با نگاهی به اظهارنظرها و مواضع فعالان سیاسی و رسانههای جریان اصولگرا درباره تجمعات اعتراضی روزهای اخیر شاهد نوعی سردرگمی در میان آنان هستیم.
آنان در ابتدای برگزاری این تجمعات که با شعارهای مرگخواهانه علیه رییسجمهور همراه بود تمام قد از آن حمایت کردند و رسانههایی که همواره مخالف حضور میدانی جریانات اعتراضی بودند و حتی راهپیمایی سکوت در ۲۵خرداد۸۸ را هم بر نمیتافتند به یکباره مدافع آزادی بیان شده و از حق برگزاری تجمع مردم معترض دفاع کردند. اندکی بعد و با گستردهتر شدن طیفهای حاضر در این قبیل تجمعات و بیان مطالبات سیاسی شاهد چرخش یکباره سیاسیون و رسانههای اصولگرا بودیم.
آنان دوباره سراغ کلیدواژه «فتنه» رفتند و شعارهای سیاسی مردم در این تجمعات را ادامه آنچه «فتنه۸۸» میخوانند دانستند. و حالا دستور کار تازه جریان مخالف میانهرَوی مقصر جلوه دادن دولت اعتدال در این نارضایتیها است.
از دیروز در رسانههای این جریان سیاسی با همراهی سازمان جناحی شده صداوسیما شاهد آن هستیم که کلیدواژه «فتنهگران درون دولت» پررنگ شده است.
اقلیت تندرو بر این اعتقاد است که اصلاحطلبان و دولت اعتدال به دنبال آن هستند که با اقدامات خود نارضایتیهای اقتصادی در جامعه را افزایش دهند.
به طور خلاصه میتوان گفت که جریان تندرو در سه روز گذشته دچار سردرگمی عجیب و کم سابقهای شده است. روز اول از حق مردم گفتند و این اعتراضات را خیزش و نشانه مخالفت با سیاستهای اقتصادی دولت منتخب اکثریت دانستند، روز دوم از «فتنه» گفتند و این روایت از اعتراضات را مطرح کردند که تجمعات اعتراضی به سمت «فتنهگری» حرکت کرده است و حالا در روز سوم دستور کارشان تغییر کرده است دولت را پشت صحنه این تجمعات اعتراضی میدانند و اصلاحطلبان را در جایگاه متهم قرار دادهاند! همین مواجهه اصولگرایان با اعتراضات نشان دهنده آن است که نمایش دفاع از حق مردم برای اعتراض از سوی آنان و یا ابراز دلواپسی برای سخت شدن معیشت بیشتر از آنکه دیدگاه واقعی آنان باشد نمایش و طراحی برای مقابله با جریان میانهرو است. آنان به جای پذیرش نجیبانه شکست در انتخابات۹۶ از روز پس از اعلام ناکامیشان هدف نهایی خود را زمینگیر کردن دولت منتخب اکثریت قرار دادند؛ در این چند ماه هر بار به شکلی و این بار نوبت سوءاستفاده از اقشار ضعیف جامعه و مطالبات انباشته شده آنان در چند دهه اخیر رسیده است. صراحت مسئولان کشور در بیان پشت پردههای طراحان جرقه اولیه این اعتراضات (و نه مردم کوچه و بازار) میتواند مانعی بر سر راه تحقق اهداف بحرانآفرینان باشد. همانها که در مقاطعی حساس نشان دادهاند که وقتی پای قدرتطلبی و چرب و شیرین دنیا به میان میآید منافع، امنیت و وحدت ملی برایشان پشیزی ارزش ندارد.