به گزارش فرارو، خراسان اولین جایی بود که این تجمعات اعتراضی را به خود میدید. علت این تجمعات که آغازش در مشهد بود موضوعات اقتصادی عنوان شده است. اما با این حال دلیل اصلی تجمع و اعتراضات دقیقا مشخص نیست. روایت بعضی رسانههای رسمی این بوده که این تجمع از سوی برخی سپردهگذاران موسسات مالی و اعتباری انجام شده است. اما روایت دیگر اعتراض به گرانی است. شواهد و قرائن نیز روایت دوم را تایید میکند. این تجمعها اما در همان خراسان نماند و به دیگر نقاط کشور نیز رسید. این تجمعها روز پنجشنبه در مشهد، کاشمر و نیشابور انجام شد. اما روز جمعه شهرهای کرمانشاه، رشت، ساری، قائم شهر قم، قزوین، قوچان، اهواز، خرم آباد و همدان نیز تجمعاتی مشابه آنچه در مشهد گذشت به خود دید. تجمعات این شهرها در اعتراض به گرانی عنوان شده است.
شاید علت اینکه این تجمعات توانست تا حد زیادی ذهن مخاطبان را درگیر خود کند دو مساله باشد. اول آنکه بلافاصله بعد از مشهد در شهرهای زیادی شبیه به آن اتفاق افتاد و دیگری حواشی این تجمعات. تقریبا همه روزه در گوشه و کنار کشور، تجمعاتی اعتراضی برگزار میشود که بسیاری از آنها در برابر ساختمان مجلس شورای اسلامی است. معمولا یک یا چند نماینده مجلس در محل تجمع حاضر میشوند و مطالبات آنها را گوش میدهند. اما همه این تجمعات نه خبری میشوند و نه تا ایناندازه حاشیه دارند. تجمع روز پنج شنبه با وجود آنکه مجوزی نداشت برگزار شد اما در خاتمه نیز با شعارهایی رادیکال همراه شد. بعضی شعارها دولت حسن روحانی را هدف قرار گرفته بود که به گفته فرماندار مشهد سرانجام به بازداشت ۵۲ نفر ختم شد.
اما از بعضی واکنشها اینگونه برمیآمد که چهرههای مخالف دولت لااقل بخش اول تجمعات اعتراضی به دولت را تایید میکنند. برای آنها حمایت نکردن از دولت بیشتر اهمیت دارد. مثلا حمید رسایی، از چهرههای مشهور مخالف دولت در صفحه اینستاگرام خود به این تجمعات اینگونه واکنش نشان داد: روزگار عجیبیه! آقای روحانی و رسانههای اقماریاش که تمام هم و غمشون برگزاری کنسرت در مشهد بود، حالا که تعدادی از مردم مشهد در اعتراض به وضع موجود به خیابون ریختن چرا عصبانیان و این مردم را سانسور میکنند رسایی البته به شعارهای تندی که علیه نظام سر داده شده است، اشاره نکرده و نوشته: مردمی که دولتمردانی با حقوقهای نجومی، زندگی اشرافی، شکمهای برآمده و ثروتهای هزار میلیاردی میبینند در حالی که بار مشکلات روی دوش آنهاست، به اعتراض رو خواهند آورد. اعتراضات خیابانی این روزها در چند شهر مثل مشهد، برخلاف فتنه سال ۸۸ با زیرساخت سیاسی نیست، درست مثل اعتراضات چند شهر در دولت سازندگی. هاشمی به سیاستهای پولی غرب اعتماد کرد و تورم ۴۸ درصدی به ارمغان آورد و روحانی به برجام و کدخدا اعتماد کرد، دستآوردش شد رکود کمرشکن و تورم، هر دو با هم! این تجمعات مورد قبول نیست، مردم به جای اعتراض خیابانی باید در شیوه انتخاب شان در انتخاباتهای مجلس و ریاستجمهوری تجدید نظر کنند.
بعضی چهرههای اصلاحطلب همراه با بعضی چهرهای اصولگرا مطالبه تجمعکنندگان را بهحق دانستند و میگفتند حق اعتراض را باید به رسمیت شناخت. مثلا عبداله رمضانزاده در توئیتر خود نوشت: اعتراض یک حق مدنی است. قانون اساسی هم آن را به رسمیت شناخته است. با این همه اینها چند نکته در تجمعات اخیر باعث شد این تصور به وجود بیاید که شروعکننده اعتراضات به دولت، مخالفان سیاسی آن هستند؛ موضوعی که اسحاق جهانگیری، معاون اول حسن روحانی هم بر آن صحه میگذارد.مشهد اولین شهری بود که تجمع در آن شکل گرفت؛ شهری که اگر هم تجمعی در آن شکل گرفته، برگزارکننده آن اصولگرایان مخالف دولت بودهاند. رقبای اصلی حسن روحانی، رئیس دولت دوازدهم هم در دو انتخابات ریاستجمهوری ۹۲ و ۹۶ مشهدی بودهاند. از سوی دیگر این تجمعات بلافاصله بعد از موج پشیمانیم انجام شده است. به باور عدهای بعد از آنکه مخالفان دولت سعی در ناامید کردن هواداران روحانی از او کردند، دست به این اقدام زدند تا از این طریق بتوانند دولت را ناکارآمد جلوه کنند. اسحاق جهانگیری منشاء این تجمعات را کشاکش سیاسی میداند.
