عناوین این صفحه
کد خبر: ۱۱۲۳۹۲

پیش‌زمینه اعتراضات

رضا صادقیان

پس از بروز اعتراض‌ها در شهر مشهد و فراگیری آن در برخی شهرها، جریان‌های سیاسی و به صورت مشخص اصولگرایان و اصلاح‌طلب‌ها به جای آنکه فریادهای شهروندان را به عنوان یک بحران و پاسخ دادن به مطالبات در لحظه بهنگام فهم کنند، به سرعت سمت ساده‌سازی شده جریان را گرفتند و با انتشار نقدهای بی‌امان دیگری را متهم به راه انداختن چنین وضعیتی کردند. متاسفانه پتانسیل‌های نهفته در کنش‌های سیاسی در میان شخصیت‌های نزدیک به دو طیف سیاسی آنقدر زیاد است که به سادگی امکان ساده‌نگری را برای هر دو سوی جدل نافرجام فراهم می‌کند.
اعتراض‌های شکل گرفته در روزهای گذشته بیش از آنکه دارای زمینه‌های اقتصادی و معیشتی باشد -به گفته اقتصاددانان آمارهای اقتصادی حکایت از وخیم شدن وضعیت معیشت مردم طی دولت‌مداری حسن روحانی را نمی‌دهد- ریشه در فضای رسانه‌ای و نحوه حضور شماری از مسئولان در دوران تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری دارد. گویا برای مرتبه‌ای دیگر به دام دو قطبی شدن فضای اجتماعی-سیاسی انتخابات افتادیم و حال شاهد پیامدهای ناگوار آن هستیم. هر چند در روزهای پس از رای‌گیری صرفا شاهد تذکرات شفاهی و کتبی به رئیس جمهور منتخب درباره پاسداشت وعده‌های انتخاباتی‌اش از سوی جریان‌های سیاسی بودیم، ولی شکل و محتوای حضور کاندیدا در مناظره‌ها و سخنرانی آنان ذهنیت شهروندان را به میزانی قابل درک آشوبناک کرد. موقعی که یکی از کاندیدای انتخابات بدون در نظر داشتن بازخوردها و واکاوی تاثیرات مثبت و منفی شعارهایش بر روی اذهان مخاطبان جامعه را به اقلیتی فقیر، بی‌چیز، ندار، محتاج و ۹۶ درصدی تقسیم و چنین جمعیت عظیم  و پرشماری را مقابل انسان‌های پولدار، قدرتمند، اهل ثروث کلان، ویژه‌خوار با دسترسی نامحدود به منابع مالی و مرفه قرار می‌دهد،خواسته یا ناخواسته این پیام؛ کاستی‌ها، کمبودها و ناتوانی کلیت سیستم سیاسی را  به ناظران و شهروندان انتقال می‌دهد. بحث شخص قالیباف و یا وارد کردن اتهام به شخص خاصی نیست، به واقع سیاست‌مداران می‌بایست این هوشیاری را در لحظه‌های حساس داشته باشند که شعارهای آنان به جای هدف قرار دادن برخی سیاست‌ها، کارگزاران و سیاست‌گذاران اجرایی و مدیران ارشد که دست بر قضا در دوره مدیریت خویش دارای خطاهایی هم بوده‌اند به سوی کلیت نظم و ساختاری برآمده در چنین نظمی کشیده نشود، گویا تیم مشاوره‌ای کاندیدای مورد اشاره به واکنش‌های ذهنی مخاطبان دقت کافی نداشته است. واکنش‌های «غیر عادی» حسن روحانی در دوره تبلیغات انتخابات و خصوصا برخی از سخنرانی‌های عمومی وی، به گفته یکی از اصلاح‌طلبان باعث بالا رفتن و طی کردن سیر صعودی مطالبات مردم داشت. گویی برای برون رفت از فشارهای سیاسی و نشان دادن واکنش به موقع دستیارهای رئیس دولت چاره اندیشی‌ کرده بودند، ولی برای پاسخ دادن به بالا بردن این مطالبات فکری نشده بود. سخن گفتن از «ناهار چرب»، «شستن صورت با آب و صابون» و‌... بخشی از چنین واکنشی است.
از سوی دیگر، جدال‌ها، پیغام‌ها و پیام‌های این روزهای احمدی‌نژاد، نزدیکان وی و مسئولان ارشد قوه ‌قضاییه خطاب به همدیگر وقتی به صورت تسویه‌ حساب سیاسی و نه مجادله‌ای حقوقی و قضایی جلوه‌گر می‌شود، ناخواسته ذهن شهروندان را به جای نقد یک قوه و یا سنجش عملکرد مسئولان آن تمام نهادهای سیاسی را در برمی‌گیرد. در اینجا برای مردم و عمومی شهروندان تفاوتی میان نهاد شهرداری، شورای شهر، مجلس شورای اسلامی، قوه قضاییه و نهادهای حاکمیتی نیست، اهل قدرت را با یک چشم می‌نگرند. تخریب برخی امکان عمومی از جمله بانک‌های دولتی و خصوصی، حمله به زیرساخت‌های تحت مدیریت شهرداری و آتش زدن ساختمان‌های وابسته به قوه‌قضاییه و دولت نشان از آن دارد که اعتراض کننده‌ها تفاوتی بین ساختارهای متفاوت حاکمیتی نمی‌گذارند. آنان با همان ادبیاتی که با نیروی انتظامی روبرو می‌شوند، دقیقا با همین خشونت افسار گسیخته به سوی نهادهای دیگر سرازیر و باعث تخریب می‌شوند. در واقع نوع ادبیات استفاده شده توسط رییس دولت سابق و شماری از مسئولان قضایی طی روزها و ماه‌های اخیر به گونه‌ای بود که شخصی را که سال‌های گذشته دارای بالاترین مقام اجرایی بوده را به فساد کلان متهم می‌کردند، طرف مقابل نیز هر شنیده‌ای را به صورت اتهام به بالاترین مقام قضایی وارد می‌کرد، اتخاذ چنین روش‌هایی در فضای عمومی بدون آنکه گوینده کلام خواسته باشد چارچوب‌های ذهن مخاطب و شهروندان را ویران می‌کند و چیزی بهتر و  دست نیافتنی‌تر از اذهان تخریب شده مردم برای بدخواهان تمامیت ارضی کشور نیست.  از طرفی دیگر، طی ماه‌های گذشته شاهد اعتراض‌ها و تجمع‌های مختلف شهروندان مقابل مجلس شورای اسلامی، نمایشگاه مطبوعات، اداره کار، وزارت نفت، دانشگاه نفت و مکان‌های دیگر بودیم. تجمع‌هایی که بازگو کننده پاسخ نگرفتن خواسته‌های شهروندان است، در غیر اینصورت و چنانچه سپرده‌گذاران پول خویش را دریافت می‌کردند، وضعیت بیکاری صرفا با گفتار درمانی و دادن وعده‌های ناشدنی از سوی مسئولان امر پیگیری نمی‌شد، وزارت نفت براساس سیستم پذیرش دانشجو به جذب فارغ‌التحصیلان دانشگاه نفت در ساختار خود اقدام می‌کرد و مسولان به سادگی در برابر هر نقد سیاسی فریاد
«دزد» ، «ویژ‌ه‌خواران» ، «بی‌لیاقت‌ها» ، «کاسب‌ها» و‌... را سر نمی‌دادند و به گفتارها و فرجام نهایی واکنش خویش در فضای عمومی بیشتر دقت می‌کردند، نمی‌بایست شاهد به چالش کشیدن و برهم زدن نظم از سوی شماری اندک از آشوب‌طلب‌ها به اسم گرانی و تورم باشیم.
 شاید وقت آن رسیده به جای پرداختن به حاشیه‌ها و افتادن به دام سخنان انبوه و دسته‌بندی «خادم‌» و «خائن» نیروهای سیاسی به بازخوانی سیاست‌های نادرست در کمترین زمان ممکن تمرکز کنیم.

 

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سیستم منتشر خواهند شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهند شد
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهند شد
۱۳۹۶/۱۰/۱۲ -  شماره 4129
جستجو
جستجو
بالای صفحه