شاید ما شهروندان معمولی جامعه، نتوانیم جلوی جنگ را بگیریم، اما میتوانیم از کودکان خردسالمان در برابر اثرات روانی آن مراقبت کنیم. در این گزارش به شما میگوییم چه کارهایی واقعاً مفیدند، چه چیزهایی را باید به بچه گفت، چه چیزهایی را نه، و چطور آرامش رالااقل به شکل نسبی و ویژه روحیه کودکانمان به خانه برگردانیم این توصیهها بر اساس نظر کارشناسان روانشناسی کودک و منابع معتبر جهانی مثل انجمن روانشناسی آمریکا (APA) و یونیسف تهیه شدهاند:بسیاری از والدین فکر میکنند بچههای کوچک چیزی از اوضاع نمیفهمند. اما مطالعات روانشسان نشان میدهد حتی کودکان ۳ ساله هم استرس، نگرانی، لحن صدای شما، پیامهای تلویزیون و حالوهوای خانه را دریافت میکنند. بنابراین پنهانکاری مطلق، بیشتر باعث ترس میشود. کودکان در پنهانکاری شما و در سکوت مستمر شما احساس ترس بیشتری دارند و تلاش می کنند خود دست به مکاشفه بزنند، بنابراین ممکن است محتواها یا تصاویری از جنگ ببینند که صدپله بدتر از چیزیست که شما پنهان می کنید.
بچهها، مخصوصاً در شرایط پر از ترس و ابهام، نیاز دارند بدانندچه اتفاقی افتاده. اما این دانستن باید با زبان قابل فهم باشد. حواسمان باشد درک کودک خردسال با نوجوان متفاوت است. نه زیاده روی کنید نه ساده انگاری. بر اساس درک کودک خود صحبت کنید. دروغ نگویید و پاسخهایی روشن و دقیق به نگرانی های فرزندتان ارائه کنید. نگویید چیزی نیست، بگویید شرایط سختی است اما قابل کنترل است.
یشتر اضطراب کودکان از اخبار تلویزیونی و موبایل ما منتقل میشود. تصاویر بمباران، هشدارها، صحنههای دلخراش را حتی اگر بچه نگاه نکند، میشنود. راهکارهایی مانند عدم پخش اخبار در حضور کودک بسیار موثرند. این عادت که صدای تلویزیون را بلند می گذارید یا مدام شبکه های خبری را نگاه می کنید روی ذهن فرزندتان اثر منفی و جبران ناپذیری دارد. حتی وقتی مشغول صحبت کردن با تلفن هستید در حضور فرزندتان از نگرانی های مختلف صحبت نکنید و اجازه دهید در همان چارچوبی که لازم است در جریان شرایط باشد نه در چارچوب بزرگسالانه.