همچنین حسین کنعانی مقدم، فعال سیاسی اصولگرا در تحلیل اعتراضات اخیر میگوید: مقصر تبدیل مطالبات مردم که بسیاری از آنها به حق است و تبدیل آن به لشگرکشی در داخل خیابانها که با آشوب و شیشه شکستن و سردادن شعارهای ساختارشکنانه همراه بوده را باید در داخل جست و جو کرد. عدهای به دنبال تصفیه حساب سیاسی هستند و سعی میکنند از این فرصت برای تضعیف دولت استفاده کنند. در حالی که تضعیف دولت تضعیف نظام است. چارچوبهای امنیت ملی و منافع کشور نباید به خطر بیفتد. در دوران قبل از ریاستجمهوری آقای روحانی هم چنین مسائلی وجود داشت و بسیاری از مسائل اقتصادی باعث نارضایتی عمومی شد. اما مردم در رابطه با حفظ دولت و تقویت دولت سعی میکردند از خود تحمل بیشتری نشان دهند. اما الان به نظر میرسد صحنه تغییر پیدا کرده است و مطالبات مردم به ابزاری سیاسی برای فشار آوردن به دولت و ایجاد یاس و ناامیدی در مردم تبدیل میشود.
در این باره یک استاد دانشگاه و تحلیل گر مسائل سیاسی میگوید: فارغ از اینکه بگوییم اعتراضات روزهای گذشته سیاسی یا اقتصادی بودهاند و آنها را سازماندهی شده و یا دسیسه بدانیم، همه مسئولان کشور اعم از مسئولان قوه مجریه و کل حاکمیت باید یک واقعیت را در نظر داشته باشند. جامعه ما با بحران هایی رو به روست. بحران هایی مثل شرایط اقتصادی، شرایط مدیریتی کشور و حوادث غیرمترقبه مثل زلزله میتوانند جامعه را در یک التهاب مضمن فرو ببرند. فقط زلزله نیست که بحران کشور است. بحران در روال عادی رسیدگی به پروندههای مالی و اقتصادی نیز خود را نشان داده است.
عبداله ناصری افزود: حجم انبوه بیکاری و متقاضیان تحصیل کرده کار جامعهای را آبستن حادثه تعریف میکند. همه مسئولین باید فارغ از هرگونه دغدغههای سیاسی برای این مسائل یک تصمیم جدی و عاقلانه اتخاذ کنند. همچنان که قبلا نیز سعی شده با اعتراضات برخورد شود، ممکن است با اعتراضات کنونی هم برخورد شود. فرضا تعدادی افراد در این تجمعات دستگیر شوند. اما اگر این واقعیت را نپذیریم که جامعه ما آبستن حوادث اجتماعی است و زمینههای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی این حوادث را دارد، حاکمیت در درازمدت نمیتواند رفتار موفقیت آمیزی داشته باشد و رفتار خود را توجیه منطقی کند.
او اعتراضات اخیر را اعتراضات فرادولتی میداند و میگوید: این اعتراضات زمینههای مختلفی دارد. ساختار دیوانسالاری و نظام حاکمیتی ما مانند کشورهای دیگر نیست و دولت اختیارات مطلق ندارد. لذا مسئولیت و پاسخگویی نسبتا مطلقی هم نمیتوان از او انتظار داشت. دولت از نظر شان و جایگاه اقتصادی و امنیتی، از سال ۸۴ به بعد ضعیف شده است. اکنون دولت یک دولت کوچک است. فارغ از اینکه چه کسی رئیس جمهور باشد، دولت از سال ۸۴ به بعد ضعیف شده است. این به معنای ناتوانی آن نیست. آقای احمدینژاد در این کوچک و ضعیف شدن دولت نقش اصلی را ایفا کرده است. نهایتا همه حاکمیت باید با این اتفاقات برخورد منطقی داشته باشند. آنها باید این بحرانها را ریشه یابی کنند.
او ادامه میدهد: یک موج و تورم بیکاری در جامعه مخصوصا در پایتخت و حواشی آن انباشته شده است. لذا باید این مسائل را پیش بینی میکردیم. حتی اگر این اعتراضات سازماندهی شده باشند واقعیاتی هستند که فقط دولت درگیر آن نیست و دود آن به چشم همه خواهد رفت.
* تجمع میدان انقلاب تهران
از ظهر دیروز(شنبه) در نقاط مختلف بخش مرکزی تهران از جمله میدان انقلاب و چهارراه ولیعصر و دانشگاه تهران تجمعاتی برگزار شد و در برخی از آنها شعارهایی علیه مسوولان سر داده شد.به گزارش ایسنا، تجمعهای پراکنده در پیادهروی مقابل دانشگاه تهران با تلاش نیروهای انتظامی برای پراکندن تجمعکنندگان همراه بود و تعداد زیادی از مغازههای کتابفروشی خیابان انقلاب در پی این تجمعات مجبور به بستن مغازهها شدند یا در مقابل در مغازه با کرکرههای نیمه بسته نظارهگر بودند.در داخل دانشگاه تهران نیز جمعی از دانشجویان اقدام به سر دادن شعارهایی علیه جناحهای سیاسی و مسوولان کشور کردند. پس از ساعتی نیروی انتظامی تلاش کرد تا در دانشگاه تهران را به روی دانشجویانی که داخل دانشگاه هستند ببندند که این اقدام با درگیریهایی همراه شد اما سرانجام نیروی انتظامی موفق شد در دانشگاه تهران را به روی دانشجویان تجمعکننده ببندد.
همچنین از حدود ساعت چهار عصر تجمعهایی در حدفاصل چهارراه ولیعصر تا میدان انقلاب مشاهده میشود و تعدادی از تجمع کنندگان در خیابان دانشگاه اقدام به آتش زدن سطل آشغال و پرتاب سنگ میکردند، تجمعکنندگان اکثرا شعارهایی غیرمرتبط با مشکلات اقتصادی و عمدتا در ضدیت با ارکان نظام سر میدادند.