قالیبافی که شنیدها از احتمال انتصاب او بهعنوان رییس یکی از نهادهای انتصابی خبر میداد پس از منتفی شدن این موضوع از حالت سکوت خارج شده و در نخستین اظهارنظر خود نیز از مجلس گفته است. به نظر میآید جریانی که پس از انتخابات۹۶ خود را نواصولگرایی نامیده است میخواهد در انتخابات اسفند۹۸ وارد گود شود و شانس خود را برای کسب کرسیهایی در پارلمان امتحان کند. شهردار اسبق تهران نیز خلبانی این هواپیما را بر عهده گرفته است و این طور که پیداست زودتر از سایر طیفها و نیروهای سیاسی وارد فضای تبلیغاتی و رسانهای در خصوص انتخابات مجلس یازدهم هم شده است. اما آیا همانقدر که برخی همراهان رسانهای قالیباف تصور میکنند ورود او به صحنه انتخابات اتفاق ویژهای است و جناح راست با بازیگردانی او به رقابتهای سیاسی در زمستان۹۸ وارد میشود؟
برای یافتن پاسخ این پرسش باید دو سالی به عقب بازگردیم، به دوران رقابتهای انتخاباتی در اردیبهشت۹۶. کاندیداهای پوششی و بی اهمیت را که کنار بگذاریم یک سوی میدان رقابت حسن روحانی بهعنوان رییس دولت مستقر بود و سوی دیگر ابراهیم رئیسی و محمدباقر قالیباف بهعنوان دو چهره شناختهشده جریان مخالف دولت. قالیباف از ابتدا عزم خود را برای حضور تا دقیقه نود انتخابات جزم کرده و حتی رقابتی همزمان با روحانی را با دیگر نامزد اصولگرایان آغاز کرده بود. اما همین آقای قالیباف که پاسخ منفیاش به احتمال انصراف از رقابتها به رساترین شکل ممکن شنیده میشد با پیغام و توصیهای کنار رفت. نوع کنارهگیری شهردار اسبق پایتخت هم در نوع خود جالب توجه بود؛ او که برای شرکت در میتینگهای تبلیغاتی در یکی از شهرهای شمالی کشور حضور داشت به یکباره و در حالی که حامیانش در انتظار سخنرانی او بودند بیانیه انصراف خود از رقابتهای انتخاباتی را منتشر کرد!
چنین سابقهای از قالیباف که بیشتر از این یک مورد هم است هر نظارهگر عرصه سیاست را به این نتیجه خواهد رساند که امثال قالیباف در خوشبینانهترین حالت میتوانند بازیگران میدان سیاست و انتخابات باشند. همین مسئله در خصوص نقشی که به اشتباه برای محمدرضا عارف در جریان اصلاحات تعریف کردهاند نیز وجود دارد. عارف و نزدیکان او بر بازیگردان بودن محمدرضا عارف در صحنه انتخابات و صحن مجلس تاکید دارند در حالی که رییس فراکسیون امید در نهایت بازیگر خاموش عرصه سیاست است و نه بیشتر از این.
مطلب آخر آنکه نتیجه انتخاب نادرست بازیگردانان انتخابات را میتوانیم در مجلس دهم مشاهده کنیم. از همین رو اگر دو جریان عمده سیاسی کشور به واقع در پی یافتن راهی برای گرهگشایی از مشکلات مردم و بهبود حکمرانی هستند میباید بازیگران را در جایگاه بازیگردان قرار ندهند، حتی اگر آنان در سودای چنین جایگاهی باشند.