پروانه سلحشوری با اشاره به طرح شفافیت آراء نمایندگان، گفت: در این مورد شفافیت آرا بارها و بارها صحبت و مصاحبه کردهام، باز هم میگویم اولین بار طرح شفافیت آراء نمایندگان توسط دکتر فتحی عضو فراکسیون امید نوشته شد و ما ۳۸ نماینده بودیم که آن را امضا کردیم. او با بیان اینکه طرح شفافیت از نمایندگان لیست امید شروع شد، یادآور شد: بعد از مدتی آقای حاجی دلیگانی شروع کرد به چرخاندن همان طرح ما برای شفافیت آراء نمایندگان. فکر میکنم حدود ۱۶۰ امضا هم جمع شد و اتفاقا به واسطه اینکه فوریت داشت طرح زود به صحن مجلس آمد، از این ۱۶۰ امضایی که جمع شده بود، ما هم که ۳۸ نفربودیم در آن طرح ادغام شدیم و هر دو طرح یکی شد اما وقتی که در مورد این طرح رایگیری شد فقط ۵۹ رای موافق داشت یعنی از ۱۶۰ نفر نماینده تنها ۵۹ نفر رای موافق دادند و مابقی رای ندادند. نماینده اصلاحطلب اضافه کرد: اساسا این موضوع را چوبی کردهاند که بالای سر نمایندگان به ویژه نمایندگان لیست امید بگیرند؛ فرض را بر این بگیرید که همین تعداد نمایندگانی که رای دادند به شفافیت آرا رای نمیدادند، فراکسیون اصولگرایان ۱۰۰ عضو دارد، پس اعضای خودشان چهکار کردند؟ اعضای خودشان هم رای ندادند. یا مثلا فراکسیون مستقلین نزدیک به ۱۰۰ عضو دارد آنها هم به همین طریق، چرا فقط ۵۹ نماینده رای دادند؟ نماینده دور دهم مجلس تاکید کرد: یعنی اینکه از این موضوع به عنوان یک ابزار برای کوبیدن نمایندگان مجلس استفاده میشود، فقط به نمایندگان لیست امید باز نمیگردد، به تمام نمایندگان باید برگردد و اگر راست میگویند زیر توئیتهایی که مربوط به هم فکران خودشان هم هست بر شفافیت آرا نمایندگان تاکید کنند، البته نمیدانم که این کار را کردهاند یا نه، اما کاملا موافق شفافیت هستم و اساسا چون ترسی از رد صلاحیت ندارم رای من، مشخص است و همه میدانند که چه رایی میدهم.سلحشوری گفت: یک مثال مشخص برای شما بگویم در زمان رای گیری CFT یا FATF بود که همین اعضای فراکسیون اصولگرایان به شدت اصرار میکردند که اگر راست میگویید همین الان باید رایگیری شفاف باشد و به نحو تحقیر گونهای میگفتند که باید رایتان مشخص باشد؛ یعنی اگر شما رایتان مشخص باشد ما نمیگذاریم شما تایید صلاحیت شوید.این نماینده لیست امید گفت: همان زمان سر موضوع CFT مگر کیهان تیتر بزرگ نزده بود که «اگر جرأت کردید بگویید چه کسانی رای دادهاند»، تیتر کیهان تهدید مستقیم بود؛ تهدید که شاخ و دم ندارد.وی درباره تضیعف جایگاه مجلس و نمایندگان با بست اینگونه فشارها به مجلس گفت: اساسا عدهای میخواهند مجلس دیگر جایگاهی نداشته باشد؟ کدم جایگاه را دارد؟ عدهای میخواهند مجلس هیچ جایگاهی نداشته باشد. وقتی که «امیر آبادی» به خودش اجازه میدهد برود درباره من به عنوان نمایندهای که به قانون اساسی کشورمان قسم خوردهام و طبق ۸۴ و ۸۶ در اظهارنظر آزاد هستم در تلویزیون صحبت کند و هر چه دلش خواست بگوید و به واسطه اینکه رویکردش با همکارش متفاوت است به دلیل اینکه کارهایی که امثال او می کنند را قبول ندارد به همکارش فحاشی کند( پارسال به من گفت بی بته) به نظر شما این مجلس است؟! به هر حال به نظر میرسد که دیگر مجلس در راس امور نباشد. سلحشوری اضافه کرد: سه روز متوالی علیه من و آقای مطهری برنامه ترتیب داده میشود و در پرمخاطبترین ساعات برنامه پخش میشود و قبلا هم در برنامهای دیگر درمورد من دوباره همین کار را کردند و نماینده اینقدر قدرت ندارد که صدا و سیما را زیر سئوال ببرد که به چه حقی این کار را میکند، چه جایگاهی برای مجلس میماند؟!
این نماینده مجلس تصریح کرد: اگر مجلس در راس امور بود، باید با صدا و سیما برخورد میشد، اما مجلس در راس امور نیست و همه این موضوع را میدانند. مجلس، مجلسی است که نه میگذارند کاری انجام شود و نه خود نمایندگان آنقدر رغبت دارند که بگذارند مجلس در راس امور بماند. سلحشوری تاکید داشت: مجلسی در راس امور است که نمایندهاش از جانش بگذرد، آنوقت میتواند جایگاه مجلس را حفظ کند؛ اما بدانند این روزها که بسیار به من تاختند اصل ۸۴ و ۸۶ قانون اساسی را در تلویزیون زیر سئوال بردند نه سلحشوری را. وی با اشاره به برنامه تلویزیونی پخش شده از صداوسیما اظهار داشت: میگفتند نماینده را باید زندانی کنید و مجری به آقای اسماعیلی اصرار داشت که اینها را کی میگیرید و میخواهید با آنها چهکار کنید، یعنی تا این حد یک مجری به خودش اجازه میدهد صحبت میکند در حالی که اصالت مجلس و قانون اساسی را زیر سئوال برده است.
محسنی اژهای: مردم آگاهی بیشتری یافتهاند
معاون اول قوه قضاییه گفت: امروز هم لطف خدا بیشتر است و هم مردم آگاهی بیشتری یافتهاند و هم امکانات بیشتر شده است و آنچه که سرمایه اصلی است همین مردم و ایمان و توکل است. حجت الاسلام غلامحسین محسنی گفت: امروز دشمن باور کرده که در همه آن جبههها شکست خورده است. ما به جلو رفتیم و دشمن از هدفش دورتر شده است. دشمن محاصره اقتصادی را امروز نکرده و اموال ما را امروز غارت و بلوکه نکرده و از اول انقلاب آنها حق نداشتند قرارداد یکجانبه را زیرش بزنند ولی پول ما را پس ندادند و دهها و صدها تریبونهای تبلیغاتی علیه این کشور به زبان های مشترک به راه انداخت.محسنی اژهای افزود: امروز ببینید چقدر در فضای مجازی علیه نظام و مردم کار می کنند؟ به زعم باطل خودش یک راه باقی مانده که فشار اقتصادی برمردم تحمیل و صبر مردم را لبریز کند و مردم را به ستوه بیاورد تا مردم دست از استقامت و حمایت و ارزشهای خود بردارند اما آیا آنها موفق میشوند؟ امروز هم لطف خدا بیشتر است و هم مردم آگاهی بیشتری یافتهاند و هم امکانات بیشتر شده است و آنچه که سرمایه اصلی است همین مردم و ایمان و توکل است.
اصولگراها و اصلاحطلبان قافیه را میبازند؛
نخبگان به حکومت راه داده نمیشوند
یك پژوهشگر و استاد درباره اینكه این روزها به کرات تندرویهایی از سوی منابر، سیاسیون و برخی نمایندگان مجلس شاهدیم، به نظر شما ریشه این تندروی ها کجاست و چه تبعاتی دارد و چطور باید از فعالیت تندروها ممانعت کرد؟،گفت:«چو قافیه به تنگ آید، شاعر به جفنگ آید». این همان قصه است، چون در ایران تئوری نداریم در نتیجه نمیتوانیم بحث کنیم. اگر بخواهیم گفتوگو کنیم باید یک گفتار داشته باشیم. گفتار هم از فلسفه میآید. کار فلسفه این است که به ما بیان میدهد. خود پیامبران هم آیه را تبدیل به بیّنِه کرده و بیان میکردند. در قرآن که نگاه کرده باشید پیغمبر آیات را تبدیل به بیّنِه کرده و بیانش میکند.
ابراهیم فیاض افزود: اکنون کار فیلسوفان یاد دادن بیان است. اما در ایران اینطور اندیشیده میشود که فلسفه قدیمی است و ربطی به جامعه ندارد. در صورتی که کار فلسفه بیان است. موقعی که بیان انجام میشود، خودبهخود گفتار درست میشود. گفتار که درست شد، گفتوگو میشود. گفتوگو که انجام شود، گفتمان به وجود میآید که اقتدار عمومی ایجاد میکند. متاسفانه الان در سیاست به جای اینکه گفتمان پیدا کنیم و رأی بیاوریم، از آنجا که گفتار نداریم و به گفتوگو نرسیدیم، پرخاش میکنیم. متاسفانه این نشان میدهد که ما ضعف گفتمان شدید در جامعه داریم.وی درباره اینكه اگر شورای نگهبان فتیله نظارت استصوابی را پایین بکشد، میتوانیم به یک مجلس معقولتری برسیم؟، گفت:متاسفانه فقط بحث مجلس نیست. یک بحث هم مربوط به ائمه جمعه در شهرستانهاست. همچنین گروههای قدرت در شهرستانها هستند که بعضاً افرادی را در انتحابات معرفی میکنند که کیفیتشان به شدت پایین است. الان احتیاج به متفکرانی در مجلس داریم که بفهمند. الان قضایای فنی، فرهنگی و علمی در مجلس به گونهای بررسی میشود که بعضاً نماینده اصلاً متوجه نشده بحث چیست. در نتیجه مشکلی که داریم فقط شورای نگهبان نیست، البته برخی معتقدند چون حزب نداریم، افراد خوب معرفی نمیشوند. اما قبلاً هم که حزب داشتیم اوضاع همین بوده و فرقی نکرده است. اکنون مشکل بزرگ و خطرناکی که برای امنیت ملی کشور و منافع ملی کشور داریم این است که برای قشر نخبه که دلش میخواهد در حکومت کار کند راهی وجود ندارد. طبیعتاً در چنین حالتی آنها به قشر پرخاشگر تبدیل خواهند شد و بقیه را با خودشان همراه میکنند که خب، این منجر به شورش و آشوب خواهد شد. مثلاً نماینده شهرستان کازرون یک کارمند دادگستری گچساران بوده که جای تعجب دارد از کجا به کجا رسیده است. این نوع گزینشها خیلی هزینهساز است. وی افزود: اصلاحطلبها در این ایام آرامتر و اصولگراها تندتر بودند که البته اینگونه رفتارها به انتخابات آینده ربط دارد. مشکلی که علوم سیاسی دارد این است که نمیتواند گفتار را درست کند تا منجر به گفتوگو شود و به پرخاشگری در منابر و مساجد تبدیل شده است. اصلاً چرا باید به این زودی به مباحث انتخاباتی وارد شویم؟ اگر راست میگویند به دانشگاه بیایند و جویا شوند که نیاز امروز کشور چیست. انتخابات مجلس، مقدمه انتخابات رئیسجمهوری بعدی است و به همین دلیل همه خیز برداشتهاند. اصولگراها و اصلاحطلبان قافیه را میبازند و تکنوکراتهای بومی رأی میآورند. مطلبی که بارها گفتهام و الان هم میگویم. این تکنوکراتها با زور وارد خواهند شد و مجبور میشوند خودشان را تحمیل کنند. الان شرکتهای دانشبنیان در این مملکت ثروت به دست میآورند. بعد از کسب ثروت مطالبه سیاسی دارند. قدرت باید دست خودشان باشد تا بتوانند کارخانه راه بیندازند.ببینید! مشکل ما این است که این گروهها چون پایگاه اجتماعیشان را از دست دادهاند، پرخاش میکنند. الان قشر باسواد خاکستری متوسط به بالای جامعه به شدت در رسانههای اجتماعی فعال است. بحثی که وحید جلیلی به وجود آورد پرخاشگری است و این رویکرد در میان شورشیان اصولگرا شروع شده که حتی برخی محافظهکاران مسن اصولگرایی را اصلاً تحویل نمیگیرند. منظورم این است که شورش در همه جا رخ میدهد.این استاد دانشگاه گفت:در واقع مشکلی که الان داریم نداشتن گفتار و فلسفه است. به همین دلیل به گفتوگو نمیرسیم و بعد از آن به خشونتها و شورشها میرسیم.