه آن را دیده باشد. خون کف حمام و داخل وان بود ولی خون خشک شده بود. چون اورژانس به ما گفت که خون خشک است. جسد برهنه و یک حوله سفید رویش بود.قاضی از زهرا نجفی پرسید در عکس، بالش روی جسد افتاده است دلیلش چیست؟ که او گفت: بالشت روی جسد نبود. کف حمام بود و بدنشان خشک بود. وقتی من دست زدم دیدم خانم استاد سرد است.قاضی از زهرا نجفی خواست با توجه به اینکه صحنه به هم خورده است، صحنه جرم را تشریح کند که زهرا نجفی گفت: جسد به حالتی بود که دست سمت راستش مشت شده و پای راستش از وان بیرون و گردنش خمیده به سمت چپ بود و حالت نشسته بود و معلوم بود که در وان افتاده است.
راننده نجفی از روز قتل میگوید
در ادامه جلسه دادگاه، آقازاده راننده محمدعلی نجفی به دستور قاضی در جایگاه قرار گرفت و در پاسخ به سؤال قاضی مبنی بر اینکه از چه زمانی آقای نجفی را میشناسید؟ گفت: من از دوم یا سوم خرداد سال ۹۷ با ایشان آشنا شدم. در شهرداری هم کار میکردم و در این یک سال کنار ایشان بودم.آقازاده گفت: آقای نجفی ساعت ۹:۲۶ صبح با من تماس گرفت و گفت کجایی؟ گفتم بنیاد هستم. او گفت فوراً بیا. وقتی به خانه ایشان رفتم دو عدد کیف یکی مشکی و دیگری قهوهای رنگ به من دادند و گفت دارم نامهای مینویسم پایین باش و وقتی زنگ زدم بیا بالا و نامهها را برای زهرا دخترم ببر.وی افزود: حدوداً یک ربع بعد ایشان زنگ زد و وقتی بالا رفتم کیف قهوهای را به او دادم و نامه را در داخل کیف گذاشت و به من دادند. بنده در این لحظه دیدم مچ پا و لباس آقای نجفی خونی است، گفتم چه شده؟ گفت درگیر شدیم گفتم خانم استاد کجاست گفت بیرون رفته است.راننده نجفی تصریح کرد: سپس بنده نامه را به خانه دختر ایشان بردم. نامه را دیدند و دوباره به درب خانه ایشان بازگشتیم. چندبار زنگ زدیم، کسی درب را باز نکرد. کلید انداختیم و وارد شدیم که پسر ایشان هم در این لحظه رسید و دیگر ساعت ۱۲ تا ۱۲:۱۵ بود.آقازاده گفت: پسر میترا استاد پرسید اینها که هستند؟ که من گفتم ایشان دختر و ایشان داماد آقای نجفی هستند. سپس وارد خانه شدیم. من درب خانه را باز کردم. سپس درب حمام را باز کردم. یک پا را به داخل حمام گذاشتم و خانم استاد را دیدم و شوکه شدم و داد زدم و مهیار (پسر میترا استاد) را بیرون کشیدم.وی ادامه داد: در این لحظه مهیار به سمت آشپزخانه دوید و من هم به سمت او رفتم دستش را از جیبش بیرون کشیدم چون ترسیدم بلایی سر خودش یا دختر یا داماد آقای نجفی بیاورد. ساعت ۱۲:۲۸ بود که به ۱۱۰ زنگ زدم.آقازاده در پاسخ به این سئوال که آیا از اختلافات خانوادگی شأن هم خبر داشتید؟ گفت: من یکی دو بار سر و صورت دکتر را دیده بودم که کبود است یک بار هم تلفنی دعوایشان شد اما از ایشان سئوال نکردم گفتم شاید نمیخواهند من بدانم و رویم نشد بپرسم. قاضی کشکولی رئیس دادگاه، حدود ساعت ۱۲ ظهر، پایان اولین جلسه رسیدگی را اعلام کرد و گفت که جلسه بعدی رسیدگی به این پرونده، ساعت ۹ صبح روز چهارشنبه خواهد بود.
برادر میترا استاد: کوتاه نمیآییم
برادر میترا استاد، حین خروج از دادگاه در جمع خبرنگاران، گفت: به هیچ عنوان از قصاص کوتاه نمیآییم.وی در پاسخ به سئوال یکی از خبرنگاران مبنی بر اینکه خیلیها اصرار دارند که بگویند نجفی قتل را به گردن گرفته است، گفت: خیر، اینگونه نیست تمام مدارک و شواهد در دادگاه موجود است که فقط ایشان از ساختمان خارج شده و شخص دیگری نبوده است.گودرزی وکیل مدافع محمدعلی نجفی نیز در جمع خبرنگاران گفت: دادگاه رسیدگیاش را انجام داده و نقایص تا حدودی مرتفع شده. نقایص دیگری هست که امیدواریم در جلسات عادی مطرح کنیم. رئیس دادگاه باحوصله است؛ انشاءاله آن نقایص هم رفع میشود تا دادرسی در محیط آرامی انجام شود.
وی افزود: اظهارات اولیای دم مبسوط نبوده ولی به هر حال راه را برای مذاکره باز کردند و این فرصت شاید ایجاد شود تا مذاکراتی داشته باشیم و خانواده استاد هم تشفی خاطری برایشان ایجاد شود که صدمه روحی نخورند و به شکلی عمل کنیم که از نظر روحی و فکری خانواده در تشویش نباشد تا بتوانیم راهی برای مذاکره باز کنیم زیرا از مسائل مطبوعاتی که برایشان پیش آمده نگرانی داشتهاند.
واکنش یک فعال سیاسی به جلسه دادگاه