سخن اکثریت مردم با دولتمردان این است: فیلترینگ که چاره کار نیست آخه، بدتر میکنه وضع رو، تلگرام فیلتر شه، ویسپی هست، ویسپی بشه پپسی هست، اون بشه یکی دیگه هست. اصلا همین سروش خودتون مگه میشه کنترل کرد؟ دوباره مجبور میشید اونم ببندید، بعدش نت رو ببندید، موبایل رو ببندید، ماهواره و تلویزیون رو ببندید، باور کنید بدتر میشه تا بهتر. اکثر مطالباتی که مطرحه حق و بجاست، حتی اگر راهش این نباشه باز سوال اینه که راه بهتر و جایگزین کدومه؟ کدام راه رو باز گذاشتید و مردم استفاده نکردند؟ وصل کردن این حرکات و اعتراضات به غرب و شرق هم غلطه. دنبال منشا خارجی گشتن فریب خودتون و ملته.
اسراییل خوشحال شد، عربستان خوشحال شد. آمریکا خوشحال شد، که نشد دلیل! ! غلط کردن که خوشحال شدن! اگر اونا خوشحال میشن باز دلیلش در عملکرد شماست، این فضا معلول رفتار شماست و اعتراض مردم به اوضاع یه رفلکس طبیعی. مگر مردم چی میگن؟
- میگن گرانی هست، شما هم میگید هست.
- میگن فساد هست، خودتون هم معتقدید هست، تازه میگید بیشتر هم هست نمیخواهیم بگیم.
- میگن بیکاری هست، شما هم قبول داری هست.
- میگن تولید خوابیده، میگن حقوقا رو نمیدن، میگن، میگن. . . کدام یک رو شما قبول نداری؟ کدام یک رو شما خودتون نگفتید.
مگه در همه مصاحبهها و سخنرانیهای این چند سال دولتیها و حاکمیت از بالا به پایین از وضع موجود اعلام نارضایتی نمیکنن!؟ خب مردم هم همون رو میگن، شما بگو کدام راه مطالبه گری رو باز گذاشتی؟ کدام قدم در راه بهبود برداشتید، نمیشه که هر چهارسال بیایید بگید رای بدید و فلان، بعدا برید دنبال کارتان. اگر واقعیتها رو در فضای آرام و معقول قبول نکنید و حل و فصل نکنید طبیعی است که کار میره سمت افراطی گری، فضا میشه رادیکالتر، اگر قبول نکنید واقعیتها رو یه جایی مجبور به قبول میشوید که خیلی دیره.
هیشکی راضی به این اعتراضها به این سبک و سیاق نیست، حتی خود معترضین! ولی مثل این میمونه که شما با رفتارت، با بی اعتنایی، با تمسخر یه آدم مودب و باحیا رو اونقدر عصبانی کنی که قاطی کنه و فحش بده و بعد بگی دیدی فحش داد، دیدی بی ادبه، دیدی بی نزاکته، نمیشه که اینجوری! واقعیت جامعه اینه که یه بخش عمدهای از جوانها بیکارن، یه بخشی هم میرن سر کار ولی درآمدها زیر یک میلیونه، تو مدارس غیرانتفاعی، حق التدریسها، منشیها، کارگرها، ویزیتورها، شاگردمغازهها، نیروهای خدماتی بانکها و ادارات، خیلیها شاغلن ولی کفاف نمیده. نصف راننده اسنپها رو میپرسی میگه قبلا فلانجا کار میکردم الان مجبورم رانندگی کنم یا حقوق ندادن ول کرده یا اخراج شده، دومینو همینجوری میاد جلو، میری سراغ صاحبکار میری سراغ پیمانکار، تولیدکننده، کارآفرین میبینی دردشون بیشتره، وضعشون بدتره!! یه سرصبحها برید میدان کارگرا ببینید چه خبره، بپرسی همه لیسانس بیکار، برا کارگری هم حتی کسی نمیبره.
اینان که دارن مطالبه میکنن از دل مردمن نگو بهشون اغتشاشگر، عامل بیگانه، شما چاره کن، عمل کن، قدم در راه بهبودبردار کسی راضی به ناامنی نیست. این مملکت به خدا حیفه.
رئیسجمهور میگه فلان قدر بودجه دست من نیست؟ خب مردم همین رو میگن! میگن دست کیه؟ چجوری خرج میشه؟ بازخوردش چیه؟ کجاست؟ نمیشه که دولت زورش به خودش و دوستاش نرسه دست بکنه تو جیب من، تو جیب مردم! ملت مالیات میدن، ملت ولی نعمتن، ملت صاحب مملکتن، خب میگن بگید چیکار میکنید با پولامون؟ این حرف حرف بدی نیست، ربطی هم به کشورهای خارجی و اپوزسیون و موپوزسیون نداره، والله این خارجیا برا شما مهمن برا اونی که دستفروشه و الان داره دنبال کار میگرده مهم نیست، خیلیا اصلن نمیدونن اپوزوسیون چیه، چپ و راست کدومه؟
هیچکسی راضی به این وضع نیست، همه میدونن ته ناامنی ممکنه تباهی عمومی باشه، همه عاقبت سوریه و لیبی و. . . رو دیدن ولی نمیشه یه عمر مردم رو با استدلالهای اینچنینی ساکت کرد، طرف با خودش میگه تهش چی؟ من که بیکارم، گرسنهام، بدتر از این میخواد بشه؟ آدم که خسته میشه به تنها چیزی که فک میکنه پایان دادن به وضعیت فعلی شه، میگه هرچه باداباد، نباید میذاشتید و بذارید برسه اونجا! برسه به هر چه باداباد! ناامیدی خطرناکترین وضعیت عالمه، طرف رفته درس خونده، پدر مادر از شکم خودش زده، از زندگی اش زده، ریخته تو خزانه دانشگاه آزاد با هزار امیدوآرزو، الان داره جلو چشمش بیکار مونده، اینا درده، این ناامید بشه خطرناکه، نمایندههای مجلس گواهی بدن چقدر درخواست دارن برا کار، همه هم لیسانس وفوقلیسانس.
مردم رو مقصر ندونید، نگید اغتشاشگر، نگید فتنهگر، مردم حتی اگر اغتشاش هم بکنن باز از این ملتن، صف نکشید بین مردم، اوضاع پیچیدهتر میشه، آتش زیر خاکستر میشه، قبول کنید مشکلات رو، قدم بردارید برا تغییر، برا اصلاح، برابهبود، مردم هم کم کم آروم میشن. انشاءا. . .
*****
همچنین یكی از کانالهای حامی دولت در واکنش به اعتراضات اخیرنوشت: بهعنوان یک شهروند ایرانى حامى دولت روحانى که این روزها نظارهگر اتفاقات تلخ در کشورم هستم میخواهم بگویم مردمم را درک میکنم. درک میکنم که دیگر فیلتر شدن شبکه هاى اجتماعى براى مردم مهم نباشد چرا که شبکه هاى اجتماعى زمانى ارزشمندند که از فضاى آزاد برخوردار باشند زمانى که بهعنوان یک خبرنگار یا حتى یک شهروند نمیتوانى از فضاى آزاد این شبکهها براى بهتر کردن فضاى جامعه خود بهره مند شوى دیگر داشتن یا نداشتنش چه فرقى میکند.
من عضو هیچ حزب و دستهاى نیستم ولى راى من به روحانى راى به اصلاحات در کشور بود چطور میشود با کابینه اصولگرا اصلاحات انجام داد؟ مردم خشمگین امروز برایشان سوال بهوجود آمده که آیا رئیس جمهور بهدنبال تضمین آینده سیاسى خود میباشد یا پیگیرى حقوق مردم؟ مردم میپرسند چرا ارز هرروز گرانتر میشود در حالى دولت مردان هرروز آمارهاى رشد اقتصادى و خروج از رکود میدهند.
آقاى رئیس جمهور اعتبار پاسپورت ایرانى چه شد؟ چرا ان زمان براى جمع کردن راى کسى نگفت پاسپورت که براى قشر ثروتمند است ولى امروز که مردم به عوارض خروج از کشور اعتراض میکنند دولتىها میگویند اینها قشر ثروتمند جامعه هستند. آقاى رئیسجمهور چرا هیچکس نمیداند آن همه پول بلوکه ایران که آزاد شد در چه راهى خرج شد؟ چرا قبل و بعدش دولت همچنان پول ندارد.
چرا آقاى سخنگو میگوید هزاران شغل ایجاد کردیم ولى هیچکس در خانواده خود کسى را نمیشناسد که به تازگى شغل مناسبى پیدا کرده باشد؟ چرا ما همچنان براى انجام معاملات در خارج از کشور اعتبارى نداریم و افرادى با رانتهاى قوى از نوع زنجانى همچنان نماینده تجارت ایران در کشورهاى دیگر هستند؟ اگر تورم را مهار کردید چرا هرروز قیمتها افزایش مى یابد؟ آقاى رئیس جمهور کلام ساده مردم فکر مى کنند شما به خواستههایشان اهمیت نمیدهید. بیاید براى حفظ امنیت کشور و بقاى دموکراسى و احترام به حقوق راىدهندگان با ملتى که به شما راى داده حرف بزنید.