این موضع گیری مغایر خطوط قرمز ایران، در حالی است که دو هفته قبل رئیس جمهوری اسلامیایران برای چندمین بار به مسکو سفر کرده بود و رسانههای داخلی نیز روی «استقبال گرم» پوتین از رئیسی در این سفر کوتاه، پوشش وسیعی دادند. اینجا این پرسش مطرح میشود که چرا علی رغم این روابط گسترده که حامیان سیاستهای موجود آن را «نگاه به شرق» و برخی منتقدان- که خیل کثیری از آنان را دیپلماتهای باسابقه تشکیل میدهند- آن را «گذاشتن تمام تخم مرغها در یک سبد» مینامند، منجر به این اقدام میشود؟! اینجا باید از این گروه پرسید که آیا همان گونه که به لفاظیهای سران دولت آمریکا علیه جمهوری اسلامی، که به دلیل تضاد منافع امری قابل انتظار است، حساسیت به خرج میدهند؛ نسبت به جسارت چندباره روسیه در خصوص تمامیت ارضی ایران هم رگ گردن شان باد میکند؟!
صراحتا باید بگوییم که در این خصوص رویکرد دوگانه حاکم است و در مواردی مشاهده شده که حتی دست به توجیه کودکانه رفتارهای روسیه هم زده اند! اما باید پرسید که اگر نسبی گرایی و مصلحت سنجی و فهم دیپلماتیک (اگر بتوان نام آن را دیپلماتیک خواند) در مورد روسیه درست است، چرا در مورد آمریکا درست نیست و فی المثل حتی نشستن سر یک میز جمعی برای امضای برجام هم ذلت بار تلقی میشود؟! ریشه این رفتار دوگانه کجاست و آیا این دوستان فکر نمیکنند به جای توجه به «مفاهیم» گرفتار «مصادیق» شده اند؟! آیا سیاست استکباری از برخی پذیرفتنی و از برخی غیرقابل پذیرش است؟! منطق امام خلاف این را میگوید. اینجا، ضمن توصیه به مدیران دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامیایران برای تجدیدنظر در نوع رابطه با روسیه، آنان را به تأمل در خصوص تکرار چندین باره ی این جسارتها فرامیخوانیم. به یاد داشته باشیم که رفتارهای غیرسازنده و سلطه جویانه روسیه، محدود در این قبیل بیانیهها نیست و در پروندههای استراتژیک بین المللی همچون برجام، جنگ روسیه و اوکراین، پرونده سوریه و...نیز خود را نشان میدهد.