هزینه تأمین غذای ماهانه از مرز حقوق کارگران عبور کرده و خانوارها برای سیر کردن شکمشان ناچار به خرید قسطی لبنیات، صیفیجات و حتی تخممرغ شدهاند؛ نشانهای آشکار از تغییر چهره فقر در ایران از بحران مسکن به بحران نان.
مرزهای فقر در ایران هر سال جابهجا میشود و لایههای جدیدی از بحران معیشت را نمایان میکند. اگر در دهه نود، کانون اصلی انتقادات و گلایههای اقتصادی مردم، هزینههای سرکش مسکن بود؛ هزینههایی که بر خلاف عرف منطقی جهانی -که معمولاً یکسوم درآمد خانوار است- درآمدهای مردم را میبلعید، امروز وضعیت به مراتب وخیمتر شده و به معنای واقعی کلمه مردم محتاج نان شبشان هستند. اغلب اجارهنشینان فعلی، رقمی حتی تا دو برابر رقم حداقل دستمزد ۱۴۰۴ را صرفاً بابت اجارهبهای ماهانه میپردازند. این وضعیت برای آن دسته از مستأجرانی که قادر به تأمین ودیعه کافی نیستند، اسفبارتر گزارش شده است. نتیجه آنکه برای جوانان بیخانه، خانهدار شدن به کلی به رویای دوری تبدیل شده و سفرهشان روز به روز کوچکتر میشود؛ اما تراژدی فقر، مرزهای خود را تغییر داده و از مسکن فراتر رفته است. اکنون دیگر چالش سرپناه نیست که صدر اخبار را اشغال کرده، بلکه بقای حداقلی در خطر است. طبق گزارشها، سبد معیشت غذایی خانوار که صرفاً شامل حداقلهای خوراکی برای زنده ماندن است، در شهریور ماه رقم حداقل دستمزد رسمی را نیز پشت سر گذاشته است.
بر اساس آمار، هزینه تأمین این سبد حیاتی برای یک خانوار سهنفره شهری، در شهریور ماه به رقمی حدود ۱۲ میلیون و ۲۱۰ هزار تومان رسید. این عدد نه تنها چشمگیر و بسیار حداقلی و خوشبینانه است، بلکه از میانگین ششماهه سال جاری نیز پیشی گرفته است. این وضعیت به وضوح نشان میدهد که حداقل دستمزد ۱۰ میلیون و ۳۹۹ هزار تومانی تعیینشده برای سال جاری، دیگر حتی کفاف تأمین حداقل هزینههای لازم برای سیر کردن شکم خانواده را نمیدهد. این درحالیست که متوسط هزینه سبد معیشتی در نیمه اول سال حدود ۱۰ میلیون و ۹۰۰هزار تومان بود.در یک کلام، خانوادهای که در دهه نود صرفاً برای تأمین سرپناه در مضیقهای جدی به سر میبرد، اکنون با مشقتی جانکاه در تلاش است تا گرسنه نماند و شکم خود را سیر کند!
اگرچه تورم در سبد غذایی خانوار ایرانی پدیدهای همیشگی بوده، اما فوران واقعی و جهش بیسابقه قیمتها نخستین بار در دولت سیزدهم و در دوران زمامداری ابراهیم رئیسی رقم خورد. دادههای رسمی مرکز آمار نشان میدهد که در آن دوره، قیمت کالاهای اساسی رشدی بین ۱۲۵ تا ۲۹۰ درصد را تجربه کرد؛ روندی که قطار تورم را به سرعت به حرکت درآورد، به نحوی که برای مثال، قیمت گوشت قرمز طی دوره دولت سیزدهم تقریباً چهار برابر شد!با این حال، دولت چهاردهم به ریاست مسعود پزشکیان نیز نتوانست این روند جهشی تورم خوراکیها را مهار کند. اکنون با بازگشت تحریمها و شتاب گرفتن بیسابقه گرانیها، اوضاع بهشدت وخیمتر شده است. گزارشهای مرکز آمار بیانگر آن است که تورم نقطه به نقطه مواد غذایی که در شهریور سال گذشته ۲۳.۸ درصد بود، تنها در یک سال اخیر به ۵۷.۹ درصد افزایش یافته است؛ به این معنا که نرخ رشد تورم خوراکیها رشدی معادل ۲.۴ برابر را در دولت مسعود پزشکیان تجربه کرده است! این نشان میدهد که سرعت افزایش قیمتها نسبت به سال قبل حدود ۲.۴ برابر بیشتر شده است. به هر حال در شهریور ماه تورم گروه خوراکیها و آشامیدنیها ۵۷.۹ درصد اعلام شد.
تداوم گرانیها در دولت چهاردهم، در برخی اقلام حیاتی به مرز بحران رسیده؛ جایی که تورم نان و غلات در یک سال اخیر شش برابر شده و از ۱۴.۷درصد به ۹۴.۳ درصد رسیده است و حتی تورم روغن خوراکی که در پایان دولت سیزدهم رشدی نزدیک به صفر داشت، اکنون با جهشی ۴۸.۷درصدی مواجه شده است. در همین حال، لبنیات و تخممرغ نیز در همین مدت افزایشی نزدیک به چهار برابر را تجربه کرده و نرخ تورم آنها از ۱۲.۷ درصد به ۴۶.۲ درصد رسیده است، تصویری که در کنار افزایش تقریباً دو برابری تورم میوهجات و سبزیجات، وضعیت اسفناک معیشت و قدرت خرید طبقات کمدرآمد را به وضوح نشان میدهد.
مردم قسطی شکم خود را سیر میکنند!
شهریورماه امسال گزارشی منتشر شد که نشان میداد تمایل ایرانیها به عضویت در پلتفرمهای خرید اعتباری و اقساطی بهطور چشمگیری افزایش یافته است. دادههای دو پلتفرم اصلی این بازار حاکی از رشد بیش از ۵۰۰ تا هزار درصدی تعداد و مبلغ سفارشهای خرید قسطی در یک سال گذشته است. بررسیها نشان میدهد بخش عمده این اعتبارها برای خرید کالاهایی مانند گوشی، لپتاپ، لوازم آرایشی و پوشاک خرج میشود؛ اما روند جدید، از قسطی شدن خوراکیها هم خبر میدهد.برخلاف گذشته نه چندان دور دیگر خانوار ایرانی تنها برای خانه و خودرو قسط نمیدهد، بلکه لبنیات، صیفیجات و حتی تخممرغ هم در فهرست خریدهای اقساطی قرار گرفتهاند. شرایط به جایی رسیده که مردم در مرداد، بهای غذایی را میپردازند که در فروردین خوردهاند. همزمان، خردهفروشان نیز برای حفظ مشتری ناچار شدهاند به این پلتفرمها بپیوندند تا شاید بتوانند کالاهای خود را بفروشند